شگفتی هایِ دین و آیینِ جدید
شگفتی هایِ دین و آیینِ جدید
[به مناسبت 15 شعبان؛ سالروز ولادت امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف]
نویسنده: مصطفی سلیمانی
** در آمد:
در برخى از روايات آمده است كه وقتى حضرت مهدى(عج)، ظهور كند مردم را به «دین جدید»، «سنت جدید»، «امر جديد» و يا «كتاب جديد» دعوت خواهد كرد؛ همچنین در یکی از سلام های مخصوص حضرت(عج) می خوانیم: «السلام علی من یأتی بدین جدید» سلام بر کسی که دین جدید را همراه خود می آورد؛ و یا در زیارات خطاب به امام زمان(عج) گفته میشود: «السلام علی الحقّ الجدید» درود بر حقّ جدید. این فراز اشاره به این حقیقت دارد که حضرت با ظهور خویش روش جدیدی در ارائه اسلام فرا روی انسانها قرار میدهد. این بدان معنا نیست که ایشان اسلام را عوض میکند، بلکه مقصود آن است که اسلام را تجدید میکند و به آن حیات دوباره میبخشد، چرا؟ چون در عصر غیبت، اسلام حقیقی و ناب به مردم ارائه نشده و چهره اصلی و واقعی آن را مستور مانده است.
در مقابل براساس اعتقاد همۀ مسلمانان، دين اسلام آخرين دين الهى و كتاب قرآن آخرين كتاب وحى است كه به بشر نازل شده است و گذشته از اين در تعداد زيادى از روايات تصريح شده است که امام زمان(عج)، مردم را به اطاعت كامل از دين اسلام و احكام حياتبخش آن دعوت خواهد كرد.
حال سوال این است که: «آیا دستورات حضرت(عج)، ناسخِ دستورات پیامبر خاتم(ص) است؟!»
با توجه به این مقدمۀ کوتاه می گوییم:
آوردن دین جدید توسط حضرت مهدی(عج) سخنی است که در میان مردم معروف
است و به قول شهید صدر، موضوع دین جدید سر زبانهای مردم مشهور شده است.[تاریخ ما
بعد الظهور، سید محمد صدر، ج 3، ص 444] و حقیقت علمی و روایی ندارد. گرچه هم «كتاب
جديد» و هم «آيين جديد» طبق روايات، به نظر موضوع صحيحي است و نيز با استمداد از
روايات معتبر روشن می شود كه «كتاب جديد» و «آيين جديد» جز قرآن كريم و اسلام و
معارف ناب آن، چيز ديگري نيست.
تفصیل سخن این است که ظهور منجی عالم بشریت با خود یک سری ارمغانهای انسانی و الهی
را همراه دارد که در لسان روایات اینگونه تعبیر شده است.
ادیان آسمانی درحقیقت مانند آب زلال و شفافی هستند و از آسمان نازل می گردند که در آغاز، مانند صفا و پاکی باران و روشنایی آفتاب هستند، ولی با تماس افکار منحط جاهلان و دست های آلودۀ مغرضان و آمیختگی با عادات و خرافات، گاهی چنان تحریف می شوند که جاذبۀ خود را از دست می دهند. یکی از رسالت های امام زمان(عج)، پیراستن اسلام از این آلودگی ها و خرافات و پیرایه ها و نوسازی بنای کاخ شکوهمند اسلام است. از این رو، در پاره ای از روایات از این نوسازی تعبیر به «دین جدید» شده است.
خوشبختانه اين موضوع، در احاديث مطرح است که معنا و مفهوم و ابعاد این مسأله نيز بيان شده است كه در اين نوشته، به بررسي آن ميپردازيم.
** چرا کتاب و دین جدید؟
تازگى این برنامه ها و روش ها و داوری های حضرت حجت(عج) نه به خاطر آن است که مذهب جدیدى مى آورد، بلکه چنان اسلام را از میان انبوه خرافات و تحریف ها و تفسیرهاى نادرست و برداشت هاى غلط بیرون مى آورد که بنائى کاملا نو و جدید جلوه مى کند.
