مشاوره: [معجزه یادداشت]

مشاوره: [معجزه یادداشت]


تا حالا به همسرت نامه نوشتی؟!
.
یک روز کاغذی در جیب شوهرش گذاشت روی آن نوشته بود: «رزها قرمزند، بنفشه ها آبیند، من با تو بودن را دوست دارم، لطفا ساعت دو به خانه بیا»
یک روز انتهای لیست خرید اینگونه نوشت: «سس مایونز، آبلیمو، دو تا نون
شکل ماه خودت» یا «یک کیلو سیب به علاوه رویِ ماه خودت»
.
نمی دانم شما چطور به هم محبت می کنید! هر طور که خودتان بلدید، همینطوری یک پیام محبت آمیز بنویسید. از پیام های دیگران و پیام های آماده استفاده نکنید. خودتان بنویسید راحت و با محبت، خوبی اش این است که رو در رو نیستید. بنویسید و سخت نگیرید.
خانمی روی کادوی همسرش نوشته بود: «تقدیم به خوبم، مهربانم، عزیزم، یارم، غمخوارم، بلاخره همسرم و سایه ی بالای سرم.» اما برایش سخت بود کادو را به همسرش بدهد و قرار گرفتن در این شرایط را لوس و جِلف می دانست. کادو را در کُمد همسرش گذاشت و او را زیر نظر گرفت. وقتی همسرش کادو را دید برای چند دقیقه با لبخندی حاکی از رضایت و شوق به نوشته نگاه می کرد. سپس آن نوشته را درآورد و در آلبوم گذاشت. انقدر که حواسش به نوشته بود به خود کادو نبود. او آن روز تا شب بسیار با حوصله و خوش اخلاق شده بود.

همین امشب غنیمت است همین امشب را دریابید. اگر همین حالا توانایی داشته باشیم با یک پیامک یا یک جمله قشنگ به هم عشق بورزیم در آینده به احتمال بیشتری خواهیم توانست به خوشبختی های بزرگتری برسیم.
_____________________________________
پ ن:
1- اگر اوضاعتان اینطور است که هر گفتگویی بین شما به تلخی تمام می شود و کار به گلایه و بهانه گیری می کشد، یک مدت با پیامکهای قشنگ اوضاع را سر و سامان دهید. مقدمه خوبی با این کار ایجاد می شود.
2- اگر هم دوست دارید یک گفتگوی عاشقانه و بدون هیچ تلخی را مدیریت کنید یکی از خوبیهای همسرتان را به یاد بیاورید آن را خیلی خوب و به قول معروف با آب و تاب تعریف کنید، و در حین این خاطره از اخلاق و خوبی هایش به طور کلی هم تعریف هایی بکنید. خواهید دید که قلبش کم کم نرم می شود و لبخند خواهد زد.
3- اگر از این مطلب استقبال کردی، حتماً به دیگر متأهلان هم برچسب بزن تا در ایجاد صمیمت خانواده ها تأثیرگذار باشی!

مذاکره با همسر طردکننده...!

مذاکره با همسر طردکننده...!

همسرم مرا طردد می کند!
آیا برای شما هم اتفاق افتاده که همسرتان با نگاهی، کلامی یا حرکتی شما را از خود براند؟ یا از ابراز صمیمیت به شما اجتناب کند؟
اگر هم هرگز برایتان اتفاق نیفتاده (که البته بعید به نظر می رسد)، تصور کنید که برای مدتی همسرتان نسبت به شما رفتاری طرد کننده را پیش بگیرد. حتی تصور آن هم تلخ است چه رسد به تجربه اش. اما خب چه می شود کرد، این آفتی است که هر رابطه بلند مدتی را دست کم یک بار گرفتار خواهد کرد، زندگی مشترک که دیگر جای خود دارد.
هر چند طرد شدن از سوی همسر معمولاً ناگهانی و کامل اتفاق نمی افتد اما همین روند آهسته و پیوسته آن نیز آنقدر موذی و آزارنده هست که جسم و روان زوج طرد شده را بیمار کرده و اساس رابطه را با خطر مواجه نماید.
.
هفت راه حل:
1. به همسرتان بگویید نیاز دارید ساعتی را در خلوت و بدون مزاحم به گفتگو بنشینید.
2. با استفاده از عباراتی که با «من» شروع می شوند تأثیر عاطفی رفتار همسر را برای او بازگو کنید. باز هم مهم است به او فرصت بدهید تا میزان آگاهی خود نسبت به رفتارش را مورد بررسی قرار دهد.
مثال:
«من احساس می کنم مانند سابق برای تو جذاب نیستم. به خاطر این احساس، عزت نفس من واقعاً آسیب دیده است.»
«من احساس رنجش، خشم و ناامنی می کنم.»
3. برای اینکه مطمئن شوید تلاش مشترک تان برای تغییر ادامه دار است با همسرتان بر سر داشتن یک دوره چک کردن متفاوت و منظم توافق حاصل کنید.
مثال:
«بیا هر چند هفته یک بار این مسئله را چک کنیم تا از روند تغییر آن بیشتر مطلع شویم. من دلم می خواهد تو شروع کننده این کار باشی، این طوری احساس می کنم برای تو مهم هستم.»
4. درباره گام های مشترکی که هر دوی شما باید برای بهبود بخشیدن به رابطه تان برمی دارید گفتگو کنید. گمان نکنید که همه تغییرات باید از جانب همسر باشد. سعی کنید درباره تغییرات کوچکی که انجام آن همین حالا برای هر دوی شما مقدور و ممکن است به توافق برسید و بعد گام به گام به سمت جلو حرکت کنید.

5. اگر نحوه برخورد همسر شما نسبت به پیشنهاد و یا درخواست تغییر، دفاعی است ببینید آیا هستند چیزهایی که ناراحتی از آنها رفتار دفاعی یا احساس کراهت از تغییر را در او تشدید کرده باشد؟
ممکن است او احساساتی را در خود سرکوب کرده باشد که منشأ اصلی رفتارهای طرد کننده وی باشند. از او بخواهید تا نحوه نگرش خود را نسبت به مسئله پیش آمده توضیح دهد، یا برای بهتر کردن وضعیت پیشنهاد بدهد.

مرد خانه چه حقی بر گردن زن خانه دارد؟

مرد خانه چه حقی بر گردن زن خانه دارد؟

مرد خانه چه حقی بر گردن زن خانه دارد؟

1- دور باش از هر گناهی که ریز و درشت، دور و برت است و اطمینان شوهرت را به تو کم می‌کند؛ پشت دست گزیدن هم ندارد! اطمینان، اطمینان است. همان طور که بی‌وفایی و ــ زبانمان لال ــ به مردهای دیگر بیشتر از مرد خودت نظر داشتن، اطمینان شوهرت را کم می‌کند، چانه‌ی گرم و خستگی‌ناپذیر داشتن برای غیبت و مسخره‌ی خاص و عام کردن هم، اطمینان شوهرت را کم می‌کند. اصلا خاصیتِ گناه همین اطمینان و طمأنینه (آرامش) بر باد دادن است.
2-  حواست جمع زندگی‌ات باش.

3-  از شوهرت دل ببر؛ خوشایند و آراسته جلوش راه برو و خجالت را هم با زباله‌های چندروز مانده‌ات، بگذار سر کوچه ببرند.

4-  خشنودی شوهرت را به دست آر؛ و او را جَلد خودت کن.

درود بر قلب های یخ زدۀ ما...

درود بر قلب های یخ زدۀ ما... 


میلیون ها دختر ایرانی که از سن ازدواجشون گذشته وقتی صدای بوق ماشین عروس رو می شنوند چه حسی پیدا می کنند؟ 
ها؟! خُب بگو دیگه!
دختر ۳۰ سالۀ نا امید از ازدواج که با عروسک بازی بزرگ شده با دیدن لباس های عروس توی ویترین مغازه ها چه حالی داره؟
ها؟! خُب بگو دیگه!
متصدی این فجایع فرهنگی کیه؟ 
ها؟! خُب بگو دیگه!
لابد: «مرگ بر آمریکا!»
چرا سهامداران شادی های ملت شریک غم مردم نمی شوند؟!
ها؟! خُب بگو دیگه!
چند هزار منبر در فضیلت و ضرورت انرژی هسته ای رفته ایم؟
برای خلق یک گوسالۀ شبیه سازی شده چه خون دل ها که نخورده ایم و چه سفرها که نرفته ایم! 
ها؟! خُب بگو دیگه!
در ماتم قطع چند درخت و کشته شدن یک گرگ حفاظت شده و مرگ ببر و پلنگی ایرانی هزاران تریبون و رسانه را خرج می کنیم؟!
خاک بر سرمان که پژمردن میلیون ها ریحانۀ نازنین دل سنگمان را نمی لرزاند! 
-----------------------------------
پ ن:
1- اگر مقررات آیین انسان ساز اسلام، بدون حب و بغض و بدون کم و کاست اجرا بشه بسیاری از مشکلات اجتماعی و معضلات آن رفع می شه...
2- بی ارتباط: «وقتی کسی دل‌ بستۀ دیگری می‌ شود، نباید از او به عنوان وسیله‌ ای برای سرخوشی استفاده شود.» 
3- ها؟! خُب بگو دیگه!

وظیفۀ عروس و داماد

وظیفۀ عروس و داماد

مسئولیت‌شناسی عروس و دامادها!

قبل از بله گفتن یا بله گرفتن، مسئولیت‌هایت را دوره کن؛ ببین اگر از عهده‌ی بعضی‌هاش بر نمی‌آیی، ازدواجت را آنقدر عقب بیانداز تا توانایی‌اش را به دست آوری.

ــ مسئولیت‌های هر مرد خانه:

1- مدیریت زندگی بلد باشد؛ یعنی «بتواند» زندگی را «اداره» کند و از عهده‌ی مسائل و مشکلاتِ ریز و درشتِ آن برآید. تیتر «کفایت داشته باشد» هم برای این مطلب می‌زدیم، خوب بود! چون باکفایت به کسی می‌گویند که وجودش برای اداره و سر و سامان دادنِ کاری، بس باشد و نیاز به کمک و دخالتِ کس دیگری نباشد. جزء وصیت‌های امام علی به امام حسن (و در حقیقت به همه‌ی متأهّلانِ دنیا)، یکی هم این بود که: مراقب باش! خانواده‌ات به دلیلِ بی‌کفایتی تو، نباید بدبختی بکشند و خواری ببینند.

2- کمک‌کار خانمش باشد؛ مرد بودن به دست به سیاه و سفید خانه و زندگی نزدن، نیست! به «زن‌ذلیل» گفتن به آنهایی که دستِ کمک به خانمشان دارند هم، نیست.

3- به خانمش احترام بگذارد؛ او را چه در گفتار، چه در رفتار، چه جلوی دیگران و چه وقتهایی که با هم تنهایند، تحقیر نکند.

4- از فکر رفاه و راحتی خانواده‌اش بیرون نیاید؛ و اگر از دستش برمی‌آید، هیچ وقت نگذارد زن و بچه‌اش در شرایط سختی باشند.

5- اخلاق داشته باشد؛ بعضی‌ها تا دلت بخواهد برای زن و بچه‌شان می‌ریزند؛ اما زن و بچه‌شان آنقدر کیف نمی‌کنند که زن و بچه‌ی یک مرد ندار اما خوش‌اخلاق، از زندگی‌شان کیف می‌کنند.

ادامه نوشته

حقوق زن و ملات زندگی

حقوق زن و ملات زندگی

زن خانه چه حقی بر گردن مرد خانه دارد؟

آدم نباید حق‌نشناس باشد. همیشه شناختن و قدرگزاشتنِ حق و حقوقی که آدم‌های دور و برت بر گردنت دارند، رابطه‌ی تو را با آنها قوی‌تر و ماندنی‌تر می‌کند. یکی از این حق‌ها، حق خانم خانه‌ توست؛ که اگر تا حالا نشناخته‌ای و اعتناش نکرده‌ای، حتی یک دقیقه از وقتت را نباید به کاری جز همین، اختصاص دهی. آجرآجر زندگی‌ات را بالا برده‌ای، بی‌آنکه ملات و سیمانی درست کنی و آجرهات را دیواردیوار و سقف‌سقف، جوری به هم بچسبانی که سالها زندگی‌ات باقی و محکم باشد. حقوق خانمت ــ که این زیر برایت ردیف کرده‌ایم، همان ملات و سیمانی است که استحکام زندگی است!

1- مهریه‌ی زنت را با احترام و رغبت به‌ش بده؛ تو اگر کسی پولی به‌ت قرض بدهد و یک روز بیاید و در گوشه‌ای خلوت به‌ت بگوید که: «ببخشید، لطفاً قرض من!» تو حق داری صدات را به سرت بیاندازی و هوار بکشی سرش و به او توهین کنی و آخر سر هم بگویی: «نمی‌دهم؟!» طبیعی است که حق نداری. پس: حق نداری در دادنِ مهریه‌ی خانمت هم چون و چرا کنی! (می‌دانی که مهریه، قرضی است که پای سفره‌ی عقد، خانمت به‌ت داده و «حق» دارد هر وقت خواست، مطالبه کند.)
2- در خورد و خوراک و پوشاکش (بگو نیازهای اصلی زندگی) کوتاهی نکنی.
3-  با او بداخلاقی نکنی.
4- بدانی که خدا او را برای انس و آرامش تو آفریده؛ پس هواش را داشته باشی و باهاش مهربان باشی و به‌ش احترام بگذاری و به او به چشم یک «نعمت» نگاه کنی.
5-  خسیسی نکنی در گفتن «دوستت دارم» به او؛  و هر کلمه و جمله‌ی دیگری که محبت‌آمیز و قدرشناسانه است.

خانه تکانی کنیم...!

خانه تکانی کنیم...!


«می خواهم کمی عوض شوم
از کسی انتظارِ محبت نداشته باشم
خودم سنگِ صبورِ خودم باشم
خودم نگرانِ خودم شوم...

با خودم ساعت ها حرف بزنم
از خداحافظیِ دیگران ناراحت نشوم
برایِ خودم هدیه بخرم
اما نه...!
یکی دارد صدایم می زند
نگاهم می کند، آرامم می کند
آهِ من!
با وجود توست که دنیا
لبریز از احساس است.»

مصطفا 14/9/92
----------------------------------------
پ ن:
1- دوس دارم یه روز آنقد پولدار بشم که وقتی رانی می خورم؛ اون تیکۀ آخر آناناس که ته قوطی گیر می کنه واسم مهم نباشه!
2- موقع درس خوندن پرزهای موکت هم واسه آدم جذاب می شه، دوست داری ساعت ها بشینی بهشون نگاه کنی...
3- راستی تولدت مبارک همسر عزیزم

اشتغال بانوان، آری یا خیر؟

اشتغال بانوان، آری یا خیر؟

سایت فرهنگی و مذهبی نگار

ازدواج در فرهنگ اسلام چندین هدف کلیدی دارد که یکی از این اهداف ، مشارکت در حیات مادی زوجین است. به طور طبیعی و طبق آموزه‌های اسلام، مرد فعالیت‌های بیرون از منزل را بر عهده می‌گیرد و از آن طریق کسب درآمد می‌کند و خانم فعالیت‌های داخل منزل را بر عهده می‌گیرد و به امور داخلی منزل رسیدگی می‌کند. در این صورت، زن و مرد هر دو از تلاش و زحمات یکدیگر بهره می‌برند. مرد باید با گشاده‌رویی و با مناعت طبع هر چه بیشتر، بر اساس انجام وظیفه و با خوشحالی، درآمدی را که کسب می‌کند در اختیار رفاه و آسایش همسر و فرزندانش بگذارد.
متاسفانه این موضوع در جامعه ما دستخوش تغییر شده و تحت تاثیر الگوی زندگی غربی قرار گرفته است. الگوهای لیبرالیستی و فرهنگ غرب در حال حاکم شدن بر فرهنگ جامعه‌ ایرانی است. در این الگوها زن از نظر مالی مستقل می‌شود و نقش مردانه به خود می‌گیرد که این الگوها متأسفانه از طریق متون درسی و علمی و همین‌طور از طریق تکنولوژی‌ یا مسائل اقتصادی به تفکر خانم‌های جامعه‌ ما رخنه می‌کند که این تفکر به هیچ عنوان با الگوی سبک زندگی اسلامی و الگوی پیشرفت اسلامی سازگار نیست.
در زندگی غربی زن و شوهر تنها دو هم اتاقی هستند که هر روز صبح سر کار می‌روند و عصر خسته به خانه بر می‌گردند اما الگوی اسلامی خانواده این‌طور نیست.
حاکم شدن الگوهای لیبرالیستی بر جامعه، سبب ایجاد تفکری شد که در آن رسیدن به استقلال مالی از طریق اشتغال بیرون از منزل که مستلزم ایفای نقش مردانه است بر دیگر نقش‌های اصلی زن اولویت پیدا کرد به طوری‌که در بررسی علل طلاق، کاهش جمعیت، عدم تربیت صحیح فرزندان و… اشتغال زنان را می‌توان یکی از عوامل مؤثر دانست.
با بررسی سیر تاریخی اشتغال زنان متوجه گستردگی روزافزون این مسئله در جامعه خواهیم ‌شد. زن در گذشته غالباً نقش مادر و همسر را بر عهده داشت و اصولاً دامنه‌ مشارکت او در امور بیرون از منزل بسیار محدود و منحصر به تأمین نیازهای خانواده بود، اما با تغییر شرایط اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی جامعه، امروزه زنان افزون بر ایفای نقش‌های یادشده، پذیرای مسئولیت‌های عمده‌تر نظیر اشتغال در بیرون از خانه می‌باشند که به دلیل نبود بسیاری از شرایط، سبب بروز مشکلاتی در خانواده می‌گردد. جدا از برخی دلایل که سبب تغییر نگرش زنان و گرایش شدید آنها به سمت اشتغال بیرون از منزل شده است، نگاه برخی افراد به مسئله‌ اشتغال زنان به عنوان یک ارزش اجتماعی که بر دیگر نقش‌های او در خانواده اولویت دارد، بسیار نگران‌کننده است.
امروزه بسیاری از زنان در مشاغل مختلف مشغول به کار هستند و در واقع شاغل بودن یک زن در جامعه‌‌ امروز تبدیل به یک ارزش اجتماعی شده است تا جایی که زن شاغل امروز به‌ خاطر شغلش، خود را بالاتر از زنی می‌داند که در خانه بیشتر وقت خود را برای تربیت کودکش صرف می‌کند.
با نگاهی هرچند سطحی و گذرا به زندگی خانواده‌هایی که در آنها زنان شاغل و نان آورند به خوبی متوجه این مسئله می‌شویم که تفاوت محسوسی در سبک زندگی این خانواده‌ها که بیشتر رنگ و بوی غربی به خود گرفته‌اند با خانواده اسلامی وجود دارد.

ادامه نوشته

خانم های محترم؛ هیچ وقت یه طرفه به قاضی نرید!

خانم های محترم؛ هیچ وقت یه طرفه به قاضی نرید!


این چند وقته که تو «مرکز ملی پاسخگویی» مشغولم، به درد دل هایی رسیدم که صد البته برایتان جالب است.
مشاوره های برخی از آقایان نشان می داد: «بالأخره تو جوامع امروزی مرد بودن هم م...
حدودیت های خودش رو داره و مظلومند دیگه!» خانم ها خودشون قضاوت کنند و درد دل آقایون رو بشنوند.
- چند تا مثال برخی از آقایون رو بزنم:
1- اگر مردی خیانت کرد، پای هوسبازی او گذاشته می شه و آرزوی نابودی تمام مردان دنیا از خداوند خواسته می شه، اما اگر زنی خیانت کرد، از او دفاع می شه و به چشم یک قربانی سیستم مردسالار به او نگریسته می شه.
2- حقوق شوهر بر زن مصداق تحجر حساب می شه، اما حقوق زن بر شوهر مصداق تمدن و روشنفکری در نظر گرفته می شه.
3- به یک زن روسپی یا معتاد به چشم یک انسان مظلوم و قربانی نگاه می شه اما به یک مرد معتاد به چشم یک هیولای سزاوار مرگ نگریسته می شه.
4- اگر مردی علیه زن خود خشونت روا داشت، راهی زندان می شه اما هیچ قانونی برای خشونت های زنان علیه مردان که اغلب کلامی و روانی است وجود نداشته باشد و این نوع خشونت به صورت خاموش و به طور مداوم علیه مردان جاری می شه.
5- زن ذهن فرزندان را علیه مرد به گونه ای تحریک کند که مرد در خانه خود احساس ناامنی کند و هیچ راهی نیز برای مقابله با آن وجود نداشته باشد و مرد از خانه طرد شود.
6- وقتی مردی به موفقیتی چشمگیر رسید بگوییم زنی حامی او بوده اما وقتی زنی به موفقیتی رسید بگوییم مرحبا به این زن که با وجود همه ی موانع و مشکلات پیش روی زنان توانسته بر آنها فائق آید.
7- و به عنوان طنز: الگوهای منفی همچون آقا گرگه، چوپان دروغگو و خرس شکمو را به پسران و الگوهای مثبت همچون بز زنگوله پا، کوکب خانم و مهتاب خانم را به دختران ارائه دادن تا حس تحقیر و بی ارزشی در پسران نهادینه شود و از مرد بودن خود در آینده شرمنده شوند.
--------------------------------------
پ ن:
1- همیشه گفته ایم و خواهیم گفت این چیزها خیلی مهم نیست و جزئی است و همین نوع برخورد از دختران زنانی را می سازد که خوبی را از آن خود می دانند اما وقتی بدی انجام دادند بگویند تقصیر مردی بود او بود که گولم زد او اغفالم کرد. پس همش که تقصیر آقایون نیست!
2- خانم ها قاطی نکنن خواهشاً! خواستیم بگیم که برخی آقایان هم داغونند از بعضی نگاه ها!
3- این چند وقته خیلی از خانم های فب هم از تبعیضات گله داشتند... گفتم درد دل آقایون رو هم بذارم تا اجحافی صورت نگیره.

تشکّر از همسرمان را فراموش نکنیم!

تشکّر از همسرمان را فراموش نکنیم!


از قدیمُ الأیام گفتند که از باجناق جماعت، فامیل در نمیاد! ولی ما سعی کردیم از ژیان هم ماشین در بیاریم!
الغرض! دیشب میهمانِ باجناقِ عزیز بودیم که نگو بینِ خانم ها در موردِ حضورِ همسرِ بنده در شهرستان ها [
در ایّامِ تبلیغ] بحث شده بوده؛
که تو چه جوری تویِ شهر غریب ده پانزده روز دوام میاری؟!
عاخه نه اونها رو می شناسی! نه از فرهنگشون خبر داری!

همسرِ بنده هم تعجبی کرده و گفته بوده که؛
خوب غریبه هستیم، آشنا می شیم!
فرهنگشون رو هم یاد می گیریم، تازه اطلاعاتمون هم زیاد می شه که
-----------------------------------------
پ ن:
1- هدف از گذاشتن این پست، تشکر از همسرِ مهربانم هست که با سختی هایِ زندگیِ طلبگی، همه جوره کنار آمده و نه تنها خَم به ابرو ندارد، بلکه رضایتِ کامل دارد! [البته تعجبم اینه که با وجودِ من(!) چه جوری از زندگیش راضیه(!)]
2- سختی های زندگیِ طلبگی؛
سختی همسر طلبه از بداخلاقی طلبه است، سختی اش آنجایی است که همسرش دچار پدیدۀ دین زدگی شده و هجومِ حجم زیاد معلومات، کارش را به جایی برساند که دیگر رمقی برای عمل به آن نمانده باشد!
آری سختی زندگی همسر طلبه اینجاست که *من* از آن غافلم.
3- خطاب به اساتید و دوستانِ طلبه ام:
با گذشت تر و فداکار تر از همسر طلبه روی این کره خاکی پیدا نمی شود؛ قدرشان را بیشتر بدانیم... همین!

عیب بزرگ نظام آموزشی ایران

عیب بزرگ نظام آموزشی ایران

[دخترها آرزو دارند کاش مرد می ‌شدند!]

خیلی از معضلاتِ ما به سیستمِ آموزشیِ ما بر می گرده. البته منظورم از نظامِ آموزشی، فقط قسمتِ تحصیلی نیست، بلکه صداوسیما و اینترنت و حتی محیط هایی مثلِ مسجد رو هم شامل می شه.

از شأن و قداست و کرامت زن، یک کلمه هم در سیستم آموزشی ما حرفی گفته نمی‌شود. از اول ابتدایی تا انتها همیشه می‌گویند «زنان و مردان با هم فرقی ندارند. همه انسانیم و مساوی». اما کودک این را به‌ وضوح می‌بیند که پدر و مادرش دو انسان متفاوتند و ما فقط به او می‌گوییم که این‌ها فقط ظاهرشان فرق می‌کند و بدنشان متفاوت است. همین! درصورتی‌که این‌ها اصلا قابل مقایسه نیستند.

ببینید. حتی در بین معصومان(ع) هم، حضرت زهرا(س) در قلۀ کمالند و بالاتر از ایشان شأنی نیست. به فرمودۀ پیغمبر، مادر پدرشان(أمّ أبیها) هستند. در قرآن هم شأن و منزلت زن و مرد فرق دارد، بنابراین، نقش و تکلیف و حقوقشان هم متفاوت است.

پیامبر اکرم (ص) هم بخواهد طواف کند، باید مثل یک زن، به نام «هاجر» سعیِ صفا کند. سعیِ یک زن، بر هر مسلمانی واجب است که آن را تکرار کند. در فقه شیعه، هجر اسماعیل جزیی از طواف است؛ یعنی شما علاوه بر کعبه، دور قبر هاجر هم باید طواف کنید. یک زن چه مقامی دارد که اگر به او توجه نکنیم، حج باطل می‌شود؟ زن چه مقامی دارد که مرد باید طواف نساء هم بکند تا حجّش به کمال برسد؟

«نساء» که حتی یک سوره هم در قرآن به  این نام هست، معنای واقعی واژۀ «زن» است. این واژه از «انس» می‌آید و به معنای واقعیِ زن -که همانا مونس بودن است- اشاره دارد.

این ایراد نظام آموزشی ماست که با این شیوه زن را تحقیر کرده است. دخترها آرزو دارند کاش مرد می‌شدند، چون دخترها یک ‌بار هم در یک کتاب درسی نخوانده‌ اند که شش سال زودتر از یک پسر عاقل می‌شوند!!

زنان چقدر کرامت داشتند اگر این ‌ها گفته می ‌شد.

-----------------------------------------------

پ ن:

1- قسمت هایی از منبرم بود که خدمتتون عرض کردم، تحتِ عنوانِ: «تفاوتِ زن و مرد»

2- متأسفانه با رفتارهای غلطمون، نگاهمون به زنانِ خانه دار، افتضاح است و آنها یک مشت اُمّل قلمداد می شن!

مـهمترين اشـتباهات غـيرقـابل جـبران دوران نـامزدي

مـهمترين اشـتباهات غـيرقـابل جـبران دوران نـامزدي

دوران نامزدی در فرهنگ عامه به عنوان خوش ترین دوران زندگی جا افتاده است. دورانی که فلسفه به وجود آمدنش شناخت بیشتر است اما هیجان در آن غلبه دارد. بخشی از اشتباهاتی که در این دوران اتفاق می افتد و گاهی تا آخر عمر گریبانگیر دو طرف می شود، به خاطر همین هیجان زدگی هاست.

بخش دیگر این اشتباهات فرهنگی است. بلاتکلیف بودن یا اختلاف نظر فرهنگی دو خانواده در مورد دوران نامزدی بخشی از این عوامل فرهنگی را تشکیل می دهد. شاید شما در مقابل اشتباه بودن بعضی از این موارد جبهه داشته باشید، فقط با این پیش زمینه این مطلب را بخوانید که هر کدام از این اشتباه ها بعدها منجر به یک مشکل جدی در رابطه همسران شده که حالا در این لیست قرار گرفته است.

1. خانواده ها؛ محدودیت نگذارید!


حالا درست است که این مقاله مال جوان هاست اما این قسمت را می توانید بگذارید در اختیار پدر و مادرهایی که نامزدها را بیش از حد محدود می کنند؛ جوری که دو طرف حتی برای یک حرف زدن ساده خصوصی هم فرصت نداشته باشند.

محدودیت بیش از حد ایجاد کردن خانواده ها در دوران نامزدی باعث می شود که دو طرف نتوانند نسبت به یکدیگر شناخت کافی پیدا کنند. ضمن اینکه احترام به بلوغ فکری جوان ها ایجاب می کند خانواده ها در این مورد کمی بازتر عمل کنند. البته دخالت خانواده ها در این مرحله اشتباه ترین اتفاقی است که می تواند بیفتد.

2. رابطه نامزدی را جار نزنید

یادتان باشد که هر چه رابطه نامزدی پنهان تر باشد و افراد کمتری از اقوام و آشنایان شما یا همسرتان از آن خبر داشته باشند، راحت تر می توان از یکدیگر جدا شد. هر چه این رابطه بیشتر در چشم باشد، شما تعهد ناخواسته بیشتری به ادامه دادن آن دارید؛ مخصوصا در فرهنگ ما "من اجتماعی" پررنگ تر از "من فردی" است.

این تعهد ناخواسته و پیچیده را همه شما احتمالا در موارد دیگری مثل انتخاب شغل، انتخاب رشته دانشگاهی یا هر تصمیم مهم دیگر زندگی که دیگران زود از آن خبر شده اند احساس کرده اید. در مهمترین تصمیم زندگی یعنی ازدواج، شما هر چه بیشتر رابطه را داد بزنید، بیشتر در آن گیر می کنید.

3. رفت و آمد زیاد از حد نداشته باشید

یادتان باشد که رفت و آمدها در دوران نامزدی باید منظم و قانومند باشند. به هر حال شما می خواهید چیزی شبیه به زندگی واقعی را تجربه کنید و در زندگی واقعی هم هر کسی بیش از حد برای طرف مقابلش وقت نمی گذارد! ضمن اینکه رفت و آمدها اگر خانواده ها را هم دربر گیرد موجب زحمت متقابل خانواده ها می شود. اگر هم خودتان به تنهایی به خانه پدری فرد مورد نظر می روید، زیاد رفتن به آنجا می تواند هم موجب ناراحتی آنها و خجالت کشیدن خودتان شود. بروید و بشناسید اما در حد معقول.

4. رابطه جنسی نداشته باشید

مهمترین حریم و مرز دوران نامزدی رابطه جنسی است. تجربه نکردن رابطه جنسی به این دلیل توصیه می شود که در صورتی که افراد احساس کردند مناسب یکدیگر نیستند و لازم شد از هم جدا شوند، این جدایی به راحتی انجام شود. در صورت برقراری رابطه جنسی هم پسر بیشتر احساس تعهد می کند و هم دختر ناتوانی بیشتری برای جدایی احساس می کند. این در فرهنگ کشور ما بسیار مهم است.

ضمن اینکه تفاوت های جنسیتی هم در این مورد مهم هستند. معمولا پسرها دوست دارند که هر چه سریعتر رابطه جنسی با نامزدشان را تجربه کنند. برای آنها رابطه جنسی بیشتر فیزیولوژیک است تا عاطفی اما دخترها به محض اینکه با کسی رابطه جنسی برقرار کردند، به او از لحاظ عاطفی هم وابسته می شوند. در واقع در رابطه جنسی دخترها رگه های عاطفی بسیار پررنگ هستند. همین تفاوت هم باعث می شود که جدایی بعد از رابطه جنسی برای دخترها بسیار سخت تر باشد.

ادامه نوشته

چرا همسرتان دیگر عاشقتان نیست؟ دقت کردی؟!

چرا همسرتان دیگر عاشقتان نیست؟ دقت کردی؟!


همۀ زندگی مربوط به سال اول ازدواج نیست به شرطی که:
1- اجازه دهیم همسرمان خودش باشد:
درست است که زندگی زیر یک سقف، آدم‌ها را تا اندازه‌ای به هم شبیه می‌کند، اما قرار نیست بعد از ازدواج، شما و همسرتا
ن کپی یکدیگر شوید. عادت‌های اصلی و تفکرات ریشه‌دار آدم‌ها، حتی بعد از ازدواج هم تغییری نمی‌کند. در یک ازدواج موفق، برخی عادت‌ها، باور‌ها و توانایی‌های جدید به مهارت‌های شما اضافه می‌شوند و همسرتان هم به همین شکل توانایی‌هایش را بالا می‌برد، به همین دلیل است که به مرور شما شبیه یکدیگر جلوه می‌کنید. پس اگر همسرتان فکر و عملی متفاوت دارد، او را سرزنش نکنید. همسر شما حق دارد خودش باشد.
2- اجازه دهیم همسرمان همۀ رازهایش را فاش نکند:
حتی در صمیمی‌ترین رابطه‌ها هم همه واقعیت فاش نمی‌شود، پس اگر همسرتان همه زندگی‌اش را برای‌تان فاش نکرده، او را آب زیرکاه ندانید. او حق دارد رازهای خودش را داشته باشد. البته از آن جنس راز‌هایی که نگفتن‌شان به زندگی شما آسیبی نمی‌زند. او می‌تواند بخشی از احساس و حتی قسمتی از گذشته‌اش را برای خودش نگه دارد. البته شما هم حق دارید، در دل‌تان چیزهایی داشته باشید که تنها خودتان از آنها باخبرید.
-------------------------------------------------
پ ن:
1- چهارشنبۀ گذشته این مطلب و... را در کارگاه ازدواج و مشاوره خانواده، در دانشگاه وزارت دفاع مفصلاً گفتم و همه برایشان جای تعجب داشت که یعنی این مطالب اینقدر موثر هست!!!
2- این روزها خیلی چیزها را هضم نمیکنم..
از بس که حجم شان برای باورم زیاد است!
3- شما هم با من هم عقیده اید؟
ادامه ...

مطالبی پیرامون ازدواج آسان

مطالبی پیرامون ازدواج آسان

سایت فرهنگی و مذهبی نگار

1- ازدواج آسان

2- قاعدۀ طلایی ازدواج آسان

3- ازدواج آسان، ضرورتی اجتناب ناپذیر

4- ازدواج آسان توأم با احكام الهی


پ ن:

1- ویژگی یک منبر خوب

2- به درخواست دوست عزیز وبزرگوارم: سید حسن آقامیری

یک پدر و مادر خوب چه کارهایی باید بکنند؟

یک پدر و مادر خوب چه کارهایی باید بکنند؟

یک پدر و مادر خوب چه کارهایی باید بکنند؟

برای اين كه وقتی صاحب بچه شدی بدانی كه بايد با اين موجود ضعيف و دوست‌داشتنی‌ای كه خدا به تو هديه داده چه‌جوری رفتار كنی تا فردا كه همه او را به اسم تو شناختند مايه‌ خجالتت نشود و روزگار خودت را هم سياه نكند، لازم است بعضی چیزها را رعايت كنی.
مهم‌ترين كارهايی كه براي بهترين‌شدن فرزندت می‌توانی انجام بدهی اينهاست:

1- بهترين نام‌ها را برايش انتخاب كن: اولين كادوی مجانی‌ای كه می‌شود به بچه ترگل ورگلت بدهی اسم زيباست. انتخابِ خوبِ تو، هر بار صدا كردنش را برای همه و البته خودش لذت‌بخش می‌كند.
2- مسئوليت‌پذير باش: از همان لحظه اول كه بچه‌ات با چشم‌های كوچولويش دنيا را می‌بيند، تو مسئول او هستی. يعنی فردا از تو سؤال می‌كنند كه برای آدمی كه دستت سپردند، چه كار كردی؟ خلاصه كه اين بچه به اسم تو سند زده شده؛ حالا خود دانی.
3- بین بچه‌هات فرق نگذار: فكر می‌كنی اگر از تو و برخوردهايت عدالت را ياد نگيرد، كِی و از كی ياد خواهد گرفت؟ از تو بعيد است يكی‌شان را ببوسی و آن يكی را نه. یا کار یکی را راه بیندازی و کار دیگری را نه. یا به این یکی هدیه بدهی به دیگری نه. یا حتی موقع وصیت. وقتی خبر تولد بچه‌ات را پشت در اتاق زایمان شنیدی، نپرس پسر است یا دختر. چه فرق می‌کند. مهم این است که سالم باشد.
4- به موقع همسرش بده: توی مسئله ازدواج بهترين كسی كه می‌تواند كارش را راه بيندازد تويی. اگر بهانه بياوری و دير بفرستی‌اش خانه بخت، هر گناهی كرد پای تو نوشته می‌شود. ضمن اینکه در انتخاب همسر هم به او کمک کن تا خانواده‌ خوبی تشکیل بدهد.
5- از خيابان دوطرفه احترام رد شو: همه‌ لطفِ و زیبایی احترام به متقابل بودنش است. باور كن چيزی از دست نمی‌دهی اگر به بچه‌ات احترام كنی. اصلا بگذار از خودت ياد بگيرد كه چه‌جوری با تو رفتار كند. می‌گویند هر چیزی را که برای خودت نمی‌پسندی برای دیگران هم نپسند. از میان دیگران، فرزند تو از همه نزدیک‌تر است.
6- نان حلال بده دستش: استخوان بچه‌ات با حرام كه سفت شود، ديگر نبايد برای خوب بودن خيلی ازش متوقع باشی.
7 - مادر خوبی برايش انتخاب كن: اگر طالب بچه خوبی هستی، بايد برای اين كار، قبل از ازدواج به فكر باشی. بچه خوب،‌ مادر خوب می‌خواهد. مادری عاقل، خوش‌اخلاق و پاکدامن. فرزند درون مادر کامل می‌شود، یعنی مادر ظرفی است برای وجود فرزند. پس دقت کن چه ظرفی برای وجود فرزندت انتخاب می‌کنی.
8- زياد ببوسش: وقتی کوچک است بالاخره بايد يك جوری نشانش بدهی که هر بار كه می‌بينی‌اش دلت برايش قنج می‌رود يا نه؟ چه كاری بهتر از بوسيدن؟ ولی يادت باشد كه لطافت پوستش را فراموش نكنی. دست نوازش هم بر سرش بکش.
9- دوستش داشته باش: دوستش داشته باش تا دوستت داشته باشد. دل هر كی به هر كی راه نداشته باشد، ‌دل بچه و پدر و مادرش به هم راه دارد. اصلا اين جوری به دست خدا بهانه می‌دهی برای اين‌كه بهت بيشتر رحمت كند؛ چون خدا آدم‌هايی كه بچه‌شان را دوست دارند و بهش محبت می‌كنند، بيشتر دوست دارد.

10- بدقولی نکن: بچه‌ات روی حرفت حساب می‌کند. یک‌جورهایی چشمش به دهن توست. اگر به قولی که می‌دهی عمل نکنی کم‌کم حنایت برایش رنگی ندارد و دیگر هیچ حرفت را جدی نمی‌گیرد. 

یک زن سوری!

یک زن سوری!

آيدا يكي از هزاران زن سوريه اي، با گريه در حال مشاهده نابودي زندگيش است. ارتش سوريه خانه اش را ويران، همسر و دو فرزندش را كشتند و خود صدمات زيادي را ديده است.


	آيدا يكي از هزاران زن  سوريه اي، با گريه در حال مشاهده نابودي زندگيش است. ارتش سوريه  خانه اش را ويران، همسر و دو فرزندش را كشتند و خود صدمات زيادي را ديده  است.

 

دختران، آيينۀ تمام نماي لطافت و احساس

دختران، آيينۀ تمام نماي لطافت و احساس
[به مناسبت اول ذيقعده، روز ولادت حضرت معصومه(س) به عنوان «روز ملي دختران»]

 

بخشش به پایان رسیده است!

نویسنده: مصطفی سلیمانی

** ديباچه:
درخشان ترين ستاره در ميان بانوان خاندان پيامبر، هفتمين منظومۀ ولايت فاطمه، فرزند پاكيزۀ موسي بي جعفر است، بانويي كه در پاكي و درست كاري او، سخنان زيادي گفته شده است؛ چه پس از شهادت پدر بزرگوار آن حضرت، امام هشتم شيعيان امام رضا(ع) عهده دار امر تعليم و تربيت او را بر عهده گرفت.
دختري كه در خاندان پيامبر، لقب كريمۀ اهل بيت را به خود اختصاص داد و نگين شهر قم شد. كرامات حضرت معصومه(س) چنان است كه بر آن تأكيد بي شمار شده است؛ به ويژه كه امام رضا(ع) و امام جعفر صادق(ع)، زيارت كنندگان آن حضرت را وعدۀ بهشت داده اند، از اين رو، مطابق مصوّبۀ شوراي عالي انقلاب فرهنگي، اول ذيعقده روز تولد حضرت معصومه(س) به نام «روز ملي دختران » نامگذاري گرديده است كه حركتي نمادين براي گوشزد كردن شخصيت حضرت معصومه(س) و ترويج ابعاد وجودي اين دختر اهل بيت(ع) در ميان دختران مسلمان و در نهايت الگوسازي از شخصيت آن حضرت براي دختران اين مرز و بوم است.
دختر در فرهنگ اسلامي از ويژگي ها و جايگاه خاصي بر خوردار است. در منابع اسلامي با تعبيرات جالبي چون ريحانه(گل)، قوارير(بلور)،حسنات(نيكي ها) و بهترين فرزندان از او ياد شده است.[دختران در آيينه اسلام، زينت كيانى، مجله كوثر، شمارۀ 59] پس بايد از نظر آگاهي و دانستني ها بسيار غني و لبريز از فهم و دانش باشد. دختران ما در جامعه با مسائل و موضوعات فراواني روبرو هستند كه در اين نوشتار به برخي از آنها اشاره مي كنيم.

** دختران در آيينۀ اسلام:
آموزه هاي مترقي اسلامي با احياء و اصلاح جايگاه زن در جوامع مختلف بشري، پديد آوردنده تحوّلى مثبت و شگرف درتبيين جايگاه دختران و تكريم شخصيت و حقوق آنان بوده و همواره مبيّن اوج تكريم و تجلّى ارزشهاى والاى انسانى دختران مي باشد.[تفسير نمونه، ناصر مكارم شيرازى، ج26، ص274]
دشمنان اسلام براي سست كردن بنيان خانواده در بين مسلمانان و معرفي كردن دين اسلام به عنوان ديني كه بين مرد و زن تفاوت قائل است و زنان از ارزش كمتري برخوردارند، و با سوء استفاده از قانون ارث و ديه، اقدام به طرح شبهاتي مي كنند كه زن در جامعه اسلامي ارزش چنداني ندارد.
در كتاب هاي روايي اصيل شيعه، بخش هاي جداگانه اي درباره دختران و جايگاه آنان آمده است. براي نمونه، در كتاب شريف كافي «باب فضل البنات؛ درباره فضيلت دختران»[الكافي، ج6، ص5]، در وسائل الشيعه بابي به نام «باب استحباب طلب البنات و اكرامهن؛ مستحب بودن طلب دختر از خداوند و تكريم دختران»[وسائل الشيعه، ج21، ص362]، و «باب زيادة الرقة علي البنات و الشفقة عليهن اكثر من الصبيان؛ دربارۀ دل سوزي و محبت بيشتر به دختران در مقايسه با ديگر فرزندان»[وسائل الشيعه، ج21، ص 367]، و نيز رواياتي درباره نهي از بد دانستن نوزاد دختر و نيز حرمت آرزوي مرگ دختران، وارد شده است كه نشان دهندۀ توجه والاي اسلام به دختران است.
حقيقت اين است كه اگر دقت كنيم تنها دين و آييني كه كرامت و ارزش زن را در جامعه حفظ مي كند و به آن احترام فراواني قائل است، اسلام است. اگرچه در نزد خداوند متعال تفاوتي بين دختر و پسر نيست ولي با اين حال در روايات ائمه معصومين(ع) داشتن دختر نه تنها كم ارزشي نيست بلكه وجود دختر سعادت و ارزش و خير معرفي شده است:
1- رسول گرامي اسلام(ص) دربارۀ ارزش دختر داشتن فرموده اند: «خَيْرُ اَوْلادِكُمْ اَلْبَناتُ»[بحارالانوار، ج۱۰۴، ص۹۱] بهترين فرزندان شما دختران هستند.
2- امام صادق(ع) فرمود: «اَلْبَناتُ حَسَناتٌ وَ الْبَنُونَ نِعْمَهٌ، وَ الْحَسَناتُ يُثابُ عَلَيْها وَ النِّعْمَهُ يُسْأَلُ عَنْها»[وسائل الشيعه، ج۲۱، ص۳۶۵] دختران حسنات پروردگارند، و پسران نعمت حقّند، بر حسنات بهره مى دهند، و از نعمت بازپرسى مى كنند.
3- در حديثى نقل شده است كه به رسول گرامى اسلام(ص) خبر دادند، خداوند به وى دخترى عطا كرده است؛ حضرت نگاهى به اصحابش كرد، و فرمود: «خداوند گُلى به من داده است كه آن را مى‏بويم و روزى او با خداست»[ميزان الحكمه، ج14، ح22647]
4- رسول مكرم اسلام(ص) مي فرمايند: هركس كه برايش دختري به دنيا آيد و او را اذيت نكند و حقيرش نشمارد و پسران خود را براو ترجيح ندهد، خداوند به واستۀ آن دختر او را وارد بهشت مي كند.[ميزان الحكمه،ج14،ح22654]
واحاديث فراواني در شأن و مقام دختر در منابع روايي موجود است كه با يك مطالعۀ مختصر در اين منابع به ارزش شخصيت دختر در اسلام پي مي بريم.

** آماده سازي دختران براي دوران بلوغ:
همانگونه كه مي دانيم بين زن و مرد، تفاوت هاي جسمي و روحي بسياري وجود دارد. بر همين اساس هم شرايط زمان بلوغ هر دو متفاوت خواهد بود.[ر.ك: روانشناسي رشد، جمعي از مؤلفان، ج1، ص331]
به دليل اينكه دختران زودتر از پسران به سن تكليف مي رسند، آموزش هاي بيشتري را مي طلبند. چراكه لازم است احكام عملي مخصوص به آنها را زودتر، قبل از رسيدن دوران بلوغ آموزش داد تا هنگام بوقوع پيوستن شرايط بلوغ، دچار نگراني و پريشاني و … نشوند.
1- شرايط خاص دختران:
تغييرات دوران بلوغ هم براي دختران و هم براي پسران اهميت دارد، اما مسائل دختران به خاطر شرايط خاص فرهنگي اهميت ويژه‌ اي پيدا مي‌ كند. مادر، به عنوان نزديك ‌ترين فرد از نظر عاطفي به فرزندش، مي ‌تواند گذر از اين دوران را براي او آسان ‌تر كند.
دورۀ نوجواني از 11 تا 13 سالگي شروع مي‌شود و تا 18 سالگي ادامه دارد. اين دوره، دوران تعارض بين رفتار كودكانه و بزرگسالي است. اما چندسال قبل از ورود كودك به سن نوجواني، تغييرات اندكي در جسم و رفتارش آشكار مي ‌شود. اين تغييرات در دخترها شايع‌ تر است.
زندگي دخترانه، از هر نظر زندگي حساسي است و وقتي اين حساسيت‌ هاي طبيعي با ويژگي‌ هاي فرهنگي جامعه‌ اي مثل جامعه ما آميخته مي‌ شود، دوچندان خواهد شد. مسائل زنانه همواره در پرده‌ اي از شرم و حيا پيچيده شده‌ اند و اطلاع ‌رساني درخصوص آنها به شكل رسمي‌ وجود ندارد.
2- نقش مادر در آموزش:
با اينكه دختران از سال‌ هاي انتهاي دبستان با تغييرات دوران بلوغ روبه رو مي ‌شوند، مدرسه ‌ها در اين زمينه به آنها آموزش نمي‌ دهند و اين وظيفه تنها بر دوش خانواده‌ ها باقي مي ‌ماند. در خانواده هم اين نقش از مادر طلب مي ‌شود؛ اينكه يك تنه فرزندش را از تغييراتي كه پيش رو دارد آگاه كند و بكوشد اتفاق بزرگ بلوغ، با كمترين هزينه و در نهايت آرامش پيش برود.
پسران نوجوان اين امكان را دارند كه به خاطر ارتباط‌ هاي گسترده‌ تر اجتماعي و قرار داشتن در معرض دريافت اطلاعات، راحت‌ تر با مسالۀ بلوغ روبه ‌رو شوند، ضمن اين‌كه مربيان و پدران هم براي انتقال اطلاعات به آنها راحت‌ تر عمل مي‌ كنند. همۀ اين عوامل باعث مي ‌شود نقش مادران براي همراهي در اين مرحلۀ مهم در زندگي دختران پررنگ ‌تر شود.
3- بلوغ دختران، زماني پُر از تنهايي:
نشانه ‌هاي بلوغ كه در دختران ايجاد مي ‌شود، احساس اضطراب هم همراه آن به وجود مي ‌آيد. در جوامع و خانواده‌ هايي كه آموزش جنسي كافي به نوجوانان ارائه نمي ‌شود، پيدا شدن اولين علائم ممكن است با تعبيراتي نادرست از جنسيت يا احساس بيماري، طرد شدگي و سردرگمي‌ در دختران همراه شود.
با ورود كودك به اين مرحله و بروز اين نوع رفتارها، رفتار مادرها هم بايد تغيير كند و پخته‌ تر و منطقي ‌تر شود. اين مسأله را مي‌ توان اين طور تعبير كرد كه با شروع مراحل بلوغ در دختران، مادران نيز وارد مرحلۀ تازه‌ اي مي‌ شوند كه بايد در آن بخش‌ هاي تازه ‌اي از وجود خود را كشف كنند.
در حالي كه بسياري از مادران به خاطر شرم و حيا و گاهي بي ‌اطلاعي، مسأله بلوغ را در دخترانشان مسكوت مي ‌گذارند و آن را مشمول مرور زمان مي ‌كنند. به اين ترتيب دختران نوجوان يا بايد خودشان به تنهايي با اين مسأله مواجه شوند يا اطلاعات مورد نيازشان را از گروه‌ هاي همسال بگيرند كه بعضاً تبعات منفي به دنبال دارد.

ادامه نوشته

به بهانه اکران «هیس! دخترها فریاد نمی‌زنند»

هیس! دخترها فریاد نمی‌زنند

به بهانه اکران "هیس... دخترها فریاد نمی‌زنند"

«هیس... دخترها فریاد نمی‌زنند» عنوان فیلم در حال اکران پوران درخشنده است. این فیلم روایت یک آسیب اجتماعی است که گریبان برخی دختران را در جامعه می‌گیرد و خانواده‌ها به دلیل ترس از آبرو سکوت می‌کنند و بر جنایت فرد مجرم سرپوش می‌گذارند. متاسفانه با این سکوت به مسائل روانی که برای دختر آسیب دیده به وجود آمده نیز دامن می‌زنند. مسائلی که گاه تا پایان عمر گریبان دختر را رها نمی‌کند و او از داشتن یک زندگی عادی محروم می‌شود هرچند که در ظاهر مشکلات روانی که با آن دست و پنجه نرم می‌کند، هویدا نباشد. گرچه پوران درخشنده نتوانسته است از پس پرداخت سوژه برآید و در نهایت فیلمی نه چندان تماشایی و باورناپذیر به نمایش گذاشته است اما سوژه فیلم و تابوشکنی این کارگردان در پرداخت به این مضامین قابل تحسین و درخور توجه است و جا دارد به بهانه اکران آن به این آسیب‌ها و مفهوم «آبرو» پرداخته شود.
در این فیلم روی دو موضوع تاکید شده، اول بی توجهی والدین به کودک و عدم مراقبت درست از او در سن خردسالی و دوم پنهان کردن جنایت بزرگی مانند آزار جنسی به دلیل ترس از آبرو که در این یادداشت نیز حول همین دو محور صحبت می‌کنیم.
نکته اول هشدار صحیح فیلم درباره مراقبت از دختران و عدم سهل انگاری در این زمینه است. قدیمی‌ها یک مثل داشتند؛ «دختر و پسر مثل پنبه و آتش هستند.» و با تکیه بر این مثل سخت گیری در مراقبت از دختر تا حدی بود که به هیچ عنوان او را با مردانی جز افراد درجه یک تنها نمی‌گذاشتند. این سخت گیری در برخی خانواده‌ها تا جایی پیش می‌رفت که مادران دختر خود را با برادر تنی نیز تنها نمی‌گذاشتند، چراکه به گفته مددکاران اجتماعی بخشی از تجاوزها متاسفانه از طریق محارم و حتی پدر صورت می‌گیرد. در حال حاضر نیز مادران دلسوز در نگهداری از دختران خود این مراقبت‌های ویژه را دارند اما شاید لازم است که بدون ترس از تابوها آموزش‌های لازم به مادران داده شود تا بدانند چطور از دختران خود مراقبت کنند و چه مسائلی را به او آموزش دهند تا در صورت رخ دادن هر مورد ناگواری، چه مسئله مهمی باشد چه کم اهمیت، اتفاق را با مادر خود مطرح کنند تا از بروز اتفاقات آسیب‌زا جلوگیری شود.
نکته دوم و البته با اهمیتی که این روزها شایع است، پدیده ماهواره و تماشای بدون مرز و محدودیت آن در خانه و در حضور فرزندان خردسال است. والدین و خواهر و برادر بزرگتر به دلیل تماشای مکرر برخی تصاویر خارج از عرف و اخلاق، دیگر توجه چندانی به اخلاقی نبودن این تصاویر و تاثیری که روی بلوغ زودرس فرزندان دارد، نمی‌کنند. همین امر باعث می‌شود فرزند خردسال بدون درک درستی از تصاویر، گاه همان روش را برای ابراز محبت به کار گیرد و به طور مثال طوری دوست همسال خود را در آغوش بگیرند که همخوانی چندانی با سن او ندارد و همین مسئله در برخورد با اعضای فامیل و ... هم صورت می‌گیرد و متاسفانه دیده می‌شود برخی والدین حساسیت چندانی به این امر نشان نمی‌دهند. باید یادآور شد که این بی‌تفاوتی نیز ناشی از تماشای مکرر صحنه‌های خلاف عرف و اخلاق از تلویزیون است. بروز رفتارهای ویژه بزرگسالان از کودکان نیز این احتمال را در پی دارد که بیشتر در معرض آسیب قرار گیرند.
نکته بعدی سرپوش گذاشتن خانواده‌ها بر روی مسائل به اصلاح ناموسی است. خانواده‌ها از ترس ریختن آبروی خودشان و دخترشان آزار و تجاوز صورت گرفته را پنهان می‌کنند و حتی با یکدیگر هم صحبتی در این زمینه نمی‌کنند تا مبادا راز آشکار شود. چه رسد به اینکه به پلیس شکایت کنند تا دست متجاوز برای همیشه کوتاه شود. خانواده در حالی این پنهانکاری را صورت می‌دهند که گمان دارند، با پنهان کردن، آن اتفاق برای همیشه محو می‌شود درحالی که آسیب کوچکترین آزار جنسی سالها در روان فرد می‌ماند و بسته به میزان آزار فرد را در بزرگسالی رنج می‌دهد. دربرخی موارد حتی خود فرد مطلع نیست مشکلات و مسائلی که برای او به وجود می‌آید ناشی از اتفاق تلخی است که در کودکی برای او رخ داده. شایع‌ترین عارضه‌ای که تجاوز در خردسالی بر روی روان دختران می‌گذارد، عدم توانایی برای ارتباط عاطفی با همسر است که گاه تا بعد از زادواج متوجه چنین مشکلی نمی‌شوند. این درحالی است که اگر عرف و تفکرات نادرست در زمینه برداشت از کلمه «آبرو» کنار گذاشته شود، علاوه بر تنبیه مجرم و کم شدن این قبیل تجاوزها(چون فرد اطمینان دارد که والدین به دلیل ترس از آبرو پیگری ماجرا می‌شوند) می‌توان با برخورد درست با کودک آسیب دیده و انجام مشاوره، از شدت آسیب کاست. اما سپردن این مسئله به دست فراموشی و بایگانی خاطره بد در ضمیرناخودآگاه، ممکن است پس از گذشت سالها طور دیگری ظاهر شود و دوباره فرد را دچار آسیبی جدید و سرخوردگی تازه کند و برای همیشه او را از زندگی آرام محروم کند.

ارتباط فکری با نامحرم

ارتباط فکری با نامحرم

پاسخگو: مصطفی سلیمانی

پرسش:
آقايي از من خواستگاري كرده و به دلائل مختلف حداقل فعلا امكان ازدواج فراهم نيست! شايد هرگز امكان ازدواج با اين فرد را نيابم، اما به شدت به ازدواج احتياج دارم! ناخودآگاه به حالتي دچار شده ام كه مدام فكر اين آقا در ذهن من است! با ديدن هر چيز بي ربط و باربط! گاه چيزي در ذهنم جرقه مي زند و وقتي به خودم مي آيم مي بينم مدتي است در فكر اويم! حتي فكرهايم گاهي تا امور زناشويي هم پيش مي رود! سعي مي كنم كه از اين فكرها جلوگيري كنم اما نمي شود! به شدت از اين افكار رنج مي برم! قبلا چيزي درمورد زناي در فكر شنيده ام! مي خواستم ببينم  آيا اين حالات و فكر ها با توجه به اينكه اغلب غير ارادي است، گناه محسوب مي شود؟ خصوصا در مورد امور جنسي!

پاسخ:
خواهر گرامي! اي كاش در همين ابتداي نامه علت اينكه امكان ازدواج برايتان فراهم نيست را برايمان بيان مي كرديد تا بتوانيم دربارۀ آن معظل راهكاري داشته باشيم، زيرا شما در سني قرار داريد كه ازدواج از ضروري ترين امور برايتان مي باشد.
زناي ذهني يا فكر گناه در امور جنسي اگر غير اختياري باشد گناه نيست. ولي انسان بايد از مقدماتي كه باعث اين افكار مي شود پرهيز كند و در صورت اختياري بودن چنانچه آثار بيروني داشته باشد و موجب تحريكات جنسي شود اين امور گناه است، زيرا فكر و انديشه گناه، پاكى و صفاى قلب را از بين مى برد و انسان را به ارتكاب آن وا مى دارد. حضرت على(ع) فرمود: «من كثر فكره فى المعاصى دعته إليها»(1) كسى كه در مورد گناهان زياد فكر كند، گناهان او را به سوى خود مى كشند.
نيز فرمود: «خوض النّاس فى شى‏، مقدّمة الكائن»(2) فرو رفتن و تفكّر در مورد چيزى، سرآغاز وجود و پيدايش آن چيز است.
از اين رو، حضرت مسيح به پيروان خود فرمود: «موسى بن عمران به شما دستور داد، زنا نكنيد؛ اما من به شما سفارش مى كنم، فكر زنا را هم نكنيد؛ زيرا كسى كه به زنا بينديشد، مانند كسى است كه در اتاق زيبا و رنگ آميزى شده‏اى، آتش روشن كند. در اين صورت، هر چند ممكن است خانه در آتش نسوزد؛ لكن دست كم دود آن را سياه و خراب مى كند.»(3)
در هر صورت، فكر گناه، گناه نيست تا وقتي كه انسان خود را به گناه آلوده نكند، حتي اگر مقدمات آن را فراهم كرده باشد، گناهي در نامۀ او ثبت نمي‏شود. اما از نظر رواني فكر گناه، وجود انسان را آلوده و مضطرب مي سازد.
- نكاتي در مورد ازدواج معقول در اين شرايط:
1- در صورتي كه به هر دليلي مشكلات ازدواج با اين شخص حل شد، به اين چند نكته توجه كنيد:
الف) بايد دقت كنيد كه عشق و علاقه تان گرچه حكايت از نيازتان دارد ولي بايد با حساسيت و مراقبت جلو رويد. نگاه و تحليل شما در صورتي به او صحيح است كه، به عنوان يكي از افرادي كه دوست داريد با او ازدواج كنيد، در نظر بگيريد. ولي توجه داشته باشيد كه تنها زماني مي توانيم كسي را براي ازدواج خوب و مناسب تشخيص بدهيم كه فرد مورد نظر در اكثر معيارها و ملاك هاي اساسي ازدواج، با شما تناسب و همخواني داشته باشد، صرفاً علاقمندي و دوست داشتن، دليل بر خوب بودن طرف مقابل و داشتن شرايط همسري و داشتن تناسب با شما نمي گردد. چه بسا ممكن است گاهي عشق و علاقه افراطي باعث شود در وادي عشق گرفتار آييد و با يك جانبه نگري، از ديدن واقعيت هاي ديگر زندگي محروم بمانيد.
ب) سعي كنيد با علاقۀ افراطي بر كسي، به فكر ازدواج نيفتيد، زيرا علاقه افراطي موجب كوري چشم و كري گوش مي‌گردد. تجربه نيز نشان داده است عشق و علاقه ناشي از احساسات و هيجانات باعث شده كه بسياري از عيوب، نقايص و ضعف ها طرف از ديد انسان، مخفي و پوشيده مانده؛ در نتيجه در كسب موفقيت در اين امر مهم و حياتي ازدواج، نقش منفي بازي كرده، بلكه به جاي موفقيت، شكست را نصيب فرد كرده است.
ج) ملاك ها و معيارهاي اساسي ازدواج را در فرد مورد نظر تطبيق دهيد. ببينيد چقدر با شما در زمينه هاي مختلف تناسب دارد. سعي كنيد بر اساس اطلاعات دقيق، به شناخت كافي و صحيحي از فردِ مورد نظر دست يابيد. دقّت را فراموش نكنيد. مبادا عشق، چشم انديشه‏تان را كور سازد و شما را از تحقيق كامل و همه جانبه در باره وي باز دارد. با اين كار مي توانيد بفهميد كه آيا فرد مورد نظر به دردتان مي خورد يا نه؟
د) نكته اي كه بايد به آن توجه ويژه اي داشت، پيشگيري از به وجود آمدن علاقه افراطي و عشق يك طرفه و يا دو طرفه اي كه بر مبناي درستي پايه ريزي نشده است، مي باشد، چرا كه بر اساس نتايج تحقيقات روانشناختي، هر گونه علاقه افراطي و علاقه هاي يك طرفه، به هيچ وجه امر مطلوبي قلمداد نمي‌گردد؛ ممكن است از خلأهاي كوچك و بزرگ شخصيتي در درون فرد حكايت داشته باشد.
2- نكته ديگري كه بايد به آن توجه داشته باشيد، جلوگيري از هر گونه ارتباط و نيز ابراز علاقه و محبت به آن پسر مي باشد، چون هر گونه اظهار علاقه و محبت از سوي دختر و ارتباط وي و پسر قبل از ازدواج، علاوه بر اين كه از لحاظ شرعي و روانشناختي خالي از اشكال نيست و آسيب هاي فراواني در آن نهفته، باعث تجسّم بخشيدن به ذلّت و زبوني خود و بي شخصيّت جلوه دادن خويش است. چون زن مجذوب است، نه جاذب، محبوب و معشوق است، نه عاشق و طالب. يعني اصلاً ساختار وجود دختر به گونه‏اي است كه ديگران را به سوي خود جذب مي‏كند و آن ها به سوي او گرايش مي‏يابند.
- نكتۀ پاياني:
در صورت نياز در نامۀ بعدي علت موانع ازدواجتان را مطرح كنيد تا در آن زمينه به نكاتي اشاره كنيم. ضمناً اگر به اين فرد علاقه پيدا كرده ايد و احساس مي كنيد كه مورد مناسبي براي ازدواج هستند، با توقعات اندك، پاسخ مثبت دهيد تا وارد كانون گرم زندگي شويد. منتظر نامۀ بعدي تان هستيم.
- منابعي براي مطالعۀ بيشتر:
1- جوانان و انتخاب همسر. پديدآورنده: علي اكبر مظاهري
2- همسر گزيني در بيست گام. پديدآورنده: محمود يزداني.
پي‌نوشت‏ها:
1. تميمى آمدى، عبدالواحدبن محمد، تصنيف غررالحكم و دررالكلم، ج5 ، ص321، دفتر تبليغات‏ قم‏، 1366 ش.
2. همان، ج 3، ص 451.
3. مجلسي، محمد باقر، بحار الانوار، ناشر موسسه الوفاء، ج 14، ص331، باب34، بيروت 1404ه ق.

ازدواج موقت زنان بیوه ...

ازدواج موقت زنان بیوه ...

پرسش:
با عرض سلام
بيشتر از يك سال است كه شوهرم فوت كرده والان بيوه هستم. فعلا موقعيت ازدواج دوباره ندارم. يك مرد كه صاحب زن ميباشد از دوران مجردي به من علاقه داشته و الان به من پيشنهاد كرد كه با او ارتباط برقرار كنم ولي من به علت اعتقاداتي كه داشتم قبول نكردم وحالا او از من ميخواهد با او صيغه موقت كنم تا محرم همديگر شويم اما نه من نه او نميتوانيم به خانواده هايمان بگوييم و ميخواهيم اين موضوع مخفي باقي بماند. حالا اگر من اين كار را بكنم گناه دارد؟ لطفا اگر اشكالي در ان است برايم توضيح دهيد كه مرتكب گناه نشوم. با تشكر

سایت فرهنگی و مذهبی نگار

پاسخگو: مصطفی سلیمانی

پاسخ:
از آنجا كه ازدواج امري طبيعي، مشروع و منطقي در تمامي اعصار و در همه جوامع بشري تلقي مي شود خواه ناخواه زناني كه در سنين ازدواج قرار دارند، اما مجرد مانده‌اند به صورت يك پديده نامقبول و غيرعادي محسوب مي‌شوند. ترك گناه و دوري از آن به هر روش شرعي كه باشد بهترين عبادت محسوب مي شود. حضرت علي عليه السلام مي فرمايد: «برترين عبادت، دوري گزيدن از گناه است».(1)
زناني كه به دلايل مختلف همسرانشان را از دست مي‌دهند يا از همسرانشان جدا مي‌شوند به يكباره با جهان ديگري روبه‌رو مي‌شوند، دنيايي كه بسياري از مختصات آن ناآشناست. دشواري‌هايي كه اين زنان تاب مي‌آورند عمدتا به دغدغه‌هاي معيشتي عاطفي، وسواس‌هاي فكري، حاشيه‌هاي ناخواسته از برخورد نامناسب اطرافيان و ... مربوط مي شود. در هر حال اين گروه از زنان كه با عنوان زنان مطلقه يا بيوه در جامعه شناخته مي‌شوند، با مسائل، مشكلات و موانع زيادي در زندگي مواجهند.
معضل برخورد غير منصفانه با زنان بيوه در عصر حاضر، از انديشه هاي تك بعدي، تعصبات قبيله اي و ذهنيت هاي كهنه ناشي مي شود.
مسأله ازدواج موقت بايد به گونه اي باشد كه زندگي آينده و دايم را موجب اختلال نكند، لذا انجام چنين كاري بايد در ارتباط با خانم هايي باشد كه مراحلي از زندگي را طي كرده اند و با ازدواج موقت آينده آنان به خطر نمي افتد.
در شرايط حاضر كه ازدواج دايمي براي اين گونه زنان دشوار شده و از طرفي براي مديريت غريزه جنسي جوانان و مرداني كه داراي مشكلاتي هستند، هيچگونه برنامه ريزي كاربردي پيش بيني نشده است، ازدواج موقت روش منطقي، عقلي و كاربردي است.
ازدواج موقت كساني كه تجربه ي ازدواج قبلي دارند(متأهلان) و الان از نظر غريزي تحت فشار هستند با چنين خانم هايي اشكال ندارد.
پرسشگر گرامي!
اگر از زناني كه به هر دليلي شوهر خود را از دست داده اند، دربارۀ ازدواج موقت سؤال كنيد، نهايت تنفّر خود را از اين ديو وحشتناك با زبان ابراز خواهند كرد ولي چون از زبان بگذريد و وارد وادي دل شويد، خواهي ديد كه به ازدواج موقت براساس عقل سليم به عنوان يك جانشين مناسب، بيش از همه معتقدند و در دل با خود مي گويند: "اي كاش جامعه به اين اكسير به چشم بد نمي نگريست و اي كاش يك زن بدون سرپرست مي توانست براي سرنوشت خود تصميم بگيرد و در يك انتخاب آزاد از ميان مردان يا پسراني كه به او اظهار رغبت مي كنند، يكي از شايسته ترين آنان را به عنوان پناه عاطفي خود برگزيند و بر زخم هاي تنهايي خويش مرهم بگذارد و از امكان مشروع و معقولي كه خدا ورسول در اختيار او قرار داده است، استفاده كند وجواني خود را لابه لاي پاره اي تعصبات و توهّمات پايمال نكند".
- مطالبي مهم در زمينۀ ازدواج موقت زنان:
1- به خاطر ديدگاه ها و مشكلاتي كه در جامعه ايران وجود دارد زنان بيوه حتي اگر هم بخواهند سالم زندگي كنند در صورت محتاج بودن، شرايط اقتصادي به او اجازه نمي دهد. علاوه بر اينها زنان بيوه از نظر عاطفي هم دچار مشكل هستند.
2- مشكلات روحي و تنهايي:
علاوه بر تمام مشكلات ذكر شده، از دست دادن همسر به خصوص در دوران جواني و پيامدهاي ناگوار طلاق منجر به بروز مشكلات روحي متعدد ار جمله افسردگي و بد بيني براي اين زنان مي شود. همچنين احساس نگراني زياد نسبت به آينده و تنهايي خود بعد از ترك فرزندان بسيار آزار دهنده و اين مشكلات روحي را افزايش افزايش مي دهد.
3- اگر ازدواج موقت نباشد و زني كه شرايط لازم را براي ازدواج موقت دارد ولي نتواند از اين نعمت الاهي بهره مند شود و به آزادي جنسي روي آورد؛ نتيجه اش علاوه بر دچار شدن به معصيت الاهي و گناه، با گذشت زمان دچار بدبختي و بيچارگي نيز شود.(2)
4- عقد موقت و متعه، سبب آرامش روحي و رواني زن و مردي مي شود كه به واسطه عقد موقت از هم ديگر لذت مي­برند در حالي كه اگر آزادي جنسي باشد مرد و زن از روح و روان آرام برخوردار نيستند.
- كلام پاياني:
هيچ كس همانند خودتان نمي تواند تشخيص دهد كه در چه موقعيتي هستيد، أما به نظر مي رسد كه نسبت به ازدواج با ايشان تمايل داريد و با شناختي كه از ايشان داريد ميدانيد كه أهل سوء استفاده نبوده و مردي آشنا به قواعد و أصول زندگي است.
براي متهم نشدن در اين اجتماع و جلوگيري از عوارض و مشكلات ناشي از أفكار عرف، بهترين كاري كه مي توان كرد همان تصميمي -مخفي كردن اين مسأله از خانواده و ديگران- است كه گرفته ايد. أما از نكته اي كه نبايد غفلت بورزيد، اين است كه از آنجايي كه اين شخص داراي همسر است -ونسبت به خانوادۀ خود هم مسوليت دارد- مي طلبد كه با مديريت و زمانبندي أوقات و مسايل روحي و رواني خانواده شان، طوري برخورد كنيد كه زندگي ايشان مخدوش نشود.
نكته:

1.براي خواندن عقد موقت حتما از راه قانوني وارد شويد و از محظر و دفتر خانه ها برگۀ قانوني دريافت كنيد تا در آينده مشكل قانوني پيدا نكنيد.
2. اگر اين شخص را قابل اعتماد يافتيد زمان عقد خود را طولاني قرار دهيد تا در آينده به اين كار-ازدواج موقت-عادت نكنيد كه در هر دورره اي با يك مرد ديگري صيغه نماييد.
- منابع كمكي براي مطالعۀ بيشتر:
1- ازدواج موقت و چالش ها، نويسنده: سيد حسن شريفي، قم، انتشارات بوستان كتاب.
2- احكام ازدواج دائم موقت فتاوي حضرت آيت الله بهجت(ره)، نويسنده: سيدحجت موسوي خويي، قم، دارالفيض.

پي نوشت ها:
1. محمد باقر مجلسي، بحار الانوار، ج 53، ص 342، مؤسسه الوفاء، بيروت، 1404 ه.ق.
2.در اين زمينه مراجعه شود به كتاب "ازدواج موقت؛ مديريت شهوت" نويسنده: محمد تركاشوند، قم، نشر گل ياس.

مرد بی‌مسئولیت رابطه!

مرد بی‌مسئولیت رابطه!

مرد بی‌مسئولیت رابطه!

این سال‌های اخیر روابط on و off زیاد شده است. یعنی چه؟ یعنی یک آدمی بیاید در زندگی یک آدم دیگر به نحوی که هروقت خودش خواست باشد و هروقت نخواست، نباشد. یک بار رابطه بوق آزاد بزند و طرف دیگر آنسوی خط بگوید «الو» و یک بار دیگر بگوید «مشترک مورد نظر در دسترس نیست.»
این روزها روابط on و off زیاد شده است چون لابد آدم‌ها انقدر خودشان را دوست دارند که فقط زمانی که نیاز دارند گوشی رابطه را روشن نگه می‌دارند. نیازشان که برطرف شد بی‌خیال نیاز طرف مقابل گوشی را خاموش یا سایلنت می‌کنند تا آرامششان به هم نخورد. این روزها مدل روابط عاطفی بین زن و مرد، قطعی و وصلی دارد چون یکی از دو طرف که اغلب مرد رابطه است، حاضر نیست مسئولیت یک رابطه دائم و روشن را بپذیرد. بنابراین زن رابطه را فقط وقت‌هایی که خودش نیاز عاطفی یا جنسی دارد، می‌خواهد و باقی زمان‌ها باید برسد به کار و زندگی خودش.
مرد رابطه که در گذشته در مخیله‌اش هم نمی‌گنجید که بدون بهانه و دلیل قرص و محکمی چون «ازدواج» به زن رابطه نظر داشته باشد در این سال‌ها به خوبی فرا گرفته است که می‌تواند بدون تعهد و احساس مسئولیت نیازهای خود را برطرف کند و هرگاه اراده کرد نقطه پایانی بر رابطه خود بگذارد. البته با رشد چنین روابطی، زن هم کم کم آموخته است که طاقت خود را زیاد کند و آماده قطع دوستی و شروع رابطه‌ای جدید باشد. اما هنوز و به طور ذاتی زن به دلیل میل به ازدواج، همواره به دنبال رابطه‌ای با آینده روشن است و از همین رو آسیب‌ بیشتری را در این روابط متحمل می‌شود.
زن به دلیل میل ذاتی به ازدواج از سوی مرد به اصطلاح روشنفکر(!) مورد تمسخر قرار می‌گیرد. از سوی دیگر نیز به دلیل داشتن چنین حسی و البته دارا بودن رگه‌های احساسی قوی، دانسته و ندانسته مورد سوء استفاده قرار می‌گیرد؛ مرد درابتدا با ابراز علاقه به شیوه‌های مختلف زن را به خود وابسته می‌کند و بعد از این وابستگی برای رسیدن به اهداف خود سود می‌برد. معمولا زن‌ها در روابط موقت به دلیل وابستگی عاطفی و رسیدن به ازدواج سعی می‌کنند امتیازاتی به طرف مقابل و به خواسته‌های مرد تن بدهند تا رابطه را همچنان حفظ کنند اما در نهایت وقتی از نظر مرد زمان اتمام رابطه برسد، زن به راحتی حذف می‌شود.
این روزها زنان، دانسته و یا ندانسته با تن دادن به این روابط on و off، مرد رابطه را جسورتر کرده‌اند. تاجایی که مرد، داشتن چنین روابط بی‌قیدی را حق مسلم خود و امری طبیعی تلقی می‌کند. حتا برخی زنان از اینکه بگویند دوستی را به قصد ازدواج می‌خواهند پرهیز می‌کنند، چون همواره این امکان هست که به کوته بینی متهم شوند و اینکه همه چیز را در ازدواج می‌دانند.
شاید بد نباشند زنان و دختران بار دیگر به طبیعت خود نگاهی بیاندازند و بی‌پروا از خواسته‌ها و حق خود دفاع کنند و کمتر شرایط را برای مورد سواستفاده قرار گرفتن مهیا کنند.

وضعیت اشتغال مردان در جامعه زن زده ایرانی

وضعیت اشتغال مردان در جامعه زن زده ایرانی

«در شرکت های دولتی و وزارتخانه ها تقریبا ۷۰ درصد کادر اداری جدید الورودشان را زنان تشکیل داده اند و اگر مردانی هم می بینید معمولا یا دارای سهمیه خاصی بوده اند و یا سن پدران این دختران را دارند و مربوط به سالهای قدرتمندی مردان هستند. همین هایی که وقتی این دختران استخدام شده را می بینند و آنها را استخدام می کنند آن را مایه پیشرفت و مباهات می دانند و آن را افتخاری بزرگ قلمداد می کنند».

سایت فرهنگی و مذهبی نگار

دعواهای زناشویی(1)

دعواهای زناشویی(1)

سایت فرهنگی و مذهبی نگار



باید دانست که دعواهای زناشوییِ حل نشده و یا خوب ختم نیافته، می توانند به شدت تمایل زوجین نسبت به یکدیگر را تحت تاثیر قرار دهد. 
حتی یک موضوع کوچک حل و فصل نشده می تواند با گذشت زمان تبدیل به یک فاجعه دردناک شود. 
کلماتی 
که در حال عصبانیت به همسرتان می گویید تا مدت ها پس از این لحظه او را نیش خواهد زد. 
هر چند تکنیک های متنوعی که برای حل و فصل موفقیت آمیز تعارضات و دعواهای زناشویی به کار می روند، اغلب محتاج صرف زمان و صبوری فراوان است اما در ساخت یک خانواده پویا، حیاتی و ضروری و مفید هستند...
----------------------------------------
پ ن:
1- به محض اینکه دعوا حل و فصل شد، سراغ مهارت ایجاد ارتباط مثبت بروید. با هم به پیاده روی، خرید و ... بروید. زمان را صرف احیای مجدد تمایل و رغبت تان نسبت بهم کنید...
2- با استقبال شما، مطالب زناشویی ادامه خواهد داشت...

دلایل خیانت شوهر(مرد) به همسر(زن) در گفتگو با کارشناسان

دلایل خیانت شوهر به همسر در گفتگو با کارشناسان

سایت فرهنگی و مذهبی نگار

«یکی از دلایل ایجاد ارتباط با شخص دیگری از سوی مرد عدم ارضای نیازهای روحی و عاطفی در خانواده است چرا که زن از ابتدا در خانواده آموزش محبت را ندیده است و نمی‌داند که چگونه باید به همسر خود محبت کند لذا ریشه اغلب مشکلات خانواده‌ها در نبود محبت، نبود رفتارهای عاشقانه و همچنین مشکلات اقتصادی است».

واژه خیانت واژه ای‌کاملا آشناست و آن را بارها شنیده‌اید، بارها شنیده‌اید که مردی به زنش خیانت کرد و دور از چشم اوبا زنی دیگر ار تباط برقرار کرده است . و بارها نیز با خود گفته‌اید چرا این‌گونه شد، چرا؟ مگر زن او چه چیزی کم داشت؟ او که از هر نظر زنی کامل و نمونه بود چرا شوهرش قدر او را ندانست؟ و انواع این پرسش‌ها که تا به حال نتوانسته‌اید برای آن پاسخی پیدا کنید.

حتی شاید هم نگران این مساله شده‌اید که نکند خدای ناکرده شوهر شما، برادر شما و حتی خود شما (البته اگر خواننده این مطلب یک آقا باشد) چنین راهی را انتخاب کند. آسیب شناسان اجتماعی معتقدند که تنوع‌طلبی، عدم جذابیت همسر، عدم ارضای نیازهای جنسی، ضعف اعتقادات مذهبی و پایبند نبودن به سنت‌ها از جمله عوامل خیانت مردان به همسران خود است.

از نظر آنان عوامل بسیاری در بروز خیانت در یک خانواده دخالت دارد ولی موارد فوق به عنوان عوامل کلی نقش موثری در رویگردانی مردان از خانواده دارد.

به گفته این کارشناسان، مردان معمولا به دو دلیل تنوع‌طلبی و مسائل جنسی دست به این کار می‌زنند. لذا چنانچه همسر وی شناخت کاملی نسبت به نیازهای او داشته باشد و به آن نیازها نیز توجه کند در آن صورت این اتفاقات به ندرت پیش خواهد آمد.

آنچه که مسلم است خیانت مردان به زنان یکی از راه‌های قطع ارتباط میان همسران است و زمانی که مردی مرتکب خیانت می‌شود دیگر همسر وی به او اطمینان ندارد و به دست آوردن مجدد این اطمینان کار بسیار دشواری است و چه بسا حتی دیگر این اطمینان به وجود نخواهد آمد.

کارشناسان در مورد دلایل بروز خیانت در مردان می‌گویند: در بسیاری از موارد خیانت زمانی روی می‌دهد که هیچ‌گونه پیوند عاطفی میان زوجین وجود ندارد یا این که مرد احساس می‌کند از نظر عاطفی به شخص دیگری غیر از همسر خود علاقه پیدا کرده است و از صحبت کردن و در میان گذاشتن افکار و علایق خود با شخص دوم لذت می‌برد و کم‌کم به این نتیجه می‌رسد که اوقات فراغت خود را به جای این که با همسر خود بگذراند با دیگری سپری کند.

ادامه نوشته

خیانت مردان به زنان

خیانت مردان به زنان

پاسخگو: مصطفی سلیمانی


پرسش:
من يك زن متأهل هستم و يك دختر يك ساله دارم. شوهرم چندين بار به من خيانت كرده و من متوجه شدم. اما راضي به طلاق نمي شود و عنوان مي كند دوستم دارد!در محل كارم حدود يكسال ونيم پيش مردي متأهل كه با همسرش مشكل دارد و در شرف طلاق هست به من ابراز علاقه كرد و با اصرار فراوان او چند ماهي است كه تسليم او شدم و من هم به او علاقه مند شدم او از من خواسته از همسرم جدا شوم و با او بمانم. اما من از كرده خد پشيمانم و براي چندمين بار مي خواهم از او جدا شم. اما او قبول نمي كند كمكم كنيد؟


پاسخ:
خدا را شاكريم كه پيش از رخ دادن اتفاقات ناگوار حالت پشيماني و انتباه به شما دست داده است. قطعا خواسته اين مرد خواسته اي شيطاني است. اين كار اصلا درست نيست. علاقه شما به ازدواج با اين شخص همانند عشق هايي است كه با وصال، دفن مي شود. وقتي ظرف پر از آبي بر روي آتش است، هر چه زمان مي گذرد، آب به نقطه جوش نزديك تر مي شود؛ چون بين آب و آتش فاصله است و زماني كه آب جوش مي آيد و سرريز مي شود و به آتش مي رسد، آتش خاموش مي شود و بعد از وصال و خاموشي آتش عشق، نقاط منفي طرف مقابل بروز مي كند و شما هم اين فرد پليد را مانند بقيه مردم مي يابيد و تصاويري كه از او در ذهن ساخته ايد همه از بين مي رود.
جالب است بدانيد اگر قبل از ازدواج كنوني با او ازدواج مي كرديد، به احتمال زياد آرزو مي كرديد كه اي كاش با همسر فعلي تان ازدواج مي كرديد؛ پس با ياد خدا و ذكر، با اين فكر مقابله كنيد كه ويژگي پرهيزكاران است: (1)
براي اين مقابله، تلاوت سوره واقعه در شب ها توصيه شده است. رسول اكرم (ص) در اين باره فرمود: كسي كه سوره واقعه را بخواند نوشته مي شود كه از غافلان نيست. (2)
در ادامه به نكات ذيل توجه كنيد.
1. مطمئن باشيد كه اين مرد مي خواهد زندگي شما را به نابودي بكشاند، پس به ابراز علاقه او بي اعتنايي كنيد.
2. اگر همسر شما از اين ارتباط آگاه شود، برايش بسيار كشنده است. يكي از تلخ ترين پديده ها در زندگي زناشويي همين است كه مرد احساس كند زنش به مرد ديگري علاقه يا رابطه دارد. گاها ديده مي شود كه تبعات اين قضيه گاها به قتل يا فجايع اسف بار بسياري منتهي مي شود.

ادامه نوشته

مصاحبه ای زیبا پیرامون تربیت فرزند

مصاحبه ای زیبا پیرامون تربیت فرزند

سایت فرهنگی و مذهبی نگار 

 

هفت سال اول زندگی

انفكاك يا اختلاط زن و مرد؟ كداميك؟

انفكاك يا اختلاط زن و مرد؟ كداميك؟

پاسخگو: مصطفی سلیمانی

پرسش:

اختلاط زن و مرد در چه شرايطي بدون اشكال است؟
با عرض و سلام و خسته نباشيد
1- لطفا بفرماييد اختلاط زن و مرد اگر با رعايت حجاب و حيا باشد اشكال شرعي دارد يا خير؟ و اگر اشكال شرعي ندارد آيا در صورتي كه منافع اجتماعي در برداشته باشد مثلا در يك محيط كاري تخصصي و مفيد مثل دانشگاه باشد آيا ترك اختلاط باز هم به عنوان يك امر استحبابي و اخلاقي توصيه مي شود يا خير؟
2- آيا اشكال دارد زن در ارتباط با نامحرمي كه غريبه نيست و نظر سوء ندارد لبخند كم رنگي بر لب داشته باشد، در عين اينكه حجاب و حياي دروني دارد؟
با تشكر فراوان

پاسخ:
روابط زن و مرد يكى از مسائلى است كه شناخت صحيح احكام و آداب اسلامى در اين زمينه و عمل به آن ها ضامن سلامت فرد و جامعه است. از جمله مسائل مورد بحث در جامعه كنوني، مسئله ارتباط يا به تعبير بهتر، اختلاط دختران و پسران يا زنان و مردان است.
بايد به اين حقيقت گردن نهاد كه آدمي در دو جنس زن و مرد آفريده شده است و خداوند گرايش اين دو جنس به يكديگر را در نهاد آنها سرشته است. طبيعت انسان، عرف جامعه و شريعت اسلام هم بر اين گرايش صحه گذاشته و آن را به عنوان بديهي ترين اصل فطرت پذيرفته است. اما ارتباط زنان و مردان پيش از ازدواج چگونه و حد و حدود آن كدام است؟ مبناي اين ارتباط چيست و چگونه مي توان حد و مرز آن را تعيين كرد؟ بايد بدانيم مبناي ارتباط زنان و مردان از نظر دين اسلام چيست.
بي شك، ارتباط دختر و پسر و زن و مرد نامحرم بدون رعايت حدود شرعي برخلاف فرهنگ ديني و اعتقادي ماست و پشت پا زدن به پيمان هايي است كه با خدا بسته ايم؛ متعهد شده ايم كه فقط او را بپرستيم، برخلاف قانون او رفتار نكنيم و در برابر امر و نهي خدا تسليم باشيم. «أَوْفُوا بِعَهْدِ اللَّهِ؛(1) به عهدي كه با خدا بستيد، وفا كنيد. «اِنَّ الْعَهْدَ كَانَ مَسْئُولاً؛(2) همانا از عهد و پيمان سؤال خواهد شد.»
قبل از بيان محدوده و احكام اختلاط و ارائه راهكارهاي عملي براي آن، بايد به اين نكته توجه كرد كه در جامعه، ارتباط زن و مرد به شكل عام، مواردي چون روابط شغلي، خانوادگي و تحصيلي را در برمي گيرد و حدود و ثغور عرفي و قانوني براي آن تدوين شده است.
مطالبي را در قالب نكات خدمتتان عرضه مي داريم:
1- انفكاك يا اختلاط؟ كداميك؟
انفكاك از نظر اسلام حرمت بخشيدن به زن، حفظ حريم شخصيت و دور نگاه داشتن او از نگاه بيماردلاني است كه در او طمع مي كنند؛ چنانكه خداوند در بيان حكمت حكم حجاب مي فرمايد: «ذلك ادني أن يعرفن فلايؤذين»(3) تأكيد اسلام بر حضور اجتماعي زن همراه با توصيه به او درباره حفظ ورع و تقواست: «و اذا سئلتموهن متاعا فأسئلوهن من وراء حجاب ...؛(4) هرگاه از ايشان زنان پيامبر(ص) چيزي خواستيد، از پشت پرده و حايل طلب نماييد». اين آيه و آيات ديگر نظير «ذلكم اطهر لقلوبكم و قلوبهن و ان يستعففن خير لهن»(5) دلالت مي كنند كه هر اندازه مرد و زن جانب ستر و پوشش و ترك برخوردهاي غير ضروري در محيط هاي اجتماعي را رعايت كنند، به تقوا و پاكي نزديكتر است.
احترام به شخصيت زن و حفظ حريم محيط هاي زنانه از نظر اسلام، تا حدي است كه رسول خدا(ص) از داخل شدن مردان بر جمع زنان بدون اجازه آنها نهي فرموده است: «نهي رسول اللّه (ص) أن يدخل الرجال علي النساء الا باذنهن»(6).
2- بايدها و نبايدهاي اخلاقي حضور اجتماعي زن و اختلاط و معاشرت با مردان:
اسلام براي هر نوع حضور اجتماعي زن و اختلاط و معاشرت او با مردان، بايدها و نبايدهاي اخلاقي را توصيه مي نمايد. درباره حضور اجتماعي زن اين قيد بيان شده است: بايد از هر آنچه منجر به فتنه و فساد مي شود، اجتناب كرد.
در زندگي اجتماعي به صورت طبيعي روابطي شكل مي گيرد؛ مانند رابطه همسايه با همسايه، دانش آموز با معلم، دانشجو با استاد. طبيعي است كه اينگونه روابط اجتماعي، هميشه ميان هم جنس(زن با زن، مرد با مرد) اتفاق نمي افتد. در بسياري از اين موارد، رابطه دو جنس مخالف (زن و مرد) نيز حتمي و قهري است. به طور قطع رابطه دو جنس مخالف را در دايره روابط محارم با يكديگر نيز، نمي توان منحصر دانست؛ زيرا انواع روابط ميان دو جنس مخالف در ميان اقوام و خويشاوندان، رفت و آمدهاي فاميلي و نيز در سطح جامعه صورت مي گيرد.
3- نظر اسلام: ارتباط در حد اعتدال:
از ديدگاه اسلام، ارتباط ميان زن و مرد في نفسه ممنوعيتي ندارد. طبيعي است، در جامعه اي كه معمولاً نيمي از آن را جنس مرد و نيمي ديگر را جنس زن تشكيل مي دهد، چاره اي جز ارتباط دو جنس مخالف با همديگر نيست. به تعبير ديگر، اجتماع مجموعه اي از زنان و مردان است و قابل تقسيم به جامعه مردان و جامعه زنان نيست.
برحسب ديدگاه اسلام، زن و مرد بايد با نگاه به شخصيت انساني هم كه به طور قطع در روابطي سالم خود را نشان مي دهد، در تعاملات اجتماعي حضور يابند. عايقي مفيد و مؤثر به نام هويت انساني وجود دارد كه سبب ايجاد جرياني سالم و آسيب ناپذير در روابط ميان زن و مرد مي شود. بر اين مبنا، مرد بايد در زيرساخت هاي فكري خويش، تصوير درستي از زن به عنوان يك شخصيت ارجمند، پاك، با كرامت و با حرمت داشته باشد و زن نيز بايد در روساخت هاي رفتاري اش كه وجوه ارتباطي او را در پوشش، گفتار و حركات نمايان مي كند، حرمت و كرامت زن بودن خود را نشان دهد. اين تنها طريقي است كه زن مي تواند مقام و موقعيت خويش را در برابر مرد حفظ نمايد. زن هر اندازه متين تر، باوقارتر و عفيف تر رفتار كند و خود را در معرض نمايش براي مرد قرار ندهد، بر حرمت و كرامتش افزوده مي شود.
از ديدگاه اسلام، روابط زن و مرد نامحرم نبايد به گونه اي باشد كه تمتعات جنسي در آن سهمي داشته باشد؛ زيرا تمتعات جنسي، منحصرا در چارچوب زندگي زناشويي مجاز است و كشاندن آن از محيط خانه به اجتماع، موجب تضعيف فعاليت هاي اجتماعي مي شود و در كنار عوامل ديگر، در كاهش آمار ازدواج تأثير مستقيم و بسزايي دارد. زيرا ازدواج، مانعي براي لذت جويي هاي نامحدود و آزاد محسوب مي شود. معاشرت هاي آزاد و بي بندوبار، ازدواج را به صورت يك تكليف و محدوديت در مي آورد كه بايد آن را با توصيه هاي اخلاقي يا احيانا با اعمال زور بر جوانان تحميل كرد. تفاوت جامعه اي كه روابط جنسي ميان زن ومرد را به محيط خانوادگي و در قالب ازدواج مشروع و قانوني محدود مي كند، با اجتماعي كه روابط آزاد در آن مجاز است، اين است كه ازدواج در اجتماع اول پايان انتظار و محروميت و در اجتماع دوم، آغاز محروميت و محدوديت است. در سيستم روابط آزاد جنسي، پيمان ازدواج به دوران آزادي دختر و پسر خاتمه مي دهد و آنها را ملزم مي سازد كه به يكديگر وفادار باشند، اما در سيستم اسلامي، ازدواج به محروميت و انتظار آنان پايان مي دهد.(7)
4- لبخند زدن هنگام صحبت با نامحرم:
از ديدگاه مراجع معظم تقليد لبخند زدن و شوخي كردن با نامحرم اگر با قصد لذت جنسي و يا خوف فتنه و ترس افتادن به گناه در آن باشد جايز نبوده و اشكال دارد. به خاطر جذابيتي كه زن و مرد به همديگر دارند، احتياط در ترك همۀ اين أمور است. انسان عاقل از رهزن ها به دور است.
- حاصل سخن اينكه:
اگر ائمه(ع) از حضور زنان در جامعه نهي كرده اند اينطور نيست كه اين نهي كلي و مطلق باشد. بلكه سيره عملي آنها به اين امر مطلق، تخصيص مي زند و نشان مي دهد كه منظور ائمه اين نيست كه زنان مطلقا نبايد در امور اجتماعي مشاركت داشته باشند. بلكه منظور آنها اين است كه زنان اولا، بدون دليل موجّه نبايد در ميان مردان و مقابل چشم آنها قرار گيرند. ثانيا، در صورت لزوم بايد حضورشان در حد نياز و ضرورت باشد و زائد بر آن به صلاح زنان و جامعه نيست چه اين كه مفسده هاي زيادي مي تواند داشته باشد. نكته ديگري كه بايد به آن توجه نمود اين است كه اجتماعي بودن زنان و داشتن جايگاه اجتماعي مستلزم حضور بي رويه و بدون دليل در ميان مردان نيست.
- منابع كمكي جهت مطالعۀ بيشتر:
1- احكام روابط زن و مرد، سيد مسعود معصومي؛ انتشارات دفتر تبليغات حوزه علميه قم.
2- جوانان و روابط، ابوالقاسم مقيمي حاجي؛ ناشر: مركز مطالعات پژوهش هاي فرهنگي حوزه علميه قم.
3- جوانان و روابط (پاسخ به پرسش‌هاي پيرامون روابط دختر و پسر)؛ مقيم؛ نشر: مركز مطالعات حوزه.
4-
http://www.hawzah.net/fa/magart.html?MagazineID=0&MagazineNumberID=6912&MagazineArticleID=83313
5- http://www.hawzah.net/FA/articleview.html?ArticleID=65772
پي نوشت ها:
1. نحل(16) آيه91.
2. اسراء(17) آيه 34.
3. احزاب(33) آيه 59.
4. احزاب(33) آيه 53.
5. نور(24) آيه 61.
6. شيخ كليني، اصول كافي، ج 5، ص 538، دارالكتب الاسلاميه، تهران 1365ش.
7. ر.ك. مجموعه آثار شهيد مطهرى، 1379، ج 19، ص 438، قم انتشارات صدرا.

ارتباط و گرایش با همجنس

ارتباط و گرایش با همجنس

پاسخگو: مصطفی سلیمانی

پرسش:
سلام اگه كسي نماز نخونه، آدم بدي باشه، باهمجنسش رابطه داشته باشه حكمش چيه؟ راه توبه داره؟ درضمن توبه هم كرده اما به بدياش ادامه داده!!

پاسخ:
پرسشگر گرامي! بگذاريد در همين ابتدا مطلبي را خدمتتان بازگو كنيم: از آنجائي كه يكي از صفات خداوند «غفارالذنوب» است و رحمتش فراگير و وسيع است، بنده ي گنه كارش را به استغفار دعوت نموده است. و با تتبع در آيات و روايات در ميابيم كه هر گاه انسان از گناهان -هر نوعي كه باشد- خود پشيمان شده و توبه نمايد خداوند او را مورد رحمت و بخشش خود قرار مي دهد.
همانطور كه در قرآن كريم مي فرمايد: «قُلْ يا عِبادِي الَّذينَ أَسْرَفُوا عَلي‏ أَنْفُسِهِمْ لا تَقْنَطُوا مِنْ رَحْمَةِ اللّهِ إِنَّ اللّهَ يغْفِرُ الذُّنُوبَ جَميعًا إِنَّهُ هُوَ الْغَفُورُ الرَّحيم»(1) بگو اي بندگان من كه بر خود اسراف و ستم كرده‏ايد! از رحمت خداوند نوميد نشويد كه خدا همه گناهان را مي‏آمرزد، زيرا او بسيار آمرزنده و مهربان است.
متأسفانه خداوند از نظر ما انسانها در اين حد است كه آيا او در صورت ترك واجبات و انجام محرمات مي بخشد يا نمي بخشد! در صورتي كه اينگونه فكر كردن بسيار غلط است، زيرا بحث بخشش نيست بلكه اشتباهات باعث مي شوند ما كه بخشي از وجود خداوندي كه بنام روح است را مكدر نماييم به همين دليل از درك معنويات و لذت مناجات عاشقانه و عشق بازي با خداوند دور مي شويم و غرق در خطاهاي خود مي شويم و اين موضوع باعث جلوگيري از پرواز روح در عوالم حقيقت مي شود. خداوند نيازي به ما ندارد كه بخواهد ما را ببخشد يا نبخشد، بلكه او عاشق بنده اش است و ما معشوق.
- اما در مورد توبه اي كه كرده ايد بايد عرض كنيم:
در صورت تحقق توبه از انسان، شكي نيست كه خداوند آن را مي‌پذيرد. اين بشارت را خداوند در قرآن داده است: «هو الّذي يقبل التوبة عن عباده ويعفو عن السيئات»(2) خدا است كه توبة بندگانش را مي‌پذيرد و گناهان آنان را عفو مي‌نمايد». كسي در وفاي به عهد راستگوتر از خداوند است؟ قرآن مجيد وعده داده كه خداوند توبه را از بندگانش مي‌پذيرد. فرقي نمي كند گناه كبيره باشد يا صغيره. اما توبه داراي شرايطي است كه يكي از آنها انجام ندادن دوبارۀ گناهان است! مگر مي شود كسي توبه كند و به عواقب گناهان خود آگاهي پيدا كند و دوباره به سمت آن گرايش پيدا كند! البته بايد به مرور زمان براي خود محدوديت ايجاد كنيد تا از فضاي عادت به گناه خارج شويد.
- ارتباط با همجنس:
غريزه جنسي يكي از مهم‌ترين غرايز بشر و عامل بقاي نسل آدمي است. اسلام ارضاي غريزه جنسي را تنها در پرتو ازدواج امري پسنديده به حساب آورده و بر آن تأكيد ورزيده است تا انسان‌ها نيازهاي جنسي خود را از طريق روابط زناشويي با همسر خويش ارضا كنند.

ادامه نوشته

اهمیت سربازی زنان در نگاه استراتژیست های مسلمان!!!

اهمیت سربازی زنان در نگاه استراتژیست های مسلمان!!!

دو تن از استراتژیست های فرهنگی کشور؛ دکتر حسن عباسی و محمدحسن قدیری ابیانه که تمامی حرکات جامعه فرهنگی و اجتماعی ایران را زیر ذره بین خود از انقلاب تاکنون داشته اند از پروژه ای به نام سربازی زنان صحبت می کنند که بعد از مدتها و تاخیر زیاد بتوانند انقلاب اجتماعی و برابری حقوق زن و مرد را نیز بوجود آورند!!!

سایت فرهنگی و مذهبی نگار


تو می دانی اینجا چه خبر است؟!

تو می دانی اینجا چه خبر است؟!

سایت فرهنگی و مذهبی نگار

پدر با مادر قهر کرده است
مادر کار دارد 
خانه تمیز نیست 
غذا آماده نیست
مثل همیشه پیتزا و ساندویچ، رویِ روزنامه است
پدر دیر به خانه می آید
عروسک ها کثیف شده اند
تلویزیون تنها مونس است...
وقتی هیچ چیز جای خودش نیست!
اما کودک دنبال هیجان های طبیعی است
هیجان هایِ تلویزیون، خانه را ترسناک کرده است
تو می دانی اینجا چه خبر است؟!
[مصطفا]

حجاب برای زنان یا مردان؟!

حجاب برای زنان یا مردان؟!

قوم لوط، میدان هفت تیر، بدحجابی، گشت ارشاد، بی حجابی، دختران و زنان هرزه و فاسد و هوسباز، ویترین فروشگاه لباس فروشی، غربزدگی

نویسنده: مصطفی سلیمانی

پرسش:
موي زنان با موي مردان چه فرقي دارد كه بايد حجاب سر را رعايت نمايند؟
اگر نبود حجاب هيچ گونه تغييري در جنس مذكر ايجاد نكند بازم لازم است؟


پاسخ:
اسلام حجاب را براي محدوديّت و حبس زن نياورده، بلكه براي مصونيّت او توصيه كرده است، زيرا اسلام راضي به حبس، ركود و سركوبي استعدادهاي زن نيست، بلكه با رعايت عفاف و حفظ حريم، اجازه حضور زن را در اجتماع داده امّا از سوء استفاده شهواني و تجاري منع كرده است. در واقع حجاب موجب محدوديت، مردان هرزه مي باشد كه در صدد كام جويي‏هاي آزاد و بي حد و حصر هستند و مصونيت زنان اين گروه از مردان منظور است.
- چرا در اسلام حكم حجاب فقط براي زنان است؟
1- حيا، عفاف و حجاب زن ميتواند در نقش عاطفي او و تأثيرگذاري بر مرد مؤثر باشد. لباس زن سبب تقويت تخيّل و عشق درمرد است و حريم نگه داشتن يكي از وسائل مرموز براي حفظ مقام و موقعيّت زن در برابر مرد است. استاد مطهري در بيان اين كه چرا حجاب به زنان اختصاص يافته مي گويد: علت اين كه در اسلام دستور پوشش، اختصاص به زنان يافته، اين است كه ميل به خود نمايي و خودآرايي مخصوص زنان است.(1)
2- از نظر تصاحب قلب‏ها و دل‏ها مرد شكار است و زن شكارچي، همچنان كه از نظر تصاحب جسم و تن، زن شكار است و مرد شكارچي ميل زن به خود آرايي از حس شكارچي ‏گري او ناشي ميشود. در هيچ جاي دنيا سابقه ندارد كه مردان لباس‏هاي بدن نما و آرايش‏هاي تحريك كننده به كار برند. اين زن است كه به حكم طبيعت خاص خود ميخواهد دلبري كند و مرد را دل باخته و در دام علاقه خود اسير سازد. بنابراين انحراف تبرّج و برهنگي، از انحراف‏هاي مخصوص زنان است و دستور پوشش هم براي آنان مقرر گرديده است.
3- جاذبه و كشش جنسي و زيبايي خاص زنانه و تحريك پذيري جنس مردانه، يكي از علت‏هاي اين حكم است. توصيه و دستور الهي به پوشش و حجاب براي زنان، به منظور ايجاد محدوديت و محروميت و چيزهايي از اين قبيل كه تنها فريب شيطاني‏اند نمي باشد، بلكه در واقع براي آگاهي دادن به گوهر ارزشمند در وجود زنان است كه بايد از آن مراقبت شده و حفظ شود و به تاراج نرود.
اين كاملاً معقول است كه هر چيزي ارزشمندتر باشد، مراقبت و محافظت بيشتري را مي ‏طلبد تا از دست راهزنان در امان باشد و به شكل يك ابزار براي مطامع سودپرستان در نيايد. بنابراين رعايت نكردن پوشش اسلامي توسط زنان نه تنها از بين رفتن حساسيت مردان را به دنبال ندارد، بلكه موجب طغيان غريزه جنسي آنان نيز مي گردد و پس از مدتي باعث دلزدگي و بي معنايي آن خواهد شد.
- حجاب مردان هم معنا دارد:
در مورد مردان نيز اين گونه نيست كه بتوانند با هر نوع لباسي از خانه بيرون آيند و نوع پوشش آنها مي تواند به هر صورتي باشد، بلكه مردان نيز در اين جهت با محدوديت هاي خاص خود نسبت به پوشش مواجه هستند. اما محدوده پوشش آنان به جهت حضور بيشتر در اجتماع و كارهاي سخت و به جهاتي كه در بالا ذكر شد با زنان متفاوت است.

ادامه نوشته

هشدارهای تکان دهنده از نهج البلاغه[به مناسبت 13 رجب، سالروز ولادت حضرت علی علیه السلام]

هشدارهای تکان دهنده از نهج البلاغه
[به مناسبت 13 رجب، سالروز ولادت حضرت علی علیه السلام]

نویسنده: مصطفی سلیمانی

** اشاره:
از آنجایی که اتفاقات گذشته در حال تکرار است و باید از آن پند گرفت و از طرف دیگر، بهترین اشخاص برای الگو گیری، بکارگیری و عبرت از حوادث گذشته، رفتار و گفتار کسانی است که دارای عصمت هستند، به سراغ نهج البلاغه اثر جاويدان حضرت علي(ع) می رویم و خود را در محضر ایشان قرار می دهیم:
** ترغيب به عفو و گذشت از ابن ملجم:
1- سخنى از آن حضرت(ع) هنگامى كه ابن ملجم، او را ضربت زد، كمى پيش از وفاتش اين وصيت را بيان فرمود:
«...إِنْ أَبْقَ فَأَنَا وَلِيُّ دَمِي وَ إِنْ أَفْنَ فَالْفَنَاءُ مِيعَادِي وَ إِنْ أَعْفُ فَالْعَفْوُ لِي قُرْبَةٌ وَ هُوَ لَكُمْ حَسَنَةٌ فَاعْفُوا أَلا تُحِبُّونَ أَنْ يَغْفِرَ اَللَّهُ لَكُمْ وَ اَللَّهِ مَا فَجَأَنِي مِنَ اَلْمَوْتِ وَارِدٌ كَرِهْتُهُ وَ لاَ طَالِعٌ أَنْكَرْتُهُ وَ مَا كُنْتُ إِلاَّ كَقَارِبٍ وَرَدَ وَ طَالِبٍ وَجَدَ وَ ما عِنْدَ اَللَّهِ خَيْرٌ لِلْأَبْرار»[نهج البلاغه، نامۀ 23]
ترجمه: اگر زنده بمانم، خود اختيار خون خود را دارم و اگر بميرم، مرگ ميعادگاه من است. اگر عفو كنم، موجب تقرب من به خداست و براى شما حسنه است. پس عفو كنيد: آيا دوست نداريد كه خدا بيامرزدتان؟
به خدا سوگند، چون بميرم، چيزى كه آن را ناخوش دارم، به سراغم نخواهد آمد يا كسى كه ديدارش را نخواسته باشم بر من آشكار نخواهد شد. من همانند تشنه اى هستم كه به طلب آب مى رود و آب مى يابد. آنچه نزد خداوند است براى نيكان بهتر است .
2- سفارش به رعایت مقررات و عدالت در قصاص:
«...ثم قال: یا بنی عبدالمطلب، لا ألفینکم تخوضون دماء المسلمین خوضاً، تقولون: قتل أمیرالمؤمنین. ألا لا تقتلن بی إلا قاتلی. انظروا إذا أنا مت من ضربته هذه، فاضربوه ضربةً بضربة، ولا یمثلوا بالرجل، فإنی سمعت رسول الله صلی الله علیه وآله وسلم یقول: إیاکم والمثلة ولو بالکلب العقور...»[نهج البلاغه، نامۀ 47]
ترجمه: ای فرزندان عبدالمطلب: مبادا پس از من دست به خون مسلمین فرو برید و بگویید: امیر مومنان کشته شد، بدانید جز کشنده من کسی دیگر نباید کشته شود. درست بنگرید! اگر من از ضربت او مردم، او را تنها یک ضربت بزنید، و دست و پا و دیگر اعضای او را مبرید، من از رسول خدا(ص) شنیدم که فرمود: بپرهیزید از بریدن اعضای مرده، هر چند سگ دیوانه باشد.
** فساد خود در مقابل اصلاح و خشنودی شما، هرگز!
«...و اِنّي لعالم بما يصلحكم و يقيم اَوَدَكم وَ لَكِنِّي‌ لاَ أَرَي‌ إصْلاَحَكُمْ بِإفْسَادِ نَفْسِي‌»[نهج البلاغه، خطبه 69]
ترجمه: من به آنچه شما را اصلاح مي‏كند آگاهم، اما اصلاح شما را در تباهي خويش جست ‏وجو نمي‏كنم.
گويا امام اشاره مي فرمايند: اين خيال باطل را از مغز خود دور کنيد که براي تحصيل خشنودي شما، خود را فاسد کنم.
** نهی از کشتار خوارج:
«...لاَ تَقْتُلُوا الْخَوَارِجَ بَعْدِي، فَلَيْسَ مَنْ طَلَبَ الْحَقَّ فَأَخْطَأَهُ، كَمَنْ طَلَبَ الْبَاطِلَ فَأَدْرَكَهُ»[نهج البلاغه، خطبه 61]
ترجمه: بعد از من با خوارج نبرد نكنيد، زيرا كسى كه در جستجوى حق بوده و خطا كرد مانند كسى نيست كه طالب باطل بوده و آن را يافته است.
** اجازه بر بدگویی، هنگام اجبار دشمن:
«أما إنّهُ سيَظْهَرُ عَلَيْكُمْبَعْدي رَجُلٌ رَحْبُ الْبُلْعُوم مُنْدَحقُ الْبَطْن يَأْكُلُ مَا يَجدُ، وَيَطْلُبُ مَا لاَ يَجدُ، فَاقْتُلُوهُ، وَلَنْ تَقْتُلُوهُ! أَلاَ وَإنَّهُ سَيَأْمُرُكُمْ بسَبّي وَالْبَرَاءَة منّي؛ فَأَمَّا السَّبُّ فَسُبُّوني، فَإنَّهُ لي زَكَاةٌ،وَلَكُمْ نَجَاةٌ؛ وَأَمَّا الْبَرَاءَةُ فَلاَ تَتَبَرَّأُوا منّي، فَإنّي وَلدْتُ عَلَى الْفطْرَة، وَسَبَقْتُ إلَى الاْيمَان وَالْهجْرَة»[نهج البلاغه، خطبه 57]
ترجمه: آگاه باشيد پس از من مردى با گلوى گشاده، و شكمى بزرگ بر شما مسلّط خواهد شد، كه هر چه بيابد مى ‏خورد، و تلاش مى ‏كند آنچه ندارد به دست آورد او را بكشيد ولى هرگز نمى‏ توانيد او را بكشيد. آگاه باشيد به زودى معاويه شما را به بيزارى و بدگويى من وادار مى ‏كند، بدگويى را به هنگام اجبار دشمن اجازه مى ‏دهم كه مايه بلندى درجات من و نجات شماست، امّا هرگز در دل از من بيزارى نجوييد كه من بر فطرت توحيد تولّد يافته ‏ام و در ايمان و هجرت از همه پيش قدم ‏تر بوده ‏ام.
** طمع بر هدایت دیگران:
[توضيحاتى پيرامون جنگ صفین]:
«فَوَاللهِ مَا دَفَعْتُ الْحَرْبَ يَوْماً إِلاَّ وَأَنَا أَطْمَعُ أَنْ تَلْحَقَ بِي طَائِفَةٌ فَتَهْتَدِيَ بِي، وَتَعْشُوَ إِلى ضَوْئِي فهُوَ أَحَبُّ إِلَيَّ مِنْ أَنْ أَقْتُلَهَا عَلَى ضَلالِهَا، وَإِنْ كَانَتْ تَبُوءُ بِآثَامِهَا»[نهج البلاغه، خطبه 55]
ترجمه: اينكه مى‏ گوييد، خويشتن دارى از ترس مرگ است، بخدا سوگند باكى ندارم كه من به سوى مرگ روم يا مرگ به سوى من آيد، و اگر تصوّر مى كنيد در جنگ با شاميان ترديد دارم، بخدا سوگند هر روزى كه جنگ را به تأخير مى ‏اندازم براى آن است كه آرزو دارم عدّه‏ اى از آنها به ما ملحق شوند و هدايت گردند. و در لابلاى تاريكى ‏ها، نور مرا نگريسته به سوى من بشتابند، كه اين براى من از كشتار آنان در راه گمراهى بهتر است، گر چه در اين صورت نيز به جرم گناهانشان گرفتار مى ‏گردند.
** موضع گيرى علی(ع) در برابر تهديد به ترور:
[آرامش علی در میدان جنگ]
«...وَ إِنَّ عَلَيَّ مِنَ اَللَّهِ جُنَّةً حَصِينَةً فَإِذَا جَاءَ يَوْمِي اِنْفَرَجَتْ عَنِّي وَ أَسْلَمَتْنِي فَحِينَئِذٍ لاَ يَطِيشُ اَلسَّهْمُ وَ لاَ يَبْرَأُ اَلْكَلْمُ»
ترجمه: پروردگار براى من پوششى استوار قرار داد كه مرا حفظ نمايد، هنگامى كه عمرم بسر آيد، از من دور شده و مرا تسليم مرگ مى‏ كند، كه در آن روز نه تير خطا مى ‏رود و نه زخم بهبود مى‏ يابد.
توضیح:
1- حضرت در روایتی دیگر می فرمایند: «کفی بالاجل حارساً» اجل و سرنوشت قطعی برای حفاظت انسان کافی است.[نهج البلاغه، حکمت 306] هر انسانی به وسیله فرشتگان مخصوص پاسداری و حفاظت می شود. وقتی اجل انسان فرا رسید، آن فرشتگان انسان را رها می سازند.
2- و در روایت دیگر چنین آمده: «انّ مع کلّ انسان ملکین یحفظانه، فاذا جاء القدر خلّیا بینه و بینه و انّ الاجل جنّهٌ حصینهٌ»[نهج البلاغه، کلمات قصار، شماره 201] همراه هر انسانی دو فرشته است که او را پاسداری می کنند، ولی هنگامی که مقدّرات فرا رسد او را رها می سازند. اجل سپری محکم است.
** تشكيل حكومت به خواست مردم:
[مرا رها كنيد زيرا شما طاقت تحمل اجراى حق و عدالت مرا نداريد]
این قسمت از خطبه، يكى از سخنانى است كه بعد از كشته شدن عثمان هنگام بيعت مردم با وى بيان‏ فرموده است‏:
«... وَاعْلَمُوا أَنِّي إنْ أَجَبْتُكُمْ رَكِبْتُ بِكُمْ مَا أَعْلَمُ، وَلَمْ أُصْغِ إِلَى قَوْلِ الْقَائِلِ وَعَتْبِ الْعَاتِبِ، وَإِنْ تَرَكْتُمُونِي فَأَنَا كَأَحَدِكُمْ؛ وَلَعَلِّي أَسْمَعُكُمْ وَأَطْوَعُكُمْ لِمنْ وَلَّيْتُمُوهُ أَمْرَكُمْ، وَأَنَا لَكُمْ وَزِيراً، خَيْرٌ لَكُمْ مِنِّي أَمِيراً»[نهج البلاغه، خطبه 92]
ترجمه: آگاه باشيد اگر دعوت شما را اجابت كنم طبق آنچه خود مى‏دانم با شما رفتار مي كنم ‏و به سخن اين و آن و سرزنش سرزنش كنندگان گوش فرا نخواهم داد، اگر مرا رها كنيد من هم چون يكى از شما هستم، شايد من شنواتر و مطيع‏ تر از شما نسبت ‏به رئيس‏حكومت ‏باشم. و در چنان حالى من وزير و مشاورتان باشم بهتر از آن است كه امير ورهبرتان گردم.
توضیح:
بايد توجه داشت كه موضوع امامت با قضيه حكومت جدا است؛ چون امامت يك منصب خداوندى است؛ ولى حكومت يكى از شئونات إمامت است؛ پس هر كسى را كه خداوند او را به اين مقام والا نصب كند، امام است؛ چه مردم بخواهند و يا نخواهند، اراده مردم در تعيین إمام هيچگونه نقشى ندارد؛ همانگونه كه در تعيين پيامبر نيز نقشى ندارد.
اما اينكه آن حضرت خواهان بيعت نبوده‌اند منافاتى با حق امامت آن حضرت ندارد؛ چون بيعت با مردم(حكومت)، نياز به اقبال و آمادگى مردم دارد؛ اما امامت منصوب از طرف خدای تبارك و تعالى نيازى به اقبال و آمادگى مردم ندارد و مثل نبوت پيامبر(ص) مى‌باشد. همچنانكه پيامبر(ص)، در شهر مكه سيزده سال قبل از هجرت، حكومت اسلامى ‌را تشكيل ندادند؛ چون زمينه تشکيل حکومت در مکه فراهم نبود.

ادامه نوشته

تربيت جنسي دختران

تربيت جنسي دختران

سایت فرهنگی و مذهبی نگار

پاسخگو: مصطفی سلیمانی

پرسش:
تربيت جنسي دختران يعني چه؟


پاسخ:
«تربيت» از مسائل مهمى است كه از ديرباز توجه والدين و ديگر متولّيان امر آموزش را به خود مشغول نموده است. در هر دوره اى انديشمندان بزرگى در شرق و غرب عالم در زمينه تربيت فعاليت هاى علمى و عملى داشته و در اين زمينه، نظرات كاربردى مهمى ارائه داده اند.
«تربيت جنسى» انسان يكى از ساحت هاى مهم و پر لغزش تربيتى است. غريزه جنسى از جمله غرايز طبيعى است كه خداوند در حيوان و انسان قرار داده است. با وجود اين غريزه است كه در انسان نياز جنسى پيدا مى شود و بايد به صورتى صحيح آن را ارضا نمايد. برآوردن يا رها نمودن اين نياز رفتارهاى متفاوتى را در انسان به دنبال دارند. صاحب نظران و مربيّان تربيتى به صورت هاى مختلف به اهميت آن اذعان كرده و توجه عموم مردم را به آن جلب كرده اند.
- علت اهميت تربيت جنسي:
نگاهى گذرا به پرونده هاى موجود در مراكز و محاكم قضايى، پاسگاه هاى نيروى انتظامى و صفحات حوادث مطبوعات به اين امر گواهى مى دهد كه درصد بالايى از جرايم به عدم تربيت صحيح در زمينه مسائل جنسى بر مى گردد. اهميت اين امر آن جا آشكارتر مى شود كه بدانيم رفتارهاى جنسى و غيرجنسى با هم تعامل دارند، به گونه اى كه رفتارى غيرجنسى زمينه ساز بروز رفتار جنسى مى شود و يا به عكس. از اين رو، مى توان ادعا كرد كه غالب رفتارهاى انسان با اين غريزه در ارتباط است.
اين غريزه از زمان بلوغ، كه همزمان با دوره نوجوانى است، برانگيخته مى شود و نياز جنسي در انسان احساس شده، ارضاى آن را طلب مى نمايد. از اين رو، با اين كه مسأله غريزه جنسى از دوره نوجوانى به بعد مطرح مى باشد، اما از آن رو كه بنيان شخصيت انسان در دوره هاى پيش از آن پى ريزى مى شود، بايد به مسائلى كه در آن دوره ها بر رشد جنسى انسان تأثيرگذارند نيز پرداخته شود.(1)
موريس دبس مى گويد: «تغييرات بلوغ ـ به معناى اخص كلمه ـ مستلزم تربيت جنسى است، ولى هنوز نه در خانواده به اين تربيت اهميت كافى داده مى شود و نه در مدرسه. اغلب اوقات، پدر و مادر از بجا آوردن وظيفه شانه خالى مى كنند و دبيران نيز خود را به نشنيدن مى زنند، در صورتى كه بايد اين نكته را خوب به خاطر داشت كه تربيت جنسى جزء لاينفك وظايف مربّيان است. اگر ما مسأله جنسى را از لحاظ اهميت در رديف ساير فعاليت هاى انسانى قرار دهيم و آن را موضوع جداگانه و امرى مهم نشماريم، بسيارى از مشكلاتى كه امروز، ظاهراً، وجود دارد از ميان خواهد رفت.»(2)

ادامه نوشته

چرا شبیه دیگری؟

چرا شبیه دیگری؟

چرا شبیه دیگری؟

ضعف در اطلاع رسانی علتی برای معلولی به نام تغییر معیارهای زیبایی است.

تعریف ما از زیبایی چیست؟ داشتن اندام نحیف، بینی سربالا، گونه‌های برجسته، پوست برنز و مصادیقی ازاین قبیل که این روزها می‌توان با گشتی در شهرهای بزرگ نمونه‌های آن را دید. این در حالی است که اگر یک یا دونسل به عقب بازگردیم یا آلبوم خانوادگی پدربزرگ و مادربزرگ‌های خود را ورق بزنیم، متوجه خواهیم شد که این موارد نه تنها ملاکی برای زیبا بودن زن ایرانی نبوده، بلکه در بیشتر موارد نقطه ضعفی در ارزیابی افراد بوده است. براین اساس باید پرسید چه موضوعی موجب شده تا این روزها جوانان ایرانی که صاحب فرهنگ و تمدنی چند هزارساله هستند، تن به تیغ جراحان بدهند، هزینه‌های هنگفتی برای تغییر رنگ پوست و دادن شکل خاصی به سایر اعضای بدن خود بپردازند یا خود را از تغذیه مناسب محروم کنند؟

بدون شک نخستین جرقه رواج الگوهای جدید را باید در رسانه‌ها و تولیدات آنها جستجو کرد. زیرا این روزها گسترش دامنه ارتباطات به مدد بهره‌گیری از تکنولوژی‌های نوین در کنار همه محاسنی که با خود به همراه داشته موجب شده تا رسانه‌ها به جولانگاهی برای تبلیغات انواع مختلف محصولات تبدیل شوند. تولیداتی که برای فروش به ویژه در کشورهای در حال توسعه و توسعه نیافته نیازمند بازار هستند و قشر جوان جامعه بهترین مشتری‌های کالاهایی که تولید می کنند، خواهند بود. در این شرایط یک سئوال مطرح می شود، اینکه چرا یک الگوی بیگانه می‌تواند در یک جامعه آنقدر رخنه کند که به راحتی جایگزین ارزش‌ها و بایدهای آن شود؟ به نظر می‌رسد ضعف در پرداختن به الگوهای بومی و به روز کردن آنها میتواند یکی از علتهای این امر باشد. نخستین گام برای حفظ ارزش‌ها و هنجارهای قدیمی یک جامعه دادن اطلاعات کافی درباره آن به نسل جوان است . زیرا در هجمه دنیای مدرن که همگان تلاش دارند با استفاده از انواع وسایل ارتباطی و بهره‌گیری از خلاءهای انتقال مفاهیم در جوامع مختلف داشته‌های خود را به آنها عرضه کنند و در این میان به اهداف خود نیز دست یابند. انتقال صحیح ارزش‌ها می‌تواند سدی باشد در مقابل تلاش بیگانگان برای القای الگوهای خود.

از سوی دیگر باید پذیرفت که امروزه گذر از جامعه سنتی به مدرن، گاهی نیز ورود به دنیای پست مدرن موجب شده با توجه به ورود ارزش‌ها، الگوها و ابزارهای جدید و راه یافتن فرهنگ و معیارهای سایر جوامع به هر کشور، موج نگرش جدید به جوامع سرازیر شود. در این میان با توجه به نو بودن و ناآشنا بودن، برخی از شیوه‌های رفتاری و پوششی آنها می‌تواند جذابیتی بصری برای افراد داشته باشد، موضوعی که باید برای مقابله با آنها و رواج مدل های بومی مدنظر داشت. اینکه در سیر رو به رشد جامعه و سرازیر شدن اطلاعات چگونه باید ضمن حفظ ارزش های شیوه‌های رفتاری و پوششی مطابق با آن را به روز کرد تا هم جذابیت های خود را داشته باشد و هم هنجارهای و تعلقات ارزشمند فرهنگی، دینی و تاریخی مان را حفظ کند.

از این‌ها که بگذریم می‌توان به نکته دیگر نیز اشاره کرد؛ اینکه در کنار قدرت رسانه‌ها در دنیای امروزی رواج یک رفتار منشا دیگری نیز دارد، تلاش برای شبیه شدن به طبقه بالای جامعه یا الگو گرفتن از گروه دوستان و همسالان موضوعی است که نباید از آن غافل شد که خود متاثر از ضعف در آموزش و اطلاع‌رسانی صحیح درباره الگوهایی است که متعلق به تمدن و فرهنگ ایرانی است.

ادامه نوشته

مهم ترين اصول مديريت در خانواده

مهم ترين اصول مديريت در خانواده

پرسش:
با سلام
مي خواستم بهترين كتابي كه بر مبناي اصول و عقايد اسلامي
اصول مديريت خانواده، وظايف و حقوق مرد و زن و رفتار طرفين
را بيان كرده معرفي نماييد. تازه ازدواج كرده ايم

پاسخگو: مصطفی سلیمانی


پاسخ:
از اينكه در صدد خشنودي خدا، عذاب شيطان و تكميل نصف دين برآمده ايد، بسيار خرسنديم. همانطور كه شنيده ايد، ازدواج موجب حفظ نصف دين است؛ پيامبر مي فرمايد: «مَنْ تَزَوَّجَ فَقَدْ أَحْرَزَ نِصْفَ دينِهِ،فَلْيَتَّقِ اللّهَ فِي النِّصْفِ الْباقي»(1) هر كس ازدواج كند، نيمى از دينش را باز يافته، نسبت به نيم ديگر تقواى الهى را رعايت كند.
قصد و اراده در انجام صحيح و منطقي امري، نشانۀ توانايي و بلوغ فردي است. فردي كه ازدواج كرده است به ادراك قبول مسئوليت رسيده و ازدواج را مكمل رشد شخصيتي خود مي‌داند. حركت در مسيري هدفمند، به راهنما و همراهي نياز دارد كه قبلاً اين مسير را طي نموده و به تمام پيچ و خم‌هاي آن آشنا باشد. اين راهنما اعم از مشاورين دلسوز و متعهد، و كتاب هايي با نويسندگان متخصص مي باشد.
- مهم ترين اصول مديريت در خانواده:
1- نظم و انظباط: از اصولى كه در اداره سازمان‌هاى مختلف از جمله سازمان خانواده بايد مورد توجه قرار گيرد، اصل نظم و انضباط است. انضباط در لغت به معنى استوارشدن، خوب نگهداشته‌شدن، نظم داشتن، مرتب بودن، آراستگى و نظم و ترتيب است. رعايت اصل انضباط در مديريت به معنى احترام و ارزش دادن به قوانين، مقررات و توافق‌هايى است كه بمنظور سرعت و صحت گردش كار سازمان و پيشرفت آن تعيين شده است.
2- نظارت و كنترل: در دانش مديريت از وظايف عمدهٔ مديران توجه به اصل نظارت و آگاهى از نحوهٔ عمل و ميزان پيشرفت كار افراد هر سازمان است. در مديريت خانه و خانواده نيز نظارت بر فعاليت‌ها و رفتار اعضاى خانواده از وظايف رئيس خانوده است.
3- برنامه ‌ريزى: برنامه ‌ريزى را تفكر قبل از عمل، پيش‌بينى و آينده‌نگرى گفته‌اند. در دانش مديريت، از وظايف عمده هر مدير برنامه‌ريزى و داشتن طرح و برنامه است. رعايت اين اصل در مديريت خانواده، بسيار مهم و ضرورى است، زيرا در خانواده، امكانات و منابع محدود است و نيازها و خواسته‌ها فراوان. مدير خانواده بايد از طريق تدبير و برنامه‌ريزى ترتيبى دهد كه از بودجه و ساير امكانات خانواده به بهترين شيوه و بترتيب اولويت به نيازها و درخواست‌هاى اعضاى خانواده پاسخ دهد.
4- مشورت: از اصولى كه در مديريت‌هاى مختلف از جمله مديريت خانواده بايد مورد توجه قرار گيرد اصل مشورت و ارزش‌دادن به نظر ديگران است. مدير خانواده در امور متعدد خانه مانند خريد مسكن، تهيه لوازم، انتخاب مدرسه و ثبت‌نام فرزندان و... مى‌توانند با اعضاى خانواده مشورت كند.
5- تقسيم كار: معمولاً پس از تعيين اهداف و وظايف و فعاليت‌هاى هرسازمان، بايد اين وظايف به تناسب تعداد، مقام و جايگاه هرفرد تقسيم گردد. توجه به اصل تقسيم كار در مديريت خانه و خانواده نيز ضرورت دارد. زيرا خانواده يك واحد كوچك اجتماعى است كه اعضاى آن به ويژه كودكان و نوجوانان بايد براى زيستن و زندگى در آينده آماده شوند و يك نفر نمى‌تواند و نبايد تمام امور خانه و خانواده را انجام دهد و ديگران فقط حضور داشته و نقشى را به عهده نداشته باشند.
6- وحدت مديريت: براى اجراى برنامه‌هاى هر سازمان يا بخشى از آن، اتخاذ تصميم نهايى بايد بعهده يك نفر يا افراد خاصى باشد و اعضاى سازمان در اجراى برنامه‌ها و تحقق هدف‌هاى مشترك از يك نفر به نام مدير يا رئيس يا مسؤول دستور گرفته و در قبال وى مسؤول باشند. در خانه و خانواده نيز مسؤوليت و رياست خانواده با مرد است و همه اعضاى خانواده بايد اين اصل را بپذيرند و در اداره خانواده به وحدت مديريت معتقد باشند. [مواردي كه ذكر شد، چكيدۀ بسياري از كتاب هاي روانشناسي در راستاي مديريت صحيح و بدون تنش خانواده مي باشد.]

ادامه نوشته

دو رکعت نماز صبر

دو رکعت نماز صبر

علی بعد از دفن زهرا، دو رکعت نماز خواند...

ظاهراً استنادش به آیۀ «واستعینوا بالصبر و الصلاة» بود!

اما شیخ عباس قمی مات و مبهوت از این نماز بوده و می گوید: جایی این نماز را ندیدم!

شیخ! عشق سند نمی خواهد!

علی در فراق زهرا کم آورده است!

[مصطفا]

ابتذال در انسانیّت

 ابتذال در انسانیّت



وقتی ندای «نفخت فیه من روحی» بلند شد، او هم در صف محشر برای پذیرش روح خدا حاضر شد!
وقتی ندای «فتبارک الله احسن الخالقین» بلند شد، او هم به خود بالید و بادی به قبقب انداخت!
وقتی ندای «انی جاعل فی الأرض خلیفة» بلند شد، ...او هم به عنوان جانشین، تاج گذاری کرد!
وقتی ندای «اسجدوا لآدم» بلند شد، برای او هم سجده شد و ابلیس برای او هم سجده نکرد!
اما حالا چه شده است که «حق حیات» که یکی از حقوق یک انسان
-بله یک انسان- است را از او گرفته ایم؟!
کاش لاأقل انسان بودیم و انسانیت را خرج هوس ها و عیش و نوش هایمان نمی کردیم!
[مصطفا]
____________________
پ ن پ:
هر سال حدود 90 هزار جنین در کشور به‌صورت قانونی و غیرقانونی سقط می‌شوند!

لینک عکس: سقط جنین

یه خبر داغ و دست اول دارم!

یه خبر داغ و دست اول دارم!

یه خبر داغ و دست اول دارم!

«من كه سرم تو كار خودم هست از اين چيزها خبر ندارم، فقط پری خانم می‌گفت مثل اينكه اين دو تا با هم سازش نمی‌كردند. سازش كه دقيقا نمی‌دانم، فكر كنم مشكل نازايی بود.»
« من كه والا از همه جا بی‌خبرم، فقط علی می‌گفت انگار پسره افتاده زندان به خاطر مواد و اينها. پدره هم نمی‌رود درش بياورد همين.»
«اين چيزها كه گفتن ندارد. من هم خيلی پيگير اين ماجراها نمی‌شوم. سوسن بيشتر از آنها خبر دارد. می‌گفت انگار دروغ می‌گويند كه دختره دانشگاه شهرستان قبول شده و رفته. مثل اينكه دختره فرار كرده...»
يك كلام بگوييد: «نمی‌دانم، خبر ندارم!»
انگار ما را مجبور كرده‌اند كه تا از ما سوالی راجع به كسی بپرسند، هرچه از هركجا در موردش شنيده‌ايم خالصانه و مشتاقانه در اختيار ديگران بگذاريم. حتی اگر از آن خبر مطمئن نباشيم. و فقط در اين گونه موارد به شدت احساس انجام وظيفه می‌كنيم. اين وظيفه خطير را چه كسی بر گردن ما گذاشته است!
همیشه دنبال خبر دسته اول هستیم و چیزی که قبلا شنیده نشده، البته شاید همین باشد که بدمان نمی‌آید کسی باشیم که یک خبر دست اول و داغ را به دیگران می‌دهد؛ یک خبر در گوشی و هیجان انگیز که قبلا شنیده نشده! یک هیجان و شوک آنی که در نهایت منجر به یک لبخند یا تعجب گذرا می‌شود. و چیزی در جانمان می‌اندازد که خبر را به بقیه بگوییم و اولین نفری باشیم که خبر دسته اول را بیان می‌کند...
دور و برمان را از این هیجان‌های کاذب خالی کنیم. طعم آرامش حاصل از بی‌خبری خیلی بهتر از داشتن خبر داغ و دست اول است. داغی بعضی خبرها گاهی باعث می‌شود مغزمان ذوب شود و به فنا برود.

طریقه تشخیص میزان محبوبیت همسر

طریقه تشخیص میزان محبوبیت همسر

سایت فرهنگی و مذهبی نگار

پرسش:

سلام. بنده مردي هستم كه به تازگي ازدواج كرده ام و از ميزان علاقه همسرم خبري ندارم .آيا راهي يا حديثي يا عبارتي براي تشخيص اينكه همسرم چه مقدار به من علاقمند است، وجود دارد؟

 پاسخگو: مصطفی سلیمانی

پاسخ:
به عنوان نكتۀ ابتدايي لازم است خدمتان بيان كنيم:
نظر موافق به خواستگاري رسمي، نشان از علاقه ابتدايي ايشان دارد. برايمان جالب است كه بدانيم، چرا شما به اين آزمايش و فكر افتاده ايد! اگر از افرادي كه اطرافتان هستند، اين سوال را بپرسيد، جواب هاي متفاوتي خواهند داد، زيرا برخي از زندگي ها بدون محبت شديد آغاز شده و در ادامه چنان استحكام پيدا كرده كه براي ديگران غبطه آور شده اند. از طرفي برخي از افراد كه با عشق آتشين -البته از ديدگاه خودشان- زندگي را شروع كرده اند، بعد از مدتي سرانجامي نداشته است.
پس براي اينكه به شما آرامشي دهيم، مي گوييم: محبت و دوست داشتن، از اموري است كه بايد معرفت و شناخت به آن ضميمه شود. حال كه شما تازه ازدواج كرده ايد، نبايد انتظار بالا داشته باشيد كه همسرتان نسبت به شما سراسر عشق و سرور باشند. با گذشت زمان و توجه به روحيات و حالات است كه محبت افزوده مي شود. سعي كنيد با احترام و محبت هاي غير مصنوعي، ميزان علاقۀ همسرتان به خود را افزايش دهيد.
- بعضي علائم علاقه از ديدگاه روانشناسان:
1. نمي تواند چشم از شما بردارد: بويژه مردها موجودات بصري هستند. زماني كه يك مرد زني را مي بيند كه به نظرش جذاب مي آيد، دوست دارد دوباره به او نگاه كند.
2. به شما نزديك تر مي‌شود: نزديك تر شدن آگاهانه به شما براي صحبت، و يا تمركز تمام توجه اش تنها به شما و مكالمه تان نيز نشانه خوبي از اين است كه به شما علاقه مند شده است. به هربهانه مي‌خواهد به شما نزديكتر باشد.
3. ممكن است با شما شوخي كند: زنان به مردان بامزه جلب مي شوند، و به نظر مي رسد مردان به طور ذاتي مي دانند كه اين يكي از سلاح هاي قوي‌اي ست كه مردان در مقابل زنان به كار مي‌برند. اگر يك مرد يا زن با شما، و تنها شما شوخي كند، مي توانيد نتيجه بگيريد كه به تعامل بيشتر با شما علاقه دارد.
4. رفتارش را تغيير مي‌دهد تا رفتار شما را بازتاب دهد: نشانه هاي غير كلامي اغلب واضح تر از نشانه هاي كلامي هستند. شخصي كه از نظر احساسي به شخص ديگري وابسته است اغلب عادت هاي شخصي اش را تغيير مي دهد تا شخصي را كه با او تعامل دارد بازتاب دهد. پس اگر زماني كه به طرف او خم مي شويد تا با او صحبت كنيد او هم به طرف شما خم شد، و يا او با حالتي شبيه به شما رو به شما بنشيند، شما توجه و علاقه اش را جلب كرده ايد.
5. بيشتر از گذشته به وضع ظاهريش اهميت مي‌دهد بويژه جايي كه شما حضور داريد.
6 . ممكن است در حضور شما كمي مضطرب باشد.
آرام و شمرده حرف مي‌زند. هرچند لحظه يكبار وضع ظاهرش را چك مي‌كند: اگر مرد باشد يقه اش را ميزان مي‌كند؛ آستين، پيراهن و لباسهاي ديگر خود را مرتب و صاف مي‌كند؛ موها يا ريشش را مرتب مي‌كند و ... و اگر زن باشد روسري يا مقنعه يا چادرش را مرتب مي‌كند.
7. به بهانه هاي مختلف بدنبال ارتباط كلامي و ديداري با شماست البته سعي مي‌كند هنجارها و عقايد شما را در اين مورد درنظر داشته باشد.
- نكته مهم: اين مواردي كه بيان كرديم، نكاتي عمومي و بدون ملاك و معيار مي باشد، زيرا روحيات و عواطف زنان و مردان كاملاً با يكديگر متفاوت است و هر زن و شوهري، ممكن است رموزاتي براي تشخيص اين ملاك داشته باشند كه ديگران آن را نداشته باشند. در هر صورت نكاتي عمومي بود كه در حالات و رفتار زن و شوهر عموماً بروز مي دهد.

ادامه نوشته

پوشش مادر در کنار فرزندان

پوشش مادر در کنار فرزندان


	بچه تان را در جمع لوس نکنید.
 

پرسش:

پسري دارم 17ساله نميدانم پوششمم بايد در خانه چگونه باشد
عده اي ميگويند كاملا باز لباس بپوش تا چشمش عادت كند
عده اي ميگويند نه كاملا پوشيده باش تا تحريك نشود
اگر ممكن است راهنماييم كنيد.

 پاسخگو: مصطفی سلیمانی

پاسخ:
نخست شايسته است از شما كه علاقه مند به شناخت معارف ديني و تربيتي هستيد و به وظايف خود در قبال فرزندان توجه داريد و پرسش هايي را در اين زمينه مطرح مي كنيد تشكر نماييم. انتظار ما اين است كه همه مسلمانان ـ بويژه پدران و مادران كه بار سنگين تربيت فرزند را به عهده دارند ـ در باب معارف ديني و اسلامي و شناخت مسؤوليت خود در اين مورد بيشتر توجه كنند و اگر احياناً ابهاماتي وجود داشت آن ها را با طرح اين گونه سؤالات بر طرف سازند.
- پرسش شما را از دو زاويه مي توان بررسي و نگاه كرد:
۱. از نظر حكم شرعي؛ در مورد پوشش ما در مقابل فرزندان از نظر حكم شرعي، ضرورت ندارد و واجب نيست همه اعضاي بدن خود را از فرزندان خودش بپوشاند. بنابراين باز بودن سر و گردن، دستها و پاها و ساق پا اشكالي ندارد.(1)
۲. از نظر تربيتي و روان شناختي؛ امّا از نظر تربيتي بايد بگوئيم فرزند به راحتي رفتار مادر را تشخيص مي‎دهد و آن را دنبال مي‎كند. رفتار مادر برايش كاملاً آشنا است و حافظه‎اش مملو از خاطراتي از اين رفتارها مي‎باشد. فرزند از رفتار و شكل آنها عكس برداري مي‎كند و در حافظه خود انبار مي‎كند.
پايه‎هاي اساسي رشد شخصيت نوجوانان از طريق تقليد نهاده مي‎شود و اين شيوه تقليد هم از راه شنيداري و هم از طريق بصري حاصل مي‎شود. تقليد و الگوپذيري از ويژگيهاي اين دوران است، نوجوان هر آنچه را كه ببيند براساس تقليد مي‎پذيرد، و مطابق آنها عمل مي‎كند، بدون اينكه از خوبي و بدي آن اطلاع داشته باشد.
چشم و گوش فرزندان، چون دريچه‎اي باز است مي‎بيند. ذهن آنها چون دوربين عكاسي است، كه هر چه مي‎بيند در آن منعكس شده و ثبت مي‎گردد.(2)
بنابراين رفتار والدين بخصوص مادر تأثير فراواني بر روي فرزندان دارد. او از مصالح و مفاسد امور اطلاعي ندارد و نمي‎تواند در كارهايش هدف‎گيري درستي داشته باشد، لذا تمام توجه‎اش به پدر و مادر و اطرافيان است، اعمال و حركات آنها را مشاهده مي‎نمايد و از آنان تقليد مي‎كند.(3)
بچه ها شكل پوشش مادر را تقليد مي‎كند. اگر مادر هميشه با پوشش مناسب در مقابل فرزندان خود ظاهر شده باشد. او هم سعي مي‎كند همان پوشش را از مادر تقليد كند. و در دوران نوجواني كه نوبت به انتخاب مي‎رسد سعي مي‎كند با مادر همانندسازي كند و همان شيوه مادر را براي خود انتخاب كند.
يكي از اشتباهات بعضي والدين اين است كه تصور مي‎كنند بچه‎ها چيزي نمي‎فهمند لذا با پوشش نامناسب در جلو فرزندان خود ظاهر مي‎شوند. غافل از اينكه كودك آنچه را مي‎بيند در حافظه خود ضبط كرده و روزي نمونه آن را از خود بروز خواهد داد.
- حساسيت دوران بلوغ فرزندان و وظيفۀ سنگين والدين:
اگر از دوران كودكي بگذريم و وارد دوراني شويم كه فرزند كم كم بسوي دوران بلوغ نزديك مي‎شود. پوشش اطرافيان مي‎تواند در بلوغ زودرس او نقش مهمي داشته باشد كودكي كه در سن قبل از نوجواني هر روز با بدن نيمه عريان مادر و خواهر مواجه است و قسمت‎هاي برجسته بدن آنان را مشاهده مي‎كند. زمينه تحريك جنسي در او سريع‎تر و زيادتر است و آنچه را در خانواده مي‎بيند ناخودآگاه در كوچه و خيابان بر افراد ديگر منطبق مي‎كند و باعث مي‎شود زودتر از موعد مقرر علائم بلوغ جنسي در او ظاهر شود.
اثر ديگر پوشش‎هاي نامناسب والدين در مقابل فرزندان باعث مي‎شود كه حياء و عفت در ديدگاه و منظر آنها كم اهميت جلوه كند نوجواني كه هميشه مادر خود را نيمه عريان مي‎بيند احساس شرم نمي كند از اينكه خاله، دختر خاله و زن بيگانه را با همان وضع ببيند.

ادامه نوشته

پيامدهاي روابط دختران و پسران

پيامدهاي روابط دختران و پسران


	به ظرفیت‌های دور و برت بیشتر توجه کن!
 

پرسش: اگر پسري با دختري دوست باشه و هيچ كاري باهاش از قبيل دست دادن و...نداشته باشه و در عوض به سمت خدا نزديك تر بشه مثلا نمازش، اول وقت شه، به مسجد بره؛ چه حكمي براش صادر ميشه؟

 پاسخگو: مصطفی سلیمانی


پاسخ:
در قرآن، مسئله ارتباط دو جنس در ابعاد گوناگون و در گستره بسيار وسيعي مورد بررسي قرار گرفته است و شامل گفت و گوي دو جنس، نظر و نگاه، دست دادن و مصافحه كردن، مساعدت، كمك كردن، تنهايي و خلوت گزيني و ديگر انواع ارتباط مي شود.
- پيامدهاي روابط دختران و پسران:
در يك تقسيم بندي كلان سه نوع رابطه در جامعه امروز مابين گروههاي غير همجنس مشاهده مي شود:
1- گروهي كه بدون شناخت از مهارتهاي ارتباطي و صرفاً با انگيزه هاي عاطفي، احساسي و البته با هدف ازدواج وارد عرصه روابط با جنس مخالف شده و با انگيزه‌ي شناخت بيشتر و آمادگي بهتر براي زندگي برتر! بر گستره و گرمي روابط مي افزايند.
2- (قابل توجۀ شما) گروه دوم، دختران و پسراني هستند كه نه براي ازدواج كه صرفاً براي به اصطلاح دوستي و گذران اوقات فراغت و ارضاء نيازهاي عاطفي خود و كسب تجربياتي نو و تزريق شور و نشاط و هيجان به زندگي تكراري، به طرح دوستي و رابطه مي پردازند.
اين گروه ممكن است روزهاي آغازين نسبتاً خوشي را با هم سپري كنند. اما وابستگي و علاقه ي توأم با تماسهاي تلفني، پيامك هاي مهيج و گفتگو ها و ديدارهاي پرخاطره تبادل هدايا و احساسات، اين دوران را به فرآيندي غيرقابل بازگشت تبديل نموده و دختر و پسر بدون تماس با يكديگر (به شكل‌هاي مختلف) دچار نوعي احساس كمبود، كلافگي، بي حوصله شده و استرس و اضطراب و نگراني، خوراك روزانه شان مي شود.
اين گروه بدليل غير همجنس بودن نمي توانند براي هميشه دوستي خود را ادامه بدهند. چرا كه بعد از ازدواج پسر يا دختر با فرد ديگري، قطع رابطه قطعي شده و طرفي كه شاهد اين ازدواج است، دنيايي پر از درد و حسرت و اندوه و احساس حقارت خواهد داشت. و آنكه ازدواج مي كند، گاهي همسرش را با دوست غير همجنس خود مقايسه نموده، بين آن رؤياهاي شيرين و اين واقعيت هاي نسبتاً تلخ و گزنده، گرفتار شده و زندگي را بر خود و همسرش تيره و تاريك نموده و با مرگ عاطفي (طلاق غيررسمي) هم آغوش مي شوند.
هر چه دوستي هاي قبل از ازدواج بيشتر و گسترده تر، درگيري ها و تنش هاي بعد از ازدواج بيشتر، پس هيچ آدم عاقل و دورانديشي به دوستي ها و در واقع دشمني هاي قبل از ازدواج تن نمي دهند. اين گروه نيز همچون گروه اول از نظر فعاليت هاي درسي دچار افت تحصيلي شده و به لحاظ روحي و رواني از بي ثباتي و نا آرامي و افسردگي رنج مي برند. خوشي هاي كودكانه ي خياباني. و تلفني و ... به سرعت به پايان مي رسد و زمستاني سرد و پر درد و حسرت فرا مي رسد. از نظر اجتماعي نيز بين دوستان، آشنايان و خويشان، شكست سختي را متحمل شده و نگاه ديگران به اين گروه، نگاهي توأم با بي اعتمادي و بدبيني خواهد بود.
3- گروه سوم دختران و پسراني هستند كه دوران خوش دوستي هاي قبل از ازدواجشان بسيار وحشتناك‌تر و سياه ‌تر به پايان مي رسد.

ادامه نوشته

ریشه یابی خیانت زنان شوهردار!!

ریشه یابی خیانت زنان شوهردار!!

سایت فرهنگی و مذهبی نگار

پرسش: همسرم دفعۀ دوم است که به من خیانت کرده است، وظیفه ام چیست؟

 پاسخگو: مصطفی سلیمانی

پاسخ:
پرسشگر گرامي! ناراحتي تان را درك مي كنيم، زيرا بديهي است كه كسي كه مورد بي وفايي و خيانت همسرش واقع شده، احساس خيانت، فريب خوردگي و طرد شدگي مي كند و به شدت عصباني است. او متوجه مسائل دردناكي شده كه به شدت بر روحيه اش تأثير مخرب گذاشته است. همسر او به احساساتش توجهي نكرده و بر خلاف  عهدو پيماني كه در هنگام ازدواج بسته، به او خيانت كرده است.
- به عنوان مقدمه خدمتتان عرض مي كنيم:
آزردگي واكنشي طبيعي در برابر هر شخصي است كه موجب ناراحتي ما مي شود. در واقع دفاعي هيجاني است كه اين پرسش هاي ترديدآميز را در ذهن فرد ايجاد مي كند كه از شخصي كه به تو آسيب زده اجتناب كن، زيرا ممكن است او در آينده دوباره به تو آسيب بزند.
اما متأسفانه بسياري از افراد قادر به كنترل افكار و هيجانات آزار دهنده اي كه در نتيجه خيانت همسرشان به سراغ آنها آمده نيستند و اگر سريعاً با يك مشاور و متخصص حرفه اي مشورت نكنند چه بسا ممكن است دست به كارهاي خطرناك و پشيمان كننده اي بزنند.
به خاطر محدوديت هايي كه نامه هاي كتبي دارد، نمي توان به تمام زواياي بحث پرداخت، لذا توصيه مي كنيم به صورت مخفي پيش مشاوري متعهد و مجرّب برويد تا با پرسش هاي متعدد و بررسي ريشه اي مشكل، راهكاري جلوي پاي شما بگذارد.
- توجه تان را به مسايلي مهم و حياتي جلب مي كنيم:
1- خيانت؛ آخر رابطه با همسر؟
به‏ رغم تصور بسياري از همسران، بروز خيانت در زندگي مشترك، به معناي رسيدن به بن‏بست نيست، هنوز مي‏توان ازدواج را از نابودي نجات داد.
شايد خيلي از افرادي كه با موضوع خيانت همسر مواجه مي‏شوند، تصور كنند بخشيدن همسر خطا‏كار، خود خطايي بزرگ‏تر است كه تنها باعث مي‏شود همسرشان به خودش اجازه دهد تا اين خطا را بيشتر انجام دهد. در اينكه عده‏اي افراد وجود دارند كه واقعا به دنبال سوء استفاده هستند، شكي نيست. اما اين قانون در مورد عده ‏زيادي نيز صدق نمي‏كند. احتمالا افرادي كه اصرار به نبخشيدن دارند، متوجه نيستند كه اين كار چه آسيب شديدي را به جسم و البته مهم‏تر از آن به روح و روان آنها وارد مي‏كند و علاوه بر آن، چطور زندگي آنها را مختل كرده و آنها را كاملاً از هر چه مي‏تواند باعث شادي‏شان شود، محروم مي‏كند.
بسياري از مواقع اصرار بر بخشيدن و برداشتن قدم‏هاي مثبت بيشتر به نفع يك نفر است و آن خود ما هستيم!
2- سه موضوع به شدت ذهن مرد يا زني كه مورد خيانت همسرش واقع شده را، آزار مي دهد:
الف- موضوع اول اين است كه همسرش فردي غريبه را به او ترجيح داده است. او اغلب از خود مي پرسد: يعني آن فرد غريبه از من بهتر و سرتر بوده است؟ آيا او از من خوش تيپ تر يا زيباتر است؟ آيا او شرايط مالي بهتري دارد؟ و يا…
بايد به اين افراد عرض كنم: ابداً چنين نيست. از نگاه كارشناسان، در ۹۴ درصد موارد، بي توجهي مرد به شناسايي و رفع نيازهاي عاطفي همسرش و بي توجهي زن به تامين نياز جنسي شوهر، باعث شكل گيري خيانت شده است و تنها ۶ درصد نياز مادي در اين مورد نقش داشته است.
ب- اما عامل دومي كه باعث مي شود تا مرد يا زني كه مورد خيانت واقع شده، به فكر جدايي و طلاق بيافتد، اين است كه او مدام اين پرسش ترديدآميز را با خود تكرار مي كند كه: چگونه مي توانم اطمينان داشته باشم كه در صورت ادامه زندگي مشترك، همسرم مجدداً به من خيانت نكند؟
پاسخ اين پرسش بسيار واضح است اگر مرد به درستي نيازهاي همسر را شناسايي و پاسخ صحيحي به آنها بدهد، نبايد خيانتي نيز شكل بگيرد. زيرا اكثراً -نمي گوييم هميشه!- علت خيانت زنان، بي توجهي مرد به خواسته هاي همسرش بوده است و همين امر باعث شده تا براي رفع نيازهايش به جنس مخالف ديگري متمايل شود كه توانسته است بخوبي نيازهاي او را رفع كند.
ج- موضوع سومي كه مردان يا زناني را كه مورد خيانت همسرشان واقع شده اند، به شدت آزار مي دهد اين است كه حتي در صورت بخشش همسر و ادامه زندگي مشترك، فراموش كردن بي وفايي و خيانت او غيرممكن است و خاطرات اين بي وفايي آنها را آزار مي دهد.
در پاسخ بايد بگويم: علي رغم چنين خاطراتي، مي توان چنين روابط تخريب شده اي را بازسازي نمود و زوجين را به ادامه زندگي مشترك بازگرداند. پس از مشخص شدن و حل مسائل زيربنايي بين زوجين، آنها حتي با وجود خاطرات خيانت  قادرند براي رسيدن به بهبود روابط مشترك خود تلاش كنند.

ادامه نوشته

زن با مرد مساوی است!!

زن با مرد مساوی است!!


	شستشوی لباس در رودخانه‌ای در الله آباد هند.
  

زن در معدن زغال سنگ کار می‌کند تا با مرد مساوی شود.
زن با مرد مساوی است؛ زن ساعت‌ها به دور از فرزندان کار می‌کند تا با مرد مساوی شود.
زن با مرد مساوی است؛ زن فست‌فود را جایگزین پخت غذا می‌کند تا در عدمِ گذرانِ زمان در آشپزخانه با مرد مساوی شود.
زن با مرد مساوی است؛ زن ماشین‌های سنگین را در بیابان‌ها می‌راند تا با مرد مساوی شود.
زن با مرد مساوی است؛ زن تا دیروقت بدون ترس در خیابان‌ها رفت و آمد می‌کند تا با مرد مساوی شود.
زن با مرد مساوی است؛ زن در مسابقات رالی شرکت می‌کند تا با مرد مساوی شود.
زن با مرد مساوی است؛ زن لباس‌های مردانه می‌پوشد تا با مرد مساوی شود.
زن با مرد مساوی است؛ زن برای سهیم شدن در تجارت جهانی، نقش مهمی در تبلیغات ایفا می‌کند تا با مرد مساوی شود.
زن با مرد مساوی است؛ زن به تنهایی با دوستانش به مسافرت می‌رود تا با مرد مساوی شود.

زن با مرد مساوی است؛ زن زیر بار مسئولیت ازدواج نمی رود تا به ظاهر آزاد باشد تا با مرد مساوی شود.

زن با مرد مساوی است؛ زن ریحانه بودنش را نادیده می‌انگار تا با مرد مساوی شود.
زن با مرد مساوی است؛ زن عفاف را دفن می‌کند و حجاب را رنگ بی رنگی می‌زند تا با مرد مساوی شود.
زن با مرد مساوی است؛ زن در انسانیت و رعایت تقوا با مرد مساوی است!

اسکناس سبز [چشمان فاحشه!]

واقعیات تلخ


	چه رنگارنگ و متنوع هم حریم خصوصی آمده است توی حریم عمومی!
 

امروز پدری دخترش را برای نان فروخت…
امروز دختر ۱۰ ساله ای مادر شد…
امروز دختری در ماشین شیشه دودی با پسری همخواب شد…
امروز دختری در التماس چشمانش در چهار دیوار زن شد…
امروز مادری در مقابل پسر سه ساله اش با مردی همخواب شد…
……امروز عشق دختر باکره را با اسکناس سبز سنجیدند…
امروز دلم برای امروزم گرفت..
نمیدانم دنیای شما کثیف است یا چشمان من فاحشه؟!!!


پ ن پ: از بابت فضای پست معذرت می خوام! ولی واقعیت امروز همین است و بس!

اصول سكس يا روابط زناشويي از دیدگاه اسلام

اصول سكس يا روابط زناشويي از دیدگاه اسلام

پرسش:

اصول سكس يا روابط زناشويي در اسلام چگونه است؟


	یک زوج نمونه!
 

 پاسخگو: مصطفی سلیمانی


پاسخ:
از آن جايي كه از متاهل يا مجرد بودن شما اطلاعي نداريم، جواب كلي را خدمتتان بيان مي كنيم.
از نظر اسلام، زناشويي، يك نظم اجتماعي است كه مانع روابط نامنظم و بي قاعده اجتماعي (روابط بي قاعده و آزاد دو جنس) و پيامدهاي ناپسند آن، مانند فرزندان نامشروع و شيوع پيامدهاي جنسي و مشكلات ديگر اجتماعي مي شود.
در اسلام، زناشويي عمل عبادت آميز و مقدس به شمار آمده است كه بنا بر حديث پيامبر اكرم: «من تزوج احرز نصف دينه»(1) مي تواند نصف ايمان جوان را از دستبرد شيطان حفظ كند و هدف از آن، حفظ نسل، انتقال تجربه، پرورش روحي و فكري فرزندان، انتقال فرهنگ و زبان، ايجاد آرامش رواني و هدايت غريزه و نياز جنسي است.
آداب و مهارت‏هايي براي روابط جنسي سالم:
توجّه به آداب در هر كاري مي‌تواند احساس رضايت‌مندي فرد از كار را افزايش دهد. براي رابطۀ جنسي سالم نيز آدابي معنوي و مادي، گفتاري و رفتاري وجود دارد كه نقش مؤثري در رضايت‌مندي از رابطه دارد كه به بخشي از آنها اشاره مي‌كنيم:
1. ارتباط با خدا:
يكي از عوامل مؤثر در ايجاد الفت، محبّت و سازگاري ميان همسران، ارتباط با خدا و درخواست تفاهم و سازگاري از اوست. گاهي در مواردي كه چندان به ظاهر زمينه‏هاي تفاهم و مودّت نمود نداشته است، برپايي نماز و گفت‌وگو با خدا در ايجاد هماهنگي و رضايتمندي ميان همسران نقش فراواني داشته است. ابي‌بصير مي‏گويد:
من شنيدم امام ع به مردي در آداب زناشويي مي فرمود: قبل از آميزش به همسرت بگو كه وضو بگيرد. سپس خود نيز قبل از آميزش با او وضو بگير؛ دو ركعت نماز بخوان؛ خدا را ستايش كن؛ بر محمّد و آل او درود فرست و سپس همراهان او را بگو كه پس از دعاي تو آمين بگويند. پس بگو: «خدايا! الفت، مودّت و رضايت او را روزي من ساز و مرا با او رضايتمندساز؛ سپس با بهترين ارتباط و هماهنگي رابطه ما را برقرارساز. به درستي كه تو امر حلال را دوست ‌داري و از حرام بيزاري. آن گاه حضرت به او فرمود: به درستي كه الفت از ناحيۀ خدا و بيزاري، تنفّر و بغض زن و شوهر از يكديگر از ناحيه شيطان است؛ چرا كه شيطان مي‏خواهد مردم را از آنچه خدا حلال كرده است، بيزار كند».(2)
2. استعاذه و بسم‌الله گفتن قبل از آميزش:
در هر ارتباطي ياد خداوند لازم است و نبايد «بسم الله الرحمن الرحيم» را فراموش كرد. اين نوع فكر در صورتي كه با باور قلبي همراه باشد، از شهوت حيواني انسان مي‏كاهد و قدري رقّت قلب و لذّت معنوي را براي انسان به همراه دارد كه تركيب آن با لذّات جنسي بسيار خوشايند است. همچنين اين شكل از ياد خداوند به همسران كمك مي‏كند تا هيچ حقّي از يكديگر را پايمال نكنند و وظيفۀ خود بدانند كه براي ديگري نيز لذّت مناسب را فراهم كنند.(3) «استعاذه و بسمله» به انسان كمك مي‏كند تا به زمينه‏هاي غيرجنسي نيز براي ايجاد و ارتقاي سازگاري بينديشد.
3. آماده‌سازي روحي:
براي بهره‏مندي بيشتر در روابط جنسي، لازم است همسران آمادگي آميزش را داشته باشند. چنان‌چه آمادگي نداشته باشند، چه‌بسا هر يك با امر مكروه و ناپسندي مواجه شوند. اين مسئله به‌قدري مورد توجه امامان معصوم(ع) بوده است كه امام صادق(ع) مي‏فرمايد:« براي مرد مناسب نيست وقتي شبانه از سفر خود برمي‏گردد، بر اهل خود وارد شود؛ مگر اينكه صبر كند تا صبح شود».(4) يكي از پيامدهاي بي‌اطلاعي زن از بازگشت شوهر خويش اين است كه آمادگي لازم را براي اجابت درخواست همسر ندارد.

ادامه نوشته

حقیقت عطسۀ صبر

حقیقت عطسۀ صبر

 
	آرامش بدون شرح...

	 

پرسش:

سلام، آيا عطسه ي صبر صحت دارد؟! من اوايل اعتنايي نمي كردم، ولي جند مورد إتفاق افتاد كه ديدم بهتر بود كار را به تعويق بندازيم، الان من خواستكار مناسب دارم. ولي همش صبر مياد، خواهش مي كنم كمك كنين.

 پاسخگو: مصطفی سلیمانی

پاسخ:
پرسشگر گرامي! در واقع سوال شما از اين قرار است:
آيا بعد از عطسه بايد صبر كرد؟ آيا در اسلام اين دستور وارد شده است كه در موقع تصميم براي انجام كاري اگر كسي عطسه كند بايد صبر كرد؟!
در پاسخ به عنوان مقدمه خدمتتان عرض مي كنيم:
خرافات كه جمع خرافه است به سخنان بيهوده و ياوه گفته مي شود كه اساس و پايه اي ندارند؛ نه مبناي علمي داشته و نه با عقل سازگار و نه با واقعيت ها تطابق دارد و قاعدتا نمي تواند با هيچ يك از پيام هاي اديان الهي توجيه شود ولي با اين وجود در بين تمامي اقوام و ملل و اديان و جوامع حتي اصطلاحاً متمدن و امروزي و غربي كم و بيش رايج است.
- ريشه تاريخي عطسه:
مردم دوران جاهليت به آداب و رسومى اعتقاد داشتند كه در هيچ دين و آيينى، ريشه نداشته است. يكى از باورهاى رايج در آن دوران، تطيّر؛ يعنى فال بد زدن است. آنان عطسه كردن را مانند ديدن گوزن و كلاغ سياه و... يكى از مصداق هاى فال بد مى دانستند.
«امرؤ القيس» در شعرى سروده است: «و قد اغتدى قبل العطاس بهيكل» سحرگاهان قبل از عطسه هاى مردم به شكار مى روم.
انسان هاى دوران جاهليت اگر عطسه كننده را دوست داشتند، هنگام شنيدن عطسه اش مى گفتند: «عمراً و شباباً» همواره زنده و جوان باشى! ولى اگر از او بدشان مى آمد مى گفتند: «ريا و قحاباً» درد كبد و سرفه مزمن بگيرى! و نيز، اگر عطسه اى را مى شنيدند مى گفتند «بك لا بى» از خدا مى خواهم شومى عطسه ات را به خودت برگرداند نه به من!(1)
ايرانيان باستان هم، هنگام عطسه كردن شخصى به او مى گفتند: «زه هزار سال» هزار سال ديگر زنده و جاويد باشى!(2)
به گونه كلى، انسان هاى دوران جاهليت عطسه كردن را نشانه مرگ مى دانستند و از اين رو هنگام رسيدن مرگ شخصى مى گفتند: «لجم العطوس» مرگ هجوم آورد! و بين آنان اسبى وجود داشته است كه آن را عاطوس؛ يعنى نشانه بدبختى مى ناميدند. چنان كه از «رؤبه» نقل شده است: «لا أحب اللجم العاطوسا» فرياد مرگ آور عاطوس را دوست ندارم.(3)
- عطسه و صبر؛ خرافه يا حقيقت؟!
صبر كردن هنگام عطسه، تفكرى است كه در دوران جاهليت ريشه دارد. اما اين انديشه در اسلام بى اساس است. بلكه اين دين مقدس به ما سفارش مى كند، هنگام عطسه كردن بگوييد: «الحمد لله رب العالمين». چنان كه در روايتى نورانى از امام صادق(ع) مى خوانيم: «من عطس ثم وضع يده على قصبة أنفه ثم قال الحمد لله رب العالمين كثيراً كما أهله و صلى الله على محمد النبى و آله و سلم يستغفر الله له طائر تحت العرش الى يوم القيامة»(4) هر كس عطسه كند سپس دستش را بر بينى اش بگذارد و بگويد: (سپاس بسيار خدايى را كه آفريدگار جهانيان است همان گونه كه شايسته ستايش است و درود خدا و سلام او بر محمد پيامبر و خاندانش)، ملكى در عرش تا روز قيامت برايش استغفار مى كند.
و از «ابن عباس» نقل است: وقتى خداوند آدم(ع) را آفريد و روح در بدنش دميد آدم(ع) عطسه كرد و خدا به او الهام فرمود كه بگويد: «الحمد لله رب العالمين».(5)
بر اساس روايات اسلامى هر مسلمانى وظيفه دارد نه فقط هنگام عطسه كردن خود، خدا را شكر كند بلكه در وقت شنيدن عطسه شخص ديگر هم بايد برايش دعا كند.

ادامه نوشته

کتابشناسی حجاب، پوشش و عفاف

 کتابشناسی حجاب، پوشش و عفاف

لینک: مصطفی سلیمانی سایت جماران

 نویسنده: مصطفی سلیمانی

آپاندیس قلم: زن نیمی از پیکره جامعه است و نقش او در تعالی انسان و جامعه جای انکار نیست. حجاب یک پدیده و مفهوم اجتماعی است. باید بین واژه پوشش که فردی و شخصی است و واژه حجاب که جمعی و مربوط به اجتماع است، تفاوت قائل شد. با معرفی کتاب‌های ذیل، زمینه مطالعه بحث حجاب و پوشش از جهات مختلف ایجاد می‌شود.

• مسئله حجاب

پدیدآورنده: شهید مرتضی مطهری.

چکیده: کتاب مسئله حجاب، سلسله سخنرانی‌‏های استاد مطهری در انجمن اسلامی پزشکان است. آن استاد فرزانه معتقد بود که گذشته از انحراف‏‌های عملی فراوانی که در زمینه حجاب به وجود آمده، این مسئله و دیگر مسائل مربوط به زن، وسیله‌‏ای در دست برخی افراد ناپاک قرار گرفته است که بر ضد دین مقدس اسلام تبلیغات منفی می‏‌کنند.

این کتاب دو بخش دارد. شهید مطهری در بخش اول ابتدا نشان می‏‌دهد که مسئله پوشش زن از ویژگی‏‌های اسلام نیست و میان ملت‌‏های دیگر نیز وجود داشته است. سپس به عده‌‏ای که طرفدار بی‏‌حجابی زن و نشست و برخاست او با مردان بیگانه در جامعه هستند، پاسخ می‏‌دهد. در بخش دوم، به عده‌ای پاسخ می‏‌دهد که معتقدند زنان باید حتی چهره و دست خود را از نامحرم بپوشانند و به خانه‌‏نشینی زن عقیده دارند. استاد مطهری در این کتاب ثابت می‏‌کند که نظر اسلام، حفظ حریم و حضور باوقار زن در جامعه با پوشش مناسب است.

• داستان حجاب در ایران پیش از انقلاب

پدیدآورنده: رسول جعفریان.

چکیده: در این کتاب، ابتدا گزارش‌های تاریخی و تالیفات و تحقیقات و به طور کلی نوشته‌های تاریخی مربوط به شروع کشف حجاب بررسی و ارزیابی شده است سپس زندگی‌نامه شماری از حجابیه نویسان تدوین شده که از آن جمله‌اند: محمد صادق ارومی فخرالاسلام، آیت‌‌الله سید عبدالله بلادی بوشهری، سید اسدالله خرقانی، ابو عبدالله زنجانی، محمد حسن حائری مازندرانی، میرزا علی‌اکبر رضوی برقعی قمی، زینب بیگم شیرازی، شیخ یوسف نجفی گیلانی، سید ابوالحسن طالقانی، شیخ احمد شاهرودی، شیخ فیاض الدین زنجانی، آیت‌الله شیخ محمد خالصی‌زاده، شهید مرتضی مطهری و دیگران. در بخش بعدی کتاب مجموعه‌ای از اشعار فارسی با موضوع حجاب و ضد حجاب آمده است. بخش پایانی، کتاب‌شناسی حجاب است.صفحات پایانی به اسناد، فهرست منابع و فهرست راهنما اختصاص دارد.

ادامه نوشته

عصر مدرنیته و زنده بگور کردن فرزندان

عصر مدرنیته و زنده بگور کردن فرزندان

آپاندیس قلم: «تصویر، تصویر بسیار تکان دهنده و دلخراشی است؛ و دلخراش تر آنکه در امت قرآن این اتفاقات می افتد، آنچه که این تصویر و تصاویری از این دست در جامعه ما نشان می دهد بیان دوری ما از کتاب انسان ساز قرآن و زندگی نورانی اهل بیت (علیهم السلام) و بازگشت به رسوم عرب جاهلی است وحال آنکه عرب جالی هم با فرزند خود چنین نمی کرد!».

 اسراء : وَلاَ تَقْتُلُواْ أَوْلادَکُمْ خَشْیَةَ إِمْلاقٍ نَّحْنُ نَرْزُقُهُمْ وَإِیَّاکُم إنَّ قَتْلَهُمْ کَانَ خِطْءًا کَبِیرًا ﴿ ۳۱ ﴾ جزء ۱۵
و از بیم تنگدستى فرزندان خود را مکشید .ماییم که به آنها و شما روزى مى بخشیم .آرى ، کشتن آنان همواره خطایى بزرگ است.

درتفسیر نمونه ذیل این آیه آمده است:

ادامه نوشته

این دوستت دارم ِ همیشگی...

این دوستت دارم ِ همیشگی...

این دوستت دارم ِ همیشگی...

می‌شود هسته را از اتم جدا کنی و انفجار صورت نگیرد؟ می‌شود ریشه را از خاک بیرون بیاوری و گل  خشک نشود؟ می‌شود پوست را طوری از بدن جدا کرد که خون جاری نشود؟ می‌شود از آدم سایه را گرفت، مگر اینکه بمیرد و بی‌جسم شود؟ می‌شود اکسیژن را از آب گرفت و هنوز انتظار آب بودن ازش داشت؟ می‌شود دل را از سینه بیرون بیاوری و باز توقع پمپاژ خون داشته باشی توی رگ‌ها؟ می‌شود طیف‌های نور را از هم سوا کرد؟ می‌شود به این راحتی‌ها ذره را از مواد گرفت؟ می‌شود یخ را گذاشت جلوی خورشید و خواست که تبخیر و نابود نشود؟
بعضی چیزها را نمی‌شود از بعضی چیزها جدا کرد و بیرون برد؛ «دوستت دارم» مرد هیچ وقت از دل زن بیرون نمی‌رود...اگر دوستت دارم را گفتی، وقتی بخواهی آن را پس بگیری انگار کن هسته‌ای را از اتم جدا کنی، ریشه‌ای را از خاک، پوستی را جدا کنی، سایه را بگیری و...

پاسخ خواندنی خسرو معتضد به یک مقاله فمینیستی

پاسخ خواندنی خسرو معتضد به یک مقاله فمینیستی

آپاندیس قلم: «من نمی‌دانم این قانون کذایی که در اتاقها و کمیسیونهای در بسته وضع شد و لابد شاهکار خانمهای نماینده مجلس بوده تا چه حد در عمل قابل اجراست. یک مرد بدبخت با این حقوق باید کنیز و غلام هم استخدام کند که این وظایف را انجام دهند؟».

 

در سلسله مقالاتی که خانم کارشناس ارشد حقوق خصوصی در روزنامه قدس زیر عنوان اجرت المثل می‌نویسند، آورده شده بر اساس تبصره یک ماده ۲۳۶ قانون مدنی، پختن غذا، نظافت خانه، نگهداری فرزند، شست و شوی لباس و موارد مشابه جزو وظایف زن در زندگی مشترک نیست …

اگر هم زنی این کارها را انجام بدهد می‌تواند از شوهرش دستمزد بگیرد که به آن «اجرت المثل» می‌گویند. باز خانم مرقوم فرموده‌اند؛ در زمان طلاق زن می‌تواند علاوه بر مهریه و نفقه گذشته در زمان زندگی مشترک و دیگر حقوق واجب زن، اجرت المثل را هم دریافت کند، مثلاً بگوید ظرف ۱۰ سال زندگی مشترک، بنده چهار هزار و ششصد و هفده مورد ناهار و سه هزار و هفتصد و سیزده مرتبه شام پختم، دو هزار و پانصد دفعه کهنه بچه را شستم، ده هزار مرتبه اتاقها را جارو کشیدم، ۲۵۰۰۰ دفعه بچه‌ها را شیر دادم، ۳۰۰۰ مرتبه لباسها را شستم و اتو کشیدم، به عبارتی اجرت المثل من می‌شود سی میلیون تومان که چون پول کشور مرتباً در حال تنزل است اکنون شده ۹۰ میلیون تومان.
با آن مهریه ۱۰۰۰ سکه‌ای در وجه اینجانبه کارسازی بفرمایید!
خانم فریماه میرزایی نمی‌دانم تا به حال سری به دادگاه‌های خانواده زده‌اند؟

ادامه نوشته