به بهانه اکران «هیس! دخترها فریاد نمی‌زنند»

هیس! دخترها فریاد نمی‌زنند

به بهانه اکران "هیس... دخترها فریاد نمی‌زنند"

«هیس... دخترها فریاد نمی‌زنند» عنوان فیلم در حال اکران پوران درخشنده است. این فیلم روایت یک آسیب اجتماعی است که گریبان برخی دختران را در جامعه می‌گیرد و خانواده‌ها به دلیل ترس از آبرو سکوت می‌کنند و بر جنایت فرد مجرم سرپوش می‌گذارند. متاسفانه با این سکوت به مسائل روانی که برای دختر آسیب دیده به وجود آمده نیز دامن می‌زنند. مسائلی که گاه تا پایان عمر گریبان دختر را رها نمی‌کند و او از داشتن یک زندگی عادی محروم می‌شود هرچند که در ظاهر مشکلات روانی که با آن دست و پنجه نرم می‌کند، هویدا نباشد. گرچه پوران درخشنده نتوانسته است از پس پرداخت سوژه برآید و در نهایت فیلمی نه چندان تماشایی و باورناپذیر به نمایش گذاشته است اما سوژه فیلم و تابوشکنی این کارگردان در پرداخت به این مضامین قابل تحسین و درخور توجه است و جا دارد به بهانه اکران آن به این آسیب‌ها و مفهوم «آبرو» پرداخته شود.
در این فیلم روی دو موضوع تاکید شده، اول بی توجهی والدین به کودک و عدم مراقبت درست از او در سن خردسالی و دوم پنهان کردن جنایت بزرگی مانند آزار جنسی به دلیل ترس از آبرو که در این یادداشت نیز حول همین دو محور صحبت می‌کنیم.
نکته اول هشدار صحیح فیلم درباره مراقبت از دختران و عدم سهل انگاری در این زمینه است. قدیمی‌ها یک مثل داشتند؛ «دختر و پسر مثل پنبه و آتش هستند.» و با تکیه بر این مثل سخت گیری در مراقبت از دختر تا حدی بود که به هیچ عنوان او را با مردانی جز افراد درجه یک تنها نمی‌گذاشتند. این سخت گیری در برخی خانواده‌ها تا جایی پیش می‌رفت که مادران دختر خود را با برادر تنی نیز تنها نمی‌گذاشتند، چراکه به گفته مددکاران اجتماعی بخشی از تجاوزها متاسفانه از طریق محارم و حتی پدر صورت می‌گیرد. در حال حاضر نیز مادران دلسوز در نگهداری از دختران خود این مراقبت‌های ویژه را دارند اما شاید لازم است که بدون ترس از تابوها آموزش‌های لازم به مادران داده شود تا بدانند چطور از دختران خود مراقبت کنند و چه مسائلی را به او آموزش دهند تا در صورت رخ دادن هر مورد ناگواری، چه مسئله مهمی باشد چه کم اهمیت، اتفاق را با مادر خود مطرح کنند تا از بروز اتفاقات آسیب‌زا جلوگیری شود.
نکته دوم و البته با اهمیتی که این روزها شایع است، پدیده ماهواره و تماشای بدون مرز و محدودیت آن در خانه و در حضور فرزندان خردسال است. والدین و خواهر و برادر بزرگتر به دلیل تماشای مکرر برخی تصاویر خارج از عرف و اخلاق، دیگر توجه چندانی به اخلاقی نبودن این تصاویر و تاثیری که روی بلوغ زودرس فرزندان دارد، نمی‌کنند. همین امر باعث می‌شود فرزند خردسال بدون درک درستی از تصاویر، گاه همان روش را برای ابراز محبت به کار گیرد و به طور مثال طوری دوست همسال خود را در آغوش بگیرند که همخوانی چندانی با سن او ندارد و همین مسئله در برخورد با اعضای فامیل و ... هم صورت می‌گیرد و متاسفانه دیده می‌شود برخی والدین حساسیت چندانی به این امر نشان نمی‌دهند. باید یادآور شد که این بی‌تفاوتی نیز ناشی از تماشای مکرر صحنه‌های خلاف عرف و اخلاق از تلویزیون است. بروز رفتارهای ویژه بزرگسالان از کودکان نیز این احتمال را در پی دارد که بیشتر در معرض آسیب قرار گیرند.
نکته بعدی سرپوش گذاشتن خانواده‌ها بر روی مسائل به اصلاح ناموسی است. خانواده‌ها از ترس ریختن آبروی خودشان و دخترشان آزار و تجاوز صورت گرفته را پنهان می‌کنند و حتی با یکدیگر هم صحبتی در این زمینه نمی‌کنند تا مبادا راز آشکار شود. چه رسد به اینکه به پلیس شکایت کنند تا دست متجاوز برای همیشه کوتاه شود. خانواده در حالی این پنهانکاری را صورت می‌دهند که گمان دارند، با پنهان کردن، آن اتفاق برای همیشه محو می‌شود درحالی که آسیب کوچکترین آزار جنسی سالها در روان فرد می‌ماند و بسته به میزان آزار فرد را در بزرگسالی رنج می‌دهد. دربرخی موارد حتی خود فرد مطلع نیست مشکلات و مسائلی که برای او به وجود می‌آید ناشی از اتفاق تلخی است که در کودکی برای او رخ داده. شایع‌ترین عارضه‌ای که تجاوز در خردسالی بر روی روان دختران می‌گذارد، عدم توانایی برای ارتباط عاطفی با همسر است که گاه تا بعد از زادواج متوجه چنین مشکلی نمی‌شوند. این درحالی است که اگر عرف و تفکرات نادرست در زمینه برداشت از کلمه «آبرو» کنار گذاشته شود، علاوه بر تنبیه مجرم و کم شدن این قبیل تجاوزها(چون فرد اطمینان دارد که والدین به دلیل ترس از آبرو پیگری ماجرا می‌شوند) می‌توان با برخورد درست با کودک آسیب دیده و انجام مشاوره، از شدت آسیب کاست. اما سپردن این مسئله به دست فراموشی و بایگانی خاطره بد در ضمیرناخودآگاه، ممکن است پس از گذشت سالها طور دیگری ظاهر شود و دوباره فرد را دچار آسیبی جدید و سرخوردگی تازه کند و برای همیشه او را از زندگی آرام محروم کند.

سریال «مادرانه»

سریال «مادرانه»

مهدی سلطانی,جدیدترین عکس از مهدی سلطانی بازیگر سریال مادرانه در نقش اردلان تمجید

سریال «مادرانه» به کارگردانی «جواد افشار» به پایان رسید...

** نگاه اول!
نگاهی به پشت پردۀ تیکه کلام اردلان تمجید، «بگو خُب»:
تکیه‌کلام اردلان تمجید(پدرِ رها) در فیلم مادرانه،«بگو خب» است. او صحبت می‌کند، نظرش را می‌گوید و منتظر شنیدن نظر ط...
رف مقابل نمی‌شود.
بعد از این‌که حرفش تمام شد، آخر جمله‌اش می‌گوید: «بگو‌خب»!!
در واقع تمام مشکلات از همین‌ بگو خب‌ شروع می‌شود. ‌
بگو خب‌، فقط یک عبارت ساده نیست. این عبارت از نبود فرهنگ گفت‌وگو خبر می‌دهد...
شخص می‌خواهد فقط خودش صحبت کند و دوست دارد وقتی حرفش تمام شد، دیگری کوچک‌ ترین مخالفتی نکند.
وقتی اردلان تمجید این دیدگاه را دارد، نتیجه‌ اش این می‌شود که نمی‌تواند با زنش سازش کند، از همسرش جدا می‌شود، چون توانایی و هنر گفت‌ وگو‌ کردن را ندارد، نمی‌تواند با دخترش رابطه خوبی برقرار کند و آنچه در خانواده‌ آنان پرسه می‌زند، فقط خشونت است!!!
________________________________
پ ن:
1- حالا «بگو خب»!!
2- حرفی داری؟!

زوال هوش و فراگیری حماقت و کودنی، دستاورد پرورشی تلویزیون

زوال هوش و فراگیری حماقت و کودنی، دستاورد پرورشی تلویزیون

شکی نیست که رسانه‌های تصویری هم چون تلویزیون، فیلم‌ها، تبلیغات، عکس‌ها و تصاویر و … از قدرت واژگانی بشر کاسته‌اند و خود را به بخش اجتناب‌ناپذیر فرهنگ بشر تبدیل نموده اند و در چنین شرایطی، دیگر راه گریزی برای ما باقی نمانده است. چنین روندی یقیناً با زوال استدلال، تفکر انتقادی، تحلیلی، مستقل و خالی از تعصب همراه خواهد شد. حال به میزانی که واژگان به حاشیه فرهنگ رانده شوند و تصاویر در مرکز به جایگزین آنها تبدیل شوند، شاهد زوال طبیعی آنچه که ما آن را هوش، ذکاوت و تفکر عقلانی می‌خوانیم، خواهیم بود.

سایت فرهنگی و مذهبی نگار

 



خاطراتِ گل آقا از امامِ گل ها

خاطراتِ گل آقا از امامِ گل ها
[به بهانۀ یازدهم اردیبهشت؛ سالگرد رحلت کیومرث صابری]

نویسنده: مصطفی سلیمانی

** اشاره
«کیومرث صابری فومنی» که در میان توده های مردم به «گل آقا» شهرت دارد در سال 1320 در صومعه ‌سرا چشم به جهان گشود. پس از دریافت دیپلم کشاورزی از دانشسرای ساری به تدریس در دبستان‌های فومنات پرداخت. سپس راهی تهران شد و ضمن تدریس در دبیرستان‌های تهران به تحصیل در دانشگاه پرداخت و موفق به دریافت لیسانس علوم سیاسی و فوق لیسانس ادبیات تطبیقی از دانشگاه تهران شد. پس از پیروزی انقلاب به مدیر کلی دفتر آموزش و بازرگانی و حرفه‌ای وزارت آموزش و پرورش رسید و پس از آن در دولت شهید رجایی مشاور نخست‌وزیر شد.
وی در سال ۱۳۶۲، در حالی که شانس به دست آوردن پست وزارت را نیز داشت، ناگهان از همهٔ مسئولیت‌های دولتی خود کناره گرفت و پس از مدتی، از روز ۲۳ دی سال ۱۳۶۳ شروع به نوشتن یادداشت‌های روزانهٔ طنز با نام مستعار «گل آقا» و تحت عنوان «دو کلمه حرف حساب» با محتوای انتقاد از دستگاه‌های دولتی و مشکلات موجود جامعه در صفحهٔ سوم روزنامه اطلاعات کرد، که نقطه عطفی در طنز نویسی ایران و احیاگر طنز مطبوعاتی بعد از انقلاب بود.
یادداشت‌های «دو کلمه حرف حساب» به خاطر شرایط سال ۱۳۶۳ که متأثر از جنگ و بحث‌های ایدئولوژیک و خشونت بود توانست با زبان طنز نوین خود و بهره گرفتن از شخصیت‌های خیالی نظیر «شاغلام»، «غضنفر»، «ممصادق»، و «کمینه عیال ممصادق»، تحولی در جامعه ایجاد سازد که با توجه به جو محدود آن سال‌ها، این کار فقط از گل آقا بر می‌آمد.
صابری از جمله طنز‌پردازان بزرگ ایران معاصر است که پس از انقلاب فرهنگی در روزنامه اطلاعات زیر عنوان دو کلمه حرف حساب شروع به نوشتن کرد و پس از آن نشریه گلآقا را تاسیس کرد که مورد توجه خاص وعام قرار گرفت. نوشته‌های طنز آمیز و ادیبانه صابری از جمله نمونه‌های طنز فاخر در ادبیات معاصر ایران است که طراوت خود را همچنان حفظ کرده است. کیومرث صابری در یازدهم اردیبهشت 1383 به دیار باقی شتافت.
کتاب «خاطرات کیومرث صابری» از دیدارهای ایشان با حضرت امام(س) اثری خواندنی و در یاد ماندنی است. به گواهی دست نوشته های پایانی کتاب از ضبط و تدوین تا نشر این خاطرات - چهار سال پس از درگذشتِ گل آقا- ده سال زمان صرف شده است.
گل‌آقا در این کتاب خاطراتش را چنین آغاز کرده است: من با نام حضرت امام قبل از اينكه ايشان را تبعيد كنند، آشنا شدم. سال 1342، دانشجو بودم. سال قبل از تبعيد امام بود. به دوستم گفتم: سيد قم مي‌روي، ببين ما زير علم كدام آخوند داريم سينه مي‌زنيم، آخوندهاي جور واجور ما ديديم. ايشان رفت و آمد، گفت: اين اصلا يك چيز ديگه است. ما جوان بوديم هفده، هجده ساله، اين در ذهن ما ماند؛ اسم «آقاي خميني».
** خاطراتی از زندگانی گل آقا
1- زندگي تلخ يك طنزپرداز
كيومرث صابري فومني كه ‌١١ ارديبهشت سال 83 درگذشت، متولد صومعه‌سرا بود، در جواني پدرش را از دست مي‌دهد و سپس به تهران مي‌آيد و تا دوره فوق ليسانس، ادبيات تطبيقي مي‌خواند،از همان ابتدا، كارش را با هفته‌نامه توفيق آغاز كرده و با نامهاي مستعار «گردن شكسته» ، «گردن شكسته فومني» و «گل آقاي فومني» شعر و مطالب كوتاه طنز مي‌نويسد. او در سالهاي قبل از انقلاب نيز مطالبي در نقد ادبيات نوشت. پسر جوانش آرش در جريان تصادفي در شمال درگذشت و داغش را تا سالها بر دل پدر و مادرش گذاشت. فومني صابري در سال ‌٥٨ به اولين مسؤوليت دولتي خود در وزارت آموزش و پرورش رسيد و هنگامي كه دوست صميمي او يعني شهيد رجايي به نخست وزيري و رياست جمهوري رسيد، صابري به مشاورت فرهنگي نخست وزير و رييس جمهور منصوب شد؛ ولي شوق نوشتن و قلم، بر قدرت سياسي پيروز شد و در سال ‌٦٢ از مشاغل سياسي كناره گرفت.

ادامه نوشته

همه پول ندارند، همه هم خرید می‌کنند!

همه پول ندارند، همه هم خرید می‌کنند!

همه پول ندارند، همه هم خرید می‌کنند!

همه ما همیشه از گران شدن کالاها شکایت می‌کنیم. اما همیشه بازارها شلوغ است.

همه ما همیشه از گران شدن کالاها شکایت می‌کنیم. اما همیشه بازارها شلوغ است. به ویژه حالا که به قول معروف شب عید هم هست. همه پول نداریم اما همه‌مان خرید می‌کنیم بدون توجه به اینکه بعد از این شب عید، فروردین و اردیبهشتی هم هست و نباید یکباره همه موجودی و نقدینگی را که آخر سال بیشتر می‌شود خرج کنیم. شاید یادمان رفته که همیشه راه پول دار شدن، کسب درآمد نیست، گاهی نباید بیهوده خرج کرد تا سرمایه، کم یا زیاد، حفظ شود.
روزهای آخر اسفند هميشه همراه است با ولع سيری ناپذيری برای خرید. فرقی نمی‌کند کالایی نیاز داشته باشیم یا نه، خرید خاصی مد نظرمان باشد یا نه. گشتن بین مغاز‌ها و پاساژها برای اغلب ما نوعی عادت شده و حتی برخی از این عادت لذت هم می‌برند. به خاطر همین كمتر فردی است که ترجيح دهد شب‌های نزديك به عيد را در منزل بماند و چيزی نخرد.
به خاطر تمايل شديد مردم به خريد در روزهای نزديك به عيد، بازار بساط‌های خيابانی تا نيمه‌های شب هم حسابی سكه هستند و معمولا تخفيف‌ها و فروش‌های ويژه‌ای كه بر روی كالا می‌خورد و خبرش با پيامك و تبليغات محيطی و دوستان و آشنايان می‌رسد اين ميل به خريد را بدون در نظر گرفتن احتياج ضروری به آن كالا، بيشتر ترغيب می‌كند.
بخشی از اينكه چرا اين اتفاق می‌افتد و ما معمولا در شب‌های نزديك به عيد خريدهای غير ضروری زيادی را از در گشت و گذارها و بساط های خيابانی می‌خريم مربوط می‌شود به ارائه الگوها و مدهای نامناسب كه ذائقه ما را تغيير داده است.
اما مسئله مهمتر خود ما هستيم كه در محاصره هزاران برنامه تبليغی تلویزیون، روزنامه، مترو و از همه مهمتر اینترنت و پيامك قرار داريم كه به طور معجزه آسايی می‌توانند بدون هيچ فكری ما را وسوسه كنند كه كالاهايی غير ضروری را بخريم. آدم‌هايی كه شم اقتصادی قوی ندارند در اين بين بايد بيشتر حواسشان را جمع كنند تا اسیر وسوسه خرید کردن نشوند. چون ناگهان از خریدهای کوچک هزار تومنی به خریدهای چند صد هزار تومانی خواهند رسید که اغلب نیز غیر ضروری هستند و بدون استفاده .
عادت کنیم به فرهنگ درست خریدن. همین حالا بروید کشوی کمد لباس‌ها و کابیت آشپزخانه‌تان را باز کنید. ببینید چقدر از وسایلی که انبار کردید را استفاده می‌کنید. کدام بدون استفاده مانده و کدام بعد از یک یا دوبار استفاده کناری افتاده است. یادمان باشد که «قشنگ بودن» و «قیمت مناسب داشتن» دلایل کافی و موجهی برای خرید کالا نیست. مهم‌ترین نکته برای خرید «نیاز داشتن» است. آنهم نیاز واقعی. حتی برای خرید ارزان قیمت‌ترین کالاها هم باید نیاز به داشتن آن وجود داشته باشد وگرنه دور و بر ما پر از کالاهای بدون استفاده و زاید می‌شود و جیبمان هم خالی.

ادامه نوشته

خلاصه گفتگو با عرفان نظرآهاری

خلاصه گفتگو با عرفان نظرآهاری

عرفان نظرآهاری: من زندانی نوشتن نیستم!

 مصاحبه گر: مصطفی سلیمانی


دغدغه هایش زیبا بود، به گونه ای که حس می کردیم، منشأ خاصی در دریافت های معرفتی اش وجود دارد!
اعتقادش بر این بود که برای فطرت پاک کودکی اش می نویسد.
گفتگوی خوب و پر محتوایی با ایشان داشتیم که عبارات عم...
یق آن را برایتان تقدیم می کنم:
1- برای من مخاطب اصلی روح و قلب کسی هست که می خواند.
2- من خودم را در درجه اول شاگرد خداوند معرفی می کنم.
3- زندگی را زیستن، فراتر از زندگی را در کتابها دنبال کردن است.
4- وقتی معصومیت کودکانه با تجربه بالغانه با هم ترکیب می شوند شما عارف خواهید شد.
5- هنرمند شدن نوعی ایثار است. چراکه شما بخشی از زندگی خودت را به دیگران می بخشی.
6- من معتقد به تاثیر در ادبیات هستم نه تبلیغ در ادبیات.
7- مردم همه دوره ها حوصله پیچیده شنیدن ها را ندارند. دوست دارند که ساده با ایشان صحبت کنیم همانگونه که خداوند از کلامی ساده برای سخن گفتن با مردم استفاده می کند.
8- هنر یک هنرمند این است که پیچیده ها را ساده کند. سخت ها را آسان کند و این را در آسیای روان خود بساید و نانی گرم برای آنها درست کند.
9- درواقع من راوی حقیقتی هستم که قرن ها درباره اش گفته شده است و من کمی از آن حقیقتی که حتی در آثار مکتوب فارسی وجود دارد را دارم اشاعه می دهم و همین هم باز باعث خوش آمدن مخاطب حتی امروزی دارد می شود.
10- کتاب را به عنوان یک کالا می بینم. کالایی که باید همه گونه مورد پسند مخاطب باشد کالایی که از جنس کاغذ گرفته از صفحه آرایی نقاشی ها گرافیک همه چیز باید محترمانه باشد و مخاطب احساس کند برایش نهایت تلاش انجام شده است.
11- من زندانی نوشتن نیستم!
12- «دیوارهای آسمان سیمان و سنگ است، هم کوچه و هم خانه و هم شهر تنگ است، من یونسم دنیا نهنگ است»
13- ما گاهی از شوق گرفتن مخاطب به هر ابتذالی تن می دهیم.
14- ما باید عام را در حدعالی بالا بکشیم نه اینکه خودمان در حد عام پایین بیاییم.


پ ن پ:
۱- اسفند ماه سال ۱۳۹۱، منزل دکتر عرفان نظرآهاری
۲- همراهان، دوستان خوبم: محمد خدابخش و رضا شهیدی.

خدایش بیامرزد!

خدایش بیامرزد!

سید حسن خمینی، با یادآوری دوران بازیکنی و مربیگری ناصر حجازی، از او به عنوان یکی از چهره های شایسته فوتبال ایران یاد و ابراز امیدواری کرد که راه و روش او میان ورزشکاران کشورمان ادامه یابد.

نکته جالب و عجیب در فیلم جدایی نادر از سیمین

نکته جالب و عجیب در فیلم جدایی نادر از سیمین

 برخی رسانه ها یکی از ظرافت های نادیده فیلم فرهادی که از دید منتقدان نیز به دور مانده بود را منتشر کردند تا از چند لایه بودن این فیلم و عمق نگاه فرهادی در ساخت آثارش که یادآور سه گانه سازی «آبی، قرمز، سفید» کیشکلوفسکی است، پرده برداشته شود.

در تیتراژ ابتدایی فیلم “جدایی نادر از سیمین” علاوه بر شناسنامه های نادر و سیمین به عنوان شخصیت های اصلی فیلم، شناسنامه های مژده و مرتضی دو شخصیت اصلی فیلم دیگر فرهادی یعنی “چهارشنبه سوری” نیز به صورتی که در دستگاه کپی قرار گرفته، دیده می شود!

 عکس   نکته ایی جالب و دیده نشده در جدایی نادر از سیمین +عکس

چهارشنبه سوری که در آن ترانه علی دوستی در نقش کارگر خانه ای بازی می کرد که هدیه تهرانی و حمید فرخ نژاد نقش زن و شوهر را در آن خانه ایفا می کردند و در این شرایط فرخ نژاد در حال خیانت به هدیه تهرانی و همراهی با یکی از زنان همسایه بود که در انتها، ترانه علی دوستی با دروغی که می گوید، حمید فرخ نژاد را از کمند هدیه تهرانی می رهاند و اجازه نمی دهد رابطه فرخ نژاد با زن همسایه علنی شود.

این نکته زیبا و ظریف می تواند اشاره ای باشد به سرانجام آن ها یعنی طلاق! ظرافت و خلاقیت فرهادی در اینجا به اوج خود رسیده است.

عکسی تکان دهنده و عبرت اموز از پارا المپیک

عکسی تکان دهنده و عبرت اموز از پارا المپیک

عکسی تکان دهنده و عبرت اموز از پارا المپیک

شیرینی گناه با پپسی!

شیرینی گناه با پپسی!

کشکول کودکانه شماره ۴۴ [به مناسبت روز جهانی کودک و تلویزیون]

کشکول کودکانه شماره ۴۴

[به مناسبت روز جهانی کودک و تلویزیون]

کشکول کودکانه

روز جهانی کودک و تلویزیون

  تهیه و تنظیم:

مصطفی سلیمانی

فيلم هاي مربوط به بزرگ سالان  
کودک در دنياي خاص خود زندگي مي کند و تا زماني که کودک است، بايد در اين فضا قرار داشته باشد. طبيعي است که اگر فضاي بزرگ سالان جايگزين دنياي کودک گردد، کودک را دچار تعرض دروني و «از خودبيگانگي» مي کند.
کودکان بيشتر زمان تماشاي تلويزيون خود را صرف مشاهده ي برنامه هاي بزرگ سالان مي کنند.[زهره سعادتمند، «اثرات تلويزيون بر کودکان و نوجوانان»، فصلنامه ي آموزش، ش 5 (پاييز 1376)، ص 38] برخي از روان شناسان و روان کاوان احساس مي کنند مواجهه ي دايمي با اين سرگرمي ها مي تواند به نحوي غيرطبيعي تأثير محيط زندگي بزرگ سالان را بر کودک تسريع بخشد و او را به اجبار به نوعي بلوغ زودرس بکشاند؛ بلوغي که ويژگي هاي آن سردرگمي، عدم اعتماد به بزرگ سالان، رويکرد سطحي به مسائل بزرگ سالان و حتي عدم تمايل به بزرگ شدن است.
وقتي کودک در وضعيت هايي که گاه توسط تلويزيون بر وي تحميل شده است قرار مي گيرد، به بزرگ سالان واقعي متعلق به اولين گروه تماس با خود متوسل مي شود. در اين موقع، بيشتر آنها را ناتوان مي يابد. تأثير اين عدم توانايي بزرگ سالان واقعي بر کودک مي تواند به اندازه ي تأثير عدم اطمينان به بزرگ سالان به روايت تلويزيون يا بيش از آن باشد.

تلویزیون و کُند ذهنی
طبق گفته دانشمندان و متخصصان آمریکایی مرکز بهداشتی واشنگتن، بررسی ها بر روی 329 نفر از کودکان و نوزادان از دو ماهه تا 4 ساله نشان می دهد که دیدن تلویزیون به صورت مداوم توانایی های گفتاری کودکان را تضعیف کرده و زمان انجام محاورات روزمره میان افراد نگهدارنده کودک و کودک را کاهش می دهد که این امر تاثیر منفی زیادی بر ذهن کودکان دارد.
در نتیجه این سری تحقیقات آمده است به ازای هر ساعت تماشای تلویزیون کودک با مشکلات بیشتری به لحاظ گفتاری و تلفظ کلمات روبروست و کودکی که یک ساعت بیشتر از کودک همسن خود تلویزیون نگاه می کند به طور متوسط 770 کلمه کمتر بلد است.
طبق گفته متخصصان این مرکز نتیجه این تحقیق می توان ارتباط میان تماشای تلویزیون و تاخیر کودکان در حرف زدن را آشکار سازد.

تلويزيون و سلامت
تلويزيون بر سلامت کودکان نيز تاثير جدي دارد. قبل از هر چيز، بچه ها اطلاعات زيادي در مورد سلامت از تلويزيون کسب مي کنند؛ البته بيشتر از راه تبليغات. تبليغات نيز به طور کلي اطلاعاتي واقعي يا متعادل در مورد زندگي سالم و انتخاب مواد غذايي در اختيار آنها نمي گذارد. اکثريت کودکاني که به تماشاي تلويزيون مي نشينند آنچه که تبليغات مي گويند را باور دارند.
مشکل دوم اين است که تماشاي بيش از حد تلويزيون مي تواند منجر به چاقي و اضافه وزن شود.
بچه هايي که در زمان هاي طولاني به تماشاي تلويزيون مي نشينند، بيشتر احتمال دارد که فعاليت بدني کمي داشته و هنگام تماشاي تلويزيون از تنقلات استفاده کنند.
در ضمن بسياري از تبليغات تلويزيوني، خوراکي ها و نوشيدني هاي ناسالم را تبليغ مي کنند. متخصصان و کارشناسان از دير باز ارتباطي ميان تماشاي بيش از حد تلويزيون و چاقي يافته اند.
در نهايت، تلويزيون مي تواند رفتارهاي مخاطره آميز را تشويق کند و از اين طريق بر سلامت کودکان در سنين مختلف اثر بگذارد.

کودک، تلویزیون، رفتار با والدین
کودکانی که وقت بیش‌تری به مطالعه و انجام تکالیف مدرسه اختصاص می‌دهند از سلامت بهتری برخوردارند و رابطه قوی‌تری با والدین خود دارند.
براساس مطالعه انجام شده در کشور نیوزیلند کودکانی که بیش از اندازه به تماشای تلویزیون می‌نشینند و یا وقت زیادی را به کار با رایانه اختصاص می‌دهند به احتمال در قیاس با همسالان خود رابطه ضعیف‌تری با والدین خود دارند.
نتایج مطالعه روی 3043 کودک 14 و 15 ساله نشان می‌دهد که بابت هر ساعت تماشای تلویزیون به میزان چهار درصد از رابطه کودک با والدین او کاسته می‌شود. این میزان در کار با رایانه به پنج درصد می‌رسد.
براساس گزارش شورت نیوز، از سوی دیگر، کودکانی که وقت بیش‌تری به مطالعه و انجام تکالیف مدرسه اختصاص می‌دهند از سلامت بهتری برخوردارند و رابطه قوی‌تری با والدین خود دارند.

تلويزيون و ترس بچه ها
ديدن خواب هاي بد، احساس اضطراب، ترس از تنها بودن و کناره گيري از جمع دوستان از جمله علائم و نشانه هاي وحشت يا ناراحت بودن کودکان است. مطالعات نشان داده اند اين نوع ترس ها بيشتر از طريق فيلم ها به بچه ها منتقل مي شود و ترس ناشي از تلويزيون مي تواند باعث مشکلات خواب در کودکان شود. موجودات ترسناکي مانند هيولا يا چيزهاي عجيب و غريب بخصوص کودکان ۲ تا ۷ ساله را مي ترساند. محققان معتقدند اگر به بچه ها بگوييد که اين تصاوير واقعي نيستند نيز کمکي به آنها نکرده ايد، زيرا بچه هاي زير ۸ سال نمي توانند تفاوت ميان واقعيت و خيالپردازي را درک کنند.

چگونگی انتخاب فیلم مناسب کودکان
فیلم مناسب کودک باید شرایط ذیل را داشته باشد:
1- رعایت اصول کلّی روانشناسی کودک در طرح مسایل رفتاری کودکان.
۲- پرهیز از به کارگیری زبانِ استعاری و پُر راز و رمز.
۳- سادگی بیان و پرهیز از نمایش صحنه ها و نماهای نمادین.
۴- تأکید بر تخیّل سازنده و مثبت، به گونه ای که نشانگر برآورده شدن آرزوهای قلبی کودکان باشد.
۵- برآورده شدن آرزوهای مثبت و انسانی خاصّی که در دنیای واقع، کم تر امکان تحقّق خواهد داشت.
6- استفاده دقیق از نقش تخیّل «جان بخشِ» کودکان در رویارویی با اشیاء، درختان و دیگر ساخته های بی جانِ مصنوعی و عناصر طبیعی.
۷- رعایت زمانِ مناسب و طول فیلم ها، با توجّه به میزان قدرت تمرکز کودکان.
۸- به کارگیری جاذبه های تصویری و «دیداری شنیداری» مناسب اعم از: رنگ، نور، صدا، موسیقی، سایه روشن های دلنواز در کنار جذابیّت هایی چون: خوش آوایی و هماهنگی های شنیداری و موسیقایی و کلام متناسب و به کارگیری آواهای طبیعی.

نقش و تأثیر تلویزیون در زندگی کودکان [به مناسبت روز جهانی کودک و تلویزیون]

نقش و تأثیر تلویزیون در زندگی کودکان

[به مناسبت روز جهانی کودک و تلویزیون]

اشاره:
یکی از مسایلی که از دیرباز، توجه اندیشمندان حوزه های گوناگون علوم انسانی را به خود جلب کرده و موجب قلم فرسایی این اندیشمندان شده، مسأله رابطه تلویزیون با کودک و نوجوان است.
در حال حاضر در میان تمام وسایل ارتباط جمعی، تلویزیون تنها رسانه‌ ای است که میلیاردها انسان در سراسر جهان به‌ طور گسترده ‌ای از آن استفاده می ‌کنند و براساس آمار بیشترین مخاطب آن در حال حاضر کودکان و نوجوانان هستند و به همین دلیل نیز این رسانه نقش مهمی را در ایجاد الگوهای ذهنی و رفتاری و ارتباطی کودکان ایفا می‌کند.

   

نویسنده: مصطفی سلیمانی

قابلیت های تلویزیون:
کسی نمی تواند مدعی شود که تلویزیون برای کودکان صرفاً خوب یا بد است. برای برخی کودکان در برخی شرایط، برخی برنامه های تلویزیونی زیان بخش است، برای سایر کودکان در همان شرایط یا برای همان کودکان در شرایط دیگر، تلویزیون می تواند سودمند باشد. برای بیشتر کودکان در اغلب شرایط، بیشتر برنامه های تلویزیون خنثاست و زیان و یا سود خاصی ندارد زیرا تلویزیون هم مثل دیگر مصنوعات بشری کارکردهای سه گانه در دو بُعد آشکار و نهان دارد:
▪ کارکردهای مثبت  ▪ کارکردهای منفی  ▪ کارکردهای خنثا.
با توجه به این تقسیم بندی، تلویزیون نه صرفاً عاملی است که زندگی طبیعی انسان ها را به خطر اندازد و نه وسیله ای است مطلقاً برای پیشبرد اهداف بشر.
در این زمینه، دیوید سالکید در گفتوگو با مجله لایف می گوید:
من روشن فکری هستم که نگران تلویزیون است. برخی چیزهای خوب در آن است. این چیزهای خوب مثل جزایری مرجانی در اقیانوسی از زباله هستند… . تلویزیون مرا دیوانه کرده است چراکه واقعاً دوستش دارم، در حالی که چیز کثیفی است مثل زن بسیار زیبایی که نفرت انگیز به نظر می رسد. تنها راه درست کردن آن (تلویزیون) تهذیب گروهی است که تلویزیون را اداره می کنند.[ویلبر شرام جک لایل و ادوین بی پارکر، «تلویزیون در زندگی کودکان» ترجمه: محمود حقیقت کاشانی تهران مرکز تحقیقات و مطالعات و سنجش برنامه ای صدا وسیما، ص ۱ و ۵]
بررسی تاثیر مثبت و منفی تلویزیون بر کودکان:
1- تأثیرات منفی:
با وجود تمام مزایای مثبت تلویزیون از قبیل نقش برجستۀ آن در امر اطلاع ‌رسانی و آموزش، فرهنگ ‌پذیری، ایجاد تفنن و سرگرمی، این رسانه نیز مانند تمامی تکنولوژی‌ های ارتباطی دیگر اگر به ‌موقع و صحیح استفاده نشود، تأثیرات منفی غیرقابل انکاری دارد که درصورت بی‌توجهی به آن ممکن است تأثیر مثبت این رسانه فراگیر را تحت‌الشعاع قرار دهد.
از جمله تأثیرات منفی تلویزیون روی کودکان نقش منفی آن در تضعیف مهارت‌های کلامی و ارتباطی کودکان است.
تحقیقات اخیر نشان داده است کودکانی که ساعت‌های متمادی را صرف تماشای تلویزیون می‌کنند؛ در آینده دچار مشکلات ارتباطی و کلامی خواهند شد. متأسفانه بسیاری از والدین نمی‌دانند فرزندانشان در چه مرحله‌ای از دوران کودکی‌شان تکامل گفتاری و ارتباطی‌شان را آغاز می‌کنند. این تحقیقات نشان می‌دهد فقط 2/5 درصد از والدین می‌دانند که یک نوزاد بین 12 تا 18 ماهگی نخستین کلمه زندگی خود را می‌گوید، در حالی که 31 درصد انتظار دارند کودک نخستین کلمه زندگی خود را بین 6 تا 8 ماهگی بر زبان بیاورد. همچنین فقط 1/5 درصد از والدین می‌دانستند که کودکان نخستین جمله 5-3 کلمه‌ای خود را حدود 3 سالگی بر زبان می‌آورند.
«مک ‌گایر»، روانشناس و محقق، ورود رسانه‌هایی مانند تلویزیون را به «ورود یک بیگانه به خانه» تعبیر کرده است. به گفته این محقق این بیگانه به‌ طور متوسط 6 روز در هفته در خانه‌ها حضور دارد؛ بیگانه‌ای که به ‌طور آزادانه در همه جای خانه سر می‌ زند و تأثیر می‌گذارد. این بیگانه وظیفه محدود کردن توانایی کودکان و حتی بزرگسالان را در تشخیص ‌رؤیا از واقعیت به‌عهده دارد.
همچنین «جان تیلور گاتر1999» دربارۀ وسعت دنیای مجازی اعتقاد دارد:
تلویزیون و رسانه‌ها با صرف وقت کودکان به دنیای مجازی، فرصت تجربه دنیای حقیقی و آشناشدن با واقعیت‌های جذاب، نشاط‌ آور و حتی مخاطره‌آمیز را از آنان سلب می‌کنند.
واقعیت این است که تماشای تلویزیون به‌خصوص در سال‌های نخست زندگی کودک اثرات سوئی بر مهارت‌های فکری، ارتباطی، کلامی و حتی خلاقیت کودکان دارد.
تماشای تلویزیون به‌صورت متمادی باعث می‌شود، کودکان از فعالیت‌هایی که می‌توانند و باید در زمان رشد خود انجام دهند غافل بمانند و در اصطلاح کودکی نکنند. به ‌عنوان مثال بازی، ارتباط با کودکان دیگر و حتی بزرگسالان که به تقویت مهارت‌های کلامی و ارتباطی و عاطفی کودک می‌انجامد اگر در زمان خود و به موقع صورت نپذیرد کودکان امروز را با مشکلات عدیده در آینده روبه ‌رو خواهد کرد؛ کودک به‌عنوان مخاطب منفعل، ساعت‌ها روبه‌روی تلویزیون می‌نشیند و به تماشای آن می‌پردازد و در واقع مهارت‌های لازمه ضمن رشد را نیاموخته و تجربه نمی‌کند.
محققان توصیه می‌کنند والدین برای داشتن کودکانی سالم و با سیر رشد طبیعی باید وسایل ارتباط جمعی را به خدمت خود در آورند و به واسطه معضلاتی همچون شاغل بودن، آپارتمان‌نشینی و دغدغه‌های زندگی ماشینی فرزندان خود را به‌طور تمام و کمال در معرض وسایل نوین ارتباطی قرار ندهند. سن میانگین جذب کودک به تلویزیون حدودا 9‌ ماهگی است و لذا برای درامان ماندن از آسیب‌های بی‌رویه تلویزیون، والدین نباید برای سرگرم کردن کودکان به ‌ویژه در سنین زیر یک 3 سال استفاده کنند. رشد مهارت‌های اجتماعی کودک در گروی استفاده صحیح کودکان از وسایل ارتباط جمعی است، لذا برای داشتن بزرگسالانی با مهارت‌ها و قابلیت‌های اجتماعی طبیعی، باید حداقل ساعت‌هایی تلویزیون را خاموش کرد تا کودکان کودکی کنند.
دلیل خاصی که کودکان را به تماشای تلویزیون تشویق می‌کند، با نوع برنامه‌هایی که تماشا می‌کنند و نظر آنها درباره آن برنامه‌ها ارتباط دارد. دسته‌ای از کودکان از روی عادت یا برای وقت گذرانی تلویزیون تماشا می‌کنند و برنامه‌های جدی تلویزیون برایشان کمتر اهمیت دارد و بیشتر به‌دنبال سرگرمی‌های ساده و پرهیجانند.
البته در کنار مسائل مطرح‌شده، تلویزیون نقش زیادی در تعلیم و تربیت داراست.
2- کارکردهای مثبت:

 

ادامه نوشته

نگاهی به فیلم «اینجا بدون من» و «سیزده 59»

نگاهی به فیلم «اینجا بدون من» و «سیزده 59»

   نویسنده: مصطفی سلیمانی

با سلام خدمت شما سروران و دوستان گرامی!

خیلی ممنون از همه که گاه و بی گاه به وب خودشون سر می زنند... مایه دلگرمی هستید و از حضورتون لذت می برم!


پ ن پ۱: سفر به گناباد هم همانند سفرهای دیگه تموم شد و جاتون خالی خوش گذشت.

پ ن پ۲: در قطار درجه یک نور (جهت درج در پرونده) در حال برگشت بودیم که مشغول دیدن دو فیلم شدیم، فیلم هایی به نام های «سیزده ۵۹» و «اينجا بدون من» ساخته تحسین شده بهرام توکلی که دو بازیگر نامی به نام های «پرویز پرستویی» و «فاطمه معتمدآریا» بازیگر نقش اولش بودند! با اینکه بازی هر دو رو دوست دارم، ولی فیلم «اینجا بدون من» رو بیشتر پسندیدم!

خلاصه داستان فیلم «اینجا بدون من»:

داستاني خانواده اي 3 نفره. مادر، پسرش احسان و دخترش يلدا. خانواده اي نيازمند كه هريك در آرزوي رسيدن به روياي خود هستند...

به نظر من شخصیت اصلی داستان در این فیلم فرد نیست بلکه کل خانواده  شخصیت اصلی هستند!

اینجا بدون من یعنی اینجا بدون احسان! احسان رفت به بندر عباس و هرگز به اون خونه برنگشت. سکانس های پایانی رویاهای احسان بود براساس حرفای خودش: " ... می تونی سرنوشتشونو تغییر بدی. اینطوری می تونی واقعیتو به شکل خواب و رویا بازسازی کنی..."
بسیار فیلم زیبایی بود.

پ ن پ۳: کارگردان فیلم «سیزده ۵۹» رو خیلی دوست دارم! سامان سالور، که قبلاً یه فیلم ازش دیده بودم، به نام «چند کیلو خرما برای مراسم تدفین» توصیه می کنم حتماً ببینیدش! کارگردان جوان و با انگیزه ای است. این فیلم با بازی محبوب من، محسن تنابنده (یا طنابنده) بوده است که اجازه پخش نداشت!

پ ن پ۴: ولی خداییش هیچی این فیلم نمی شه!

پ ن پ۵: محمد امین جدیداً که قصدا داره طلبه بشه می گه:«وقتی من خواستم سخنرانی کنم، نمی تونم تو خطبه بگم: «ابوالقاسم مصطفی محمد!» چون من اسمم، محمدامین نه مصطفی!!!

نگاهی به فیلم تسویه حساب از دیدگاه یک طلبه

نگاهی به فیلم تسویه حساب از دیدگاه یک طلبه

منتقد: مصطفی سلیمانی

سلام! دیشب فیلم «تسویه حساب» ساختۀ تهمینه میلانی رو دیدم [داستان این فیلم درباره چهار دختر بزهکار است که درگیر ماجراهای مختلفی میشوند] و امروز به سایت مراجعه کردم تا نقدهایی که بهش شده رو بخونم. نقدهایی متفاوتی رو دیدم و بی انصافی هایی دیدم. من هم به نوبۀ خودم مطالبی را درج کردم.

با سلام خدمت شما دوستان و بزرگوارانی که نظراتشون رو تک به تک خوندم و واقعاً برام جالب بود!
من یک طلبه هستم و دوست دارم نگاه متفاوتی به این مسأله داشته باشم. این فیلم رو نگاه کردم و نقدهایی که به اون شده بود رو هم مطالعه کردم. بعضی از دوستان خیلی تند نوشتند و تازه ادعای انصاف هم داشتن، ولی باید بگم انصاف در نقد عقلانیه نه فحش و ناسزاگویی!
بنده این فیلم رو نگاه کردم و جزو فیلم هایی بود که دیدنش برام وقت تلف کردن نبود و یه سری عقاید و حرف هایی که کارگردان در طول مطالعه و تحقیقات میدانی اش -حالا درست یا غلط بماند- به اون رسیده بود و ارزش دیدن و بهره برداری داشت، برام مشخص شد.
مخالفین و متولیان امور مذهبی با نگاهی به این فیلم در می یابند که از چه زوایایی باید فیلم بسازند و یا در چه زمینه هایی باید بیشتر کار کنند.
خانم میلانی لااقل مسایل مربوط به زنان و مشکلاتشون رو -حالا به قول شما افراطی- داره مطرح می کنه... ما باید از این فضایی که ایشون درست کرده و به نحوی بلندگوی عدۀ زیادی از زنان ما هست، استفاده کنیم.
باید پذیرفت که اینگونه زنان در اجتماع وجود دارند و هر روز هم از نظر آماری وقیح تر میشه اما باید به فکر درمان بود. در فضایی که از در و دیوار شهوت داره می ریزه، یه فکری باید در مورد جوانان و مشکلات جنسی آنها داشت. اسلام درمان و نسخه دارد، این ماییم که با سلایق خود اسلام ناب آمریکایی ارائه داده ایم.
- چند گلایه از فیلم:
1- تو قسمتی از فیلم نگاهی عرفی که در جامعه به ازدواج موقت هست، پرداخته شده است. به نظرم خانم میلانی هم علاوه بر نگاه خود به نگاه غلط جامعه هم پرداخته... اما بگم اگه ازدواج موقت از غرب اومده بود، هزاران سمیناهار و کنفرانس ها براش می گرفتیم!!
 وقتی خواهر باردار مریم از او پرسید: «مگر صیغه شدی که پولدار شده‌ای؟» مریم بهش گفت: «خفه شو»! این صحنه تو خیلی از فیلم های ما متأسفانه بروز داره. قبح فحشا کمتر از ازدواج موقت و به اصلاح صیغه هست!!!
2- اون سکانس های آخر که مربوط می شد به فوت شوهر مادر مهناز افشار که سبب می شه پرده از اسرار زندگیش پیش السا فیروزآذر برداره، یه کم اذیتم کرد. خیلی برام دردناک بود. گرچه اینجا فیلم بود، ولی این ها و بدتر از اینها که نمی شود به به تصویر کشید به وفور دیده می شود. بگذارید مثالی برایتان بزنم:
دختری نامه نوشته و قصد ازدواج دارد و قصدش برقراری صداقت از ابتدای زندگی است؛ اما نمی داند که اگر به خواستگارش نگوید که برادرش با او ارتباط داشته، آیا خلاف صداقت مرتکب شده؟!!
- چند گلایه از منتقدین:
1- همۀ ما می دانیم که خانم میلانی از قوت و قدرت بالایی -چه از نظر هوشی و چه از نظر امکاناتی و قدرت استفاده از بازیگران- برخوردار هستند. و از طرفی این نگاه خانم میلانی را خیلی از زنان ما -به قول شما که می گویید: فمنیست- دارند و نباید این نگاه را قلع و قم کرد، بلکه اتفاقاً باید بها داد و حرف هایشان را شنید و دید که مشکل از کجا آب می خورد.
2- اگر خانم میلانی را به هیچ وجه قبول نداریم، نباید با ادبیات تند و بعضاً زشت، با او برخورد کنیم.
در این نقدهایی که برخی از بزرگواران عقایدشان را به زیور طبع گذاشته اند، بعضاً از ابزار فحش و ناسزاگویی استفاده شده است. البته آنهایی که از همه بیشتر ناراحت شده اند، اصولاً آدمهایی هستند که یا مذهبی اند و یا رگه های مذهبی دارند و به مسایل اخلاقی این فیلم حساس شده اند که می توان از باب نمونه به این موارد اشاره کرد: زیر سوال رفتن ازدواج موقت، فحش سرایی زنان، حجاب زنان و...
من به برخی از این مذهبی ها -مجبوریم ازر این لفظ استفاده کنم!- که از اسلام و زیر سوال رفتن آن دم می زندد، باید عرض کنم:
همۀ ما می دانیم که پیامبر خدا(ص) برای همۀ ما الگو و اسوه هستند: «لقد کان لکم فی رسول الله اسوة حسنة» کارها و رفتار حضرت برای ما حجت است! حال باید ببینیم که حضرت با دیگر اندیشان و مخالفان چه برخوردی داشتند، تا ما هم همانند ایشان برخورد کنیم. با مطالعۀ صفحات تاریخ که ناگذیر باید زندگی شان را باید از آن استخراج کنیم، در می یابیم که آن حضرت در سخت ترین شرایط هم با مخالفان خود بهتر از برخوردهای ما با رفیقانمان دارد.
۳- باید با خانم میلانی که عقایدی خاص دارد، درست برخورد کرد تا ایشان هم به نکات و مسایل که بعضاً منصفانه مطرح می کنید، تأملکی داشته باشد.

با عرض پوزش از طولانی شدن این سیاه قلم...

تقاضاي يك بازيگر از نوه امام (ره) +عكس

«گيتي معيني» بازيگر سينما و تلويزيون از «سيد علي خميني» خواست براي بطري آبش دعا بخواند.



به گزارش آويني فيلم، شب گذشته دومين جشنواره فرهنگي و هنري «بر آستان افتاب» به بهانه بيست و سومين سالگرد ارتحال امام خميني (ره)، بنيانگذار جمهوري اسلامي ايران در سالن همايش هاي برج ميلاد برگزار شد. در حاشيه اين مراسم، «گيتي معيني» بازيگر سينما و تلويزيون از «سيد علي خميني» نوه حضرت امام (ره) خواست براي بطري آب دعا بخواند.

آقای سیب زمینی ببخشید !

http://www.apam.ir/wp-content/uploads/2012/09/2doz27bkixk0vj3jyxm0.jpg

فروش بیش از دوملیاردی کلاه قرمزی

فروش بیش از دوملیاردی کلاه قرمزی همه را انگشت به دهان گذاشت!

عکس متفاوت از دو گزارشگر معروف صدا و سیما عادل وخیابانی

 عکس متفاوت از دو گزارشگر معروف صدا و سیما عادل وخیابانی

دو گزارشگر معروف صداوسیما در روزهای خیلی دور. زمانی که فوتبالی ها تازه با صدای این دو آشنا می شدند

عکس متفاوت از دو گزارشگر معروف صدا و سیما عادل وخیابانی


به گزارش گل، عکس مربوط است که روزهای شکل گیری شبکه 3. عادل فردوسی پور هنوز گزارشگر مطرحی نبود و جواد خیابانی به عنوان شماره یک نسل تازه یکه تازی می کرد.
فردوسی پور در این عکس شبیه به همه در سالهای اولیه دهه 70 است. او با ریشی تنک و چهرهای نسبتا ارزشی در این عکس مار ا یاد برنامه ای می اندازد که عکسهای قدیمی علی دایی رانشان می داد تا تغییرات چهره او را به همه یادآور شود.
به چهره جواد خیابانی هم دقت کنید. خیلی جوانتر و با نشاط تر از امروز... او پرچمدار