همچنین تازگى کتاب به مفهوم آن نیست که کتاب آسمانى جدید بر او نازل مى شود، چرا که امام قائم است و حافظ دین، نه پیامبر و آورنده آئین و کتاب جدید؛ بلکه قرآن اصیل فراموش شده را چنان از زوایاى تحریف هاى معنوى و تفسیرهاى نادرست بیرون مى کشد که مى توان نام کتاب جدید بر آن گذاشت.
شاهد این گفتار علاوه بر صراحت قرآن در زمینه ختم نبوّت در آیه 40 سوره احزاب[مَّا كاَنَ محَمَّدٌ أَبَا أَحَدٍ مِّن رِّجَالِكُمْ وَ لَكِن رَّسُولَ اللَّهِ وَ خَاتَمَ النَّبِیِّنَ] و گذشته از روایاتى که خاتمیّت پیامبر اسلام را ثابت مى کند، احادیث متعدّدى است که تصریح مى کند با روش پیامبر و کتاب و سنّت و آئین او بر مى خیزد.
** تبیینِ دین جدید از منظرِ روایات:
دین و آيين جديد، همان آيين اسلام است كه براساس قران كريم و سنت نوراني پيامبر اسلام(ص) و دعوت و سيرۀ استوار آن حضرت صورت مي گيرد.
در مورد دستورات و آیین حضرت مهدی(عج) دو دسته روایات وارد شده است:
دستۀ اول) روایاتی که منشأ پیدایش توهمِّ دین جدید شده اند:
1. از امام صادق(ع) از سیره حضرت مهدی(عج) سوال شد، حضرت فرمودند:
«یصنع ما صنع رسول الله، یهدم ما کان قبله کما هدم رسول الله امر الجاهلیه و یستأنف الاسلام جدیدا»[بحارالانوار، ج52، ص352] همان کاری را که رسول خدا(ص) انجام داد، مهدی(عج) انجام می دهد. بدعت های موجود را خراب می کند، چنان که رسول خدا(ص) اساس جاهلیت را منهدم نمود، آنگاه اسلام را از نو بنا می کند.
2. شخصی به نام ابو خدیجه از حضرت صادق(ع) نقل می کند که حضرت فرمودند:
«اذا خرج القائم جاء بامر جدید کما دعا رسول الله فی بدء الاسلام الی امر جدید»[اثباة الهدی، ج7، ص110]
هنگامی که قائم ظهور کرد، با امرجدید خواهد آمد، چنان که رسول خدا(ص) در آغاز اسلام مردم را به امر جدید دعوت می کرد.
3. در حدیثی دیگر امام صادق(ع) فرمودند:
«اذا خرج القائم یقوم بامر جدید وکتاب جدید و سنه جدید و قضا جدید»[اثباة الهدی، ج7، ص83] هنگامی که قائم ظهور کند با امر جدید و کتاب و رفتار و قضاوت جدید ظهور می نماید.
- دستۀ دوم) روایاتی که حضرت(عج) را مروّج دینِ جدّشان پیامبر اسلام(ص) می داند:
1. ابو سعید خدری از رسول خدا(ص) روایت می کند که فرمودند:
«یخرج رجل من اهلبیتی و یعمل بسنتی»[بحارالانوار، ج51 ، ص82] یکی از اهل بیت من قیام می کند و به سنت و روش من عمل می کند.
2. پیامبر اکرم(ص) فرمودند:
«القائم من ولدی اسمه اسمی و کنیته کنیتی و شمائله شمائلی و سنته سنتی یقیم الناس علی طاعتی و شریعتی و یدعوهم الی کتاب ربی»[اثباة الهدی ، ج7 ، ص52]
قائم از فرزندان من، همنام و هم کنیه من است، شمایل و رفتارش، شمایل و رفتار من است و مردم را به اطلاعت من و دین من وادار می نماید و به قرآن دعوتشان می کند.
3. رسول خدا پیامبر اکرم(ص) در ضمن حدیثی دیگر فرمودند:
«و ان الثانی عشر من ولدی یغیب حتی لا یری و یاتی علی امین بزمن لا یبقی من الاسلام الا اسمه و لا یبقی من القرآن الا اسمه فحینئذ یأذن الله تبارک و تعالی بالخروج فیظهر الله الاسلام به ویجدده»[منتخب الاثر، ص98]
دوازدهمی از فرزندانم به طوری غایب می شود که اصلا دیده نمی شود. زمانی خواهد آمد که از اسلام جز اسمی و از قرآن جز رسم و اثری باقی نمی ماند، در آن هنگام خدا به وی اجازه نهضت می دهد و به وسیله او اسلام راتقویت کرده، تجدیدش می کند.
- جمع بندی روایات:
1- چنان که ملاحظه می فرمایید این احادیث به صراحت دلالت دارند بر این که برنامه امام زمان(عج) و رفتارش ترویج و بسط اسلام و تحدید عظمت قرآن است و ایشان به منظور اجرای سنت های پیامبر اکرم(ص) تشریف می آورند.
بنابراین، اگر ابهامی در احادیث دسته اول وجود داشت با توضیحاتی که در احادیث دستۀ دوم آمده است برطرف می شود. در مجموع باید احادیث را به گونه ای تفسیر کرد که رفع شبهه شود بدین بیان که در زمان غیبت، بدعت هایی در دین گذاشته می شود و احکامی از اسلام و قرآن بر طبق میل مردم تأویل و تفسیر می شود و بسیاری از حدود و احکام چنان فراموش می شوند که گویا اصلا از اسلام نبودند. وقتی که حضرت مهدی(عج) ظهور کردند، بدعت ها را ابطال می کنند و احکام خدا را به همان گونه ای که صادر شده بود، ظاهر می سازند و معلوم است که برای مردم چنین برنامه ای تازگی دارد.
2- به هر حال، مردمی که ارکان و اصول مسلمه اسلام را رها کرده و تنها به برخی ظواهر آن اکتفا کرده اند، از اسلام جز نماز و روزه واجتناب از نجاسات چیزی نمی دانند، بعضی ها هم دین را در مسجد محصور کرده و حقیقت آن در اعمال و حرکاتشان نفوذ ندارد. در کوچه و بازار و خانه اثری از اسلام نیست، اخلاقیات و دستورات اجتماعی را ابدا از اسلام محسوب نمی دانند، صفات زشت در نظرشان اهمیت ندارد و به بهانه این که واجبات و محرمات اختلافی هستند از زیر بار آنها شانه خالی می کنند؛ محرمات الهی را با حیله های گوناگون و تأویلات صوری جایز می شمارند، از ادای حقوق واجبه خود داری می نمایند، به دلخواه خود احکام دین را تأویل می کنند، از قرآن فقط به قرائت، تجوید و احترامات صوری را اکتفا می نمایند.
اگر امام زمان(عج) ظاهر شوند و به ما بگویند:
شما از حقیقت و گوهر دین به دور افتادید و آیات قرآن و احادیث پیامبر اکرم(ص) را برخلاف واقع تفسیر و تأویل کرده اید، چرا حقیقت نورانی قرآن و اسلام را رها کرده اید و به بعضی از ظواهرش قناعت کرده اید؟ شما اعمال و رفتارتان را با دین تطبیق نکرده اید، بلکه احکام دین را با دنیای خودتان توجیه نموده، سازش داده اید و امام حسین(ع) تنها برای گریه کشته نشد و چرا هدف جدم را پایمال کرده اید؟ دستورات اخلاقی و اجتماعی را باید از ارکان اسلام بدانید و جزء برنامه عملی خویش قرار دهید و اسلام را درمساجد محصور نکنید و با حیله ها از زیر بار احکام خدا شانه خالی نکنید، و فلان بدعت و فلان و فلان ... را از اسلام بیرون کنید.
قطعاً چنین دین و برنامه ای برایشان تازگی داشته و از آن وحشت می کنند و اساساً اسلامش نمی دانند، زیرا تا کنون اسلام را جور دیگر تصور کرده بودند.
آنان می پنداشتند ترقی و عظمت اسلام در تزئین مساجد و مناره های بلند است، اگر حضرت(عج) بفرماید: عظمت اسلام به عمل صالح و راستی و درستی وامنت و وفای به عهد واجتناب از حرام است، برایشان تازگی دارد، ما گمان می کنیم وقتی امام زمان(عج) آمد تمام اعمال مسلمین را تصحیح می کنند و به اتفاق آنان در گوشه مسجد مشغول عبادت می شوند، اما اگر مشاهده کننده که امام زمان(عج) مردم را به اخلاق مداری و رعایت کرامت انسانی دعوت می کند و نمازگزاران ستم پیشه و منافق و ظاهر الصلاح را مجازات می کنند، برایشان تازگی دارد و جدید است، این است معنای آیین جدید نه آن که حضرت مهدی(عج) دین جدید بیاورند، بلکه ایشان دین حضرت محمد(ص) را به گونه ای که تاکنون نبوده، تفسیر و تبیین می کنند.[ ابراهیم امینی، دادگستر جهان، ص 326]
** شاخصه های دین و آيين جديد:
دوران پس از ظهور حضرت مهدى(عج) بدون شک، والاترین و شکوفاترین و ارج مندترین، فصل تاریخ انسانیت است. آن دوران، دورانى است که وعده هاى خداوند دربارۀ خلافت مؤمنان و امامت مستضعفان و وارثت صالحان، عملى مى گردد و جهان با قدرت الهى آخرین پرچمدار عدالت و توحید، صحنۀ شکوه مندترین جلوه هاى عبادت پروردگار مى شود. در احادیث مختلف، گوشه هایى از عظمت آن دوران به تصویر کشیده شده است. ما، با استفاده از این احادیث، برخى از کارهایى را که امام زمان(عج) براى ایجاد جامعه اى متکامل و ایده ال، انجام مى دهند، اشاره مى کنیم:
1- عدالت، امتياز ويژه:
بارزترين، اميدوارترين و آرماني ترين ويژگي حضرت مهدي(عج) كه همگان چشم به آن دوخته اند و اين معنا در روايات متعددي نيز وارد شده، «اجراي عدالت» است.
شعار «عدالت» روزي نيست كه بر زبانها جاري نشود و مطبوعات و گويندگان، آن را مطرح نكنند و خواستار دست يابي بدان نباشند. امام علي(ع)، موضوع عدل و جايگاه آن در نظام هستي را مورد توجه قرار داده است:
«العدل اساسٌ به قِوامُ العالم»[محمدباقر مجلسي، بحارالانوار، ج75، ص83] يعني عدل، اساس و بنيادي است كه به وسيله آن، قوام و نظام عالم برقرار شود.
الف- جایگاه عدالت:
1- از لحاظ رواني و فردي:
در تبيين واژه «عدالت» از لحاظ رواني و فردي، شيخ انصاري مينويسد:
«عدالت، كيفتي نفساني است كه موجب ميشود انسان، ملازم و همراه تقوا باشد (و هرگز مرتكب گناه و نافرماني خدا نشود)، اگرچه از آن با لفظ هاي: حالت، هيأت، كيفيت يا ملكه رسوخ يافته در نفس نيز تعبير شده است»[شيخ مرتضي انصاري، الرسائل الفقهيه، ص6]
همچنين، درباره معناي اين واژه از لحاظ ديني؛ گفته شده است:
«عدالت در دين، عبارت است از اجتناب مطلق از گناهان كبيره و عدم اصرار بر گناهان صغيره»[همان]
2- از لحاظ اجتماعی:
از نظر اجتماعي، كامل ترين و جامع ترين معناي عدالت، بياني است كه از اميرالمؤمنين(ع) وارد شده است. آن حضرت در پاسخ به اين پرسش كه «آيا عدل برتر است يا جود؟» ضمن برتر دانستن عدل، دليل آن را اين گونه بيان ميكند:
«العدل يضع الامور مواضعها» عدل، هر چيز را جاي خود قرار ميدهد.[صبحي صالح، نهج البلاغه، ص553، ح437]
براساس اين بيان نوراني چنان كه لغت شناسان نيز گفته اند: شخص عادل كسي است، كه هر حقي را به صاحبش ميرساند.[محمد بن علي طريحي، مجمع البحرين، ص444]
ب- توضیح مسأله:
در قلمرو قدرت حضرت مهدی(عج)، كار حقي به نالايقي واگذار نميشود و به هيچ نالايقي حقي افزون بر توانايي او داده نميشود و هر حق دهنده و حق گيرنده اي هم، با عنايت به رعايت «مفهوم وجداني عدل» نه حقي را به نالايقي پرداخت ميكند و نه هيچ نالايقي، به ناحق، حقي را ميپذيرد. بالاخره، جامعه عدل، جامعه اي است كه همگان در مقابل تلاش و نياز خويش، به حق خود ميرسند و هيچ صاحب حقي در ازاي كار و متناسب با نياز خويش، از حق خود محروم نميماند.[انتظار موعود، شمارۀ 30، احمد صادقی اردستانی]
امام علي(ع) در معرفي «شخص عادل» بيان زيبايی دارند:
«مَن طابق سرّه علانيته، و وافقَ فعلهُ مقالتَه، فهو الذي ادّي الامانه و تحقَّقت عدالَتُه» هر كس باطن او با ظاهرش تطبيق داشته باشد، و رفتار او با گفتارش هماهنگ باشد، او كسي است كه امانت را ادا كرده و عدالت او تحقق يافته است.[عبدالواحد آمدي، غرر الحكم و دررالكلم، ص748، ح9323]
2- گسترش و توسعۀ علوم در میان مردم:
حضرت مهدى(عج) با نهضت خود، درهاى رحمت را باز مى کند و موجب تکامل علوم و صنایع خواهد شد و علوم، چنان رشد و گسترش خواهد یافت که همه شگفت زده خواهند شد. امام صادق(ع) مى فرماید:
«علم، بیست و هفت حرف است. تمام آن چه انبیا آورده اند، دو حرف است و مردم، تا امروز، بیش از آن دو حرف نمى شناسند. هنگامى که قائم ما(ع) قیام کند، بیست و پنج حرف را مى آورد و بین مردم توسعه خواهد داد و به دو حرف قبلى اضافه خواهد کرد تا بیست و هفت حرف کامل شود.»[بحارالأنوار، ج 52، ص 336]
این حدیث، نشانۀ سرعت و شتاب زدگى و گسترش و توسعۀ علوم در میان مردم است که به دست امام مهدى(عج) صورت خواهد گرفت، به گونه اى که در مدّت حکومت آن حضرت، مردم، بیش از دَه برابر آن چه را از زمان خلقت تا زمان قیام آن حضرت از علم به دست آورده بودند، به دست خواهند آورد. در روایت دیگرى امام باقر(ع) مى فرماید:
«هنگامى که قائم ما قیام کند، دست خود را بر روى سر بندگان خواهد گذاشت و بدین وسیله، عقل هاى آنان جمع مى شود و اخلاقشان کامل مى شود.»
از مجموع احادیث، استنباط مى شود که براى انسان، در دورۀ حکومت امام مهدى(عج) تمام ایده آل ها و آرزوهاى حقّى که دارد و ممکن است که بر آن ها دست بیازد، تحقّق خواهد یافت و از نظر علمى، اخلاقى، اقتصادى، امنیتى، ... به کمال مطلوب خود، خواهد رسید.
3- بصیرت به قرآن و معارف قرآنى:
امیرالمؤمنین(ع) با اشاره به قیام حضرت مهدى(عج) مى فرماید: «کأنّی أنظر الى شیعتنا بمسجد الکوفه و قد ضربوا الفساطیط یعلّمون الناس القرآن کما اُنزل»[بحارالأنوار، ج 52، ص 366] گویا شیعیان ما اهل بیت(ع) را مى بینم که در مسجد کوفه گرد آمده اند و خیمه هایى برافراشته اند و در آن ها قرآن را آن چنان که نازل شده است، به مردم یاد مى دهند.
بنابراین، محور حرکت نهضت جهانى امام مهدى، قرآن است و آن حضرت با تعلیم قرآن، آن را سرمشق زندگى انسان ها قرار خواهند داد. حضرت على(ع) در بیان احوال زمان ظهور امام مهدى(عج) مى فرماید: (امام مهدى) هواى نفس را به هدایت و رستگارى برمى گرداند، زمانى که مردم هدایت را به هواى نفس تبدیل کرده باشند، و رأى را به قرآن برمى گرداند، زمانى که مردم قرآن را به رأى و اندیشه مبدل کرده باشند.[نهج البلاغه، ترجمه و شرح علینقى فیض الاسلام، خ 138، ج 3، ص 42]
4- اعتلای اسلام در سراسر هستى:
بعد از ظهور امام زمان(ع) عدّه اى علیه آن حضرت وارد جنگ مى شوند و سعى خواهند کرد تا از تشکیل حکومت عدل الهى بر روى زمین ـ که وعدۀ آن، از سوى انبیا و امامان(ع) داده شده است ـ جلوگیرى کنند. امام(ع) ابتدا، آنان را به راه حق دعوت خواهد کرد و اگر قبول نکردند، با آنان وارد کارزار مى شود و هرگونه فساد و کژى را نابود خواهد کرد.
امام باقر(ع) در تفسیر آیۀ: «وَ قاتِلُوهُمْ حَتّى لا تَکُونَ فِتْنَةٌ وَ یکُونَ الدِّینُ کُلُّهُ لِلّهِ»[انفال: 39] مى فرماید: تأویل این آیه، هنوز نیامده است... پس زمانى که تأویل آن فرا رسد، مشرکان کشته مى شوند، مگر موحّد شوند و شرکى باقى نماند.[بحارالأنوار، ج 52، ص 378] و در حدیث دیگرى مى فرماید:
«با مشرکان جنگ مى کنند تا این که موحّد شوند و شریکى براى خدا قرار ندهند. چنان (امنیتى حاصل) مى شود که پیر زن کهنسال، از مشرق به مغرب مى رود، بدون آن که کسى جلوى او را بگیرد.»[همان، ج 52، ص 343]
امام صادق(ع) مى فرماید:
«إذا قام القائم لایبقى أرض إلّا نودى فیها شهاده أنْ لا إله إلّا الله و أنّ محمّداً رسول الله»[همان، ج 52، ص 340] زمانى که قائم(ع) قیام کند، هیچ سرزمینى نمى ماند، مگر این که نداى شهادتین(لا إله إلّا الله و محمّد رسول الله) در آن طنین اندازد.
** چگونگیِ ارائه اسلام جدید:
کار امام زمان(عج) در عصر ظهور بسیار دشوار است و حتی سختتر از عصر رسول خدا(ص) است. زیرا رسول اکرم(ص) با یک عده جاهل بت پرست یا مشرک روبرو بود ولی حضرت مهدی(عج) با مسلمانانی روبرو خواهد شد که با او با قرآن و تأویل آن و تفسیر به رأی و تحلیل های ناروا مقابله میکنند.
عدهای از اینان نه تنها خود حضرت را قبول نمیکنند بلکه در برابر دعوت و قیام او برای احقاق حق و نفی باطل قیام می نمایند. اگر آدمی در حقانیت و حق بودن حضرت شک و تردید نداشته باشد، به تبعیت از حضرت، روش و تلقی ناصحیح خویش را به کناری افکنده، سیرۀ حضرت را در ارائه اسلام میپذیرد و به آن تن می دهد. امّا اگر متزلزل بود نه تنها دعوت حضرت را ردّ میکند بلکه نعوذبالله در برابر او میایستد.
این مسئله علاوه بر آنکه آزمایش بزرگی برای مسلمانان است، برای حضرت نیز کار را مشکل میکند.
** تفاوت عصر پیامبر(ص) با عصر امام زمان(عج):
الف) روایت اول: فضیل بن یسار میگوید، شنیدم امام صادق(ع) میفرمود:
«حقیقت آن است هنگامی که قائم ما قیام کند، با مردمی روبرو میشود که از نظر نادانی، جاهل تر از مردمی هستند که رسول خدا(ص) با ایشان روبرو شد»،[فضیل بن یسار میگوید] پس گفتم:
این تشابه چگونه است؟! حضرت فرمود: «رسول خدا(ص) به سوی مردم آمد در حالی که آنها سنگ های کوچک و بزرگ، درختان خرما و چوب های ساخته شده [به دست خویش] را میپرستیدند و حقیقت آن است که قائم ما هنگامی که قیام میکند به سوی مردم میآید در حالی که مردم، کتاب خدا را علیه او تفسیر کرده، در مخالفت با او به قرآن استدلال میکنند».
سپس حضرت فرمود: «سوگند به خدا، آگاه باشید هر آینه عدل حضرت قائم در خانه های آنان [و کسانی که با قرآن به مخالفت با حضرت برخاسته اند] میرود چنانکه گرما و سرما به درون خانههاشان میرود».
در زمان ظهور حضرت مهدی(عج) عدهای با او موافق و گروهی با او مخالف هستند. در میان مخالفان برخی پیش از ظهور با او دشمن بوده و بعضی پس از خروج و قیام او، در برابرش میایستند؛ این دسته در زمان غیبت حضرت، جزء موافقان و دوستداران و شیعیان او به شمار می آیند ولی پس از آنکه ولی عصر(عج) نقاب غیبت کبرا از رخ برکشید، به علل و عواملی او را نپذیرفته و بدتر در مقابل او صف آرایی میکنند.
باید توجه داشت که برخی از مخالفان حضرت از روی جاه طلبی و حبّ ریاست به تأویل آیات قرآن دست می زنند و گروهی به جهت برداشت غلط و ناصحیح خویش از آیات قرآن.
ب) روایت دوم: محمد بن ابیحمزه از برخی اصحاب از امام صادق(ع) نقل کرده، شنیدم امام صادق(ع) فرمود:
«حضرت قائم(عج) در جنگهایش با چیزی مواجه میشود که رسول خدا(ص) مواجه نشد. حقیقت آن است که رسول خدا(ص) به سوی مردم آمد در حالی که آنها سنگ های شکافته شده و چوب های ساخته شده را می پرستیدند و به درستی که قائم(عج) [هنگامی که ظهور میفرماید] علیه او خروج میکنند، سپس قرآن را علیه او تأویل میکنند و علیه او جنگ می کنند».
این حدیث نیز به روشنی حکایتگر این حقیقت است که کسانی تفسیر ناب و صحیح اسلام را از ناحیه امام زمان(عج) برنمیتابند و ارائه اسلام و حق به شکل نوین آن برایشان سخت و سنگین است، از این رو با او به مقابله برخاسته، حتی با وی به جنگ می پردازند.
** حاصل سخن اینکه:
1- حضرت حجت(عج) همان شريعت اسلام را در سرتاسر جهان نشر مي دهد و حكومت اسلام را در دنيا مستقر مي سازد و اينكه در پاره اي از روايات آمده كه امام زمان(عج) دين جديدي مي آورد، منظور اين باشد كه مردم چون از عمل كردن و پيروي آيين اسلام دست كشيدند و يا بدعتهايي در آن به وجود آوردند، وقتي امام زمان(عج) اسلام واقعي را به مردم عرضه مي كند براي مردم جديد و تازه خواهد بود، چنان كه در دعاي ندبه درباره ي امام زمان(عج) اين تعبير آمده: «اين المدخر لتجديد الفرائض و السنن» كجا است آن كس كه برگزيده شده تا آيين و شريعت اسلام را تجديد نمايد؟!
2- همۀ ما شاهدیم که در بسیاری از ممالک اسلامی به نام دولت اسلامی و حاکمیت اسلام چگونه این دین به شکل وارونه و نادرست به مردم ارائه میشود. بسیار دیگری نیز هستند که برداشت صحیحی از آموزههای اسلام نداشته، براساس بافت فکری خویش تلقی خاصی از اسلام دارند، لذا تعجب از دین جدید حضرت، پُر بیراه نیست!
3- قرائت های گوناگون از دین، خطرناک ترین حربه ای است که در عصر غیبت با آن مواجه می شویم، هنگامی که امام زمان(عج) تشریف می آورند نه با بت پرستان جاهل که با عالم نمایانی رو به رو می شوند که قرآن را تفسیر به رأی می کنند و قرائت های گوناگون از دین، آنچنان رواج می یابد که همۀ مردم آن را می پذیرند.[آفتاب ولایت، محمدتقی مصباح یزدی، ص237]
4- در حکومت حقه امام مهدی(عج) تحول بنیادین و عمیقی در تمام زمینه های اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی، علمی، دینی، امنیتی و... ایجاد می شود و بشر در این زمینه ها به گونه ای پیشرفت می کند که بالاتر از آن قابل تصور نیست.

(APPENDIX ITEM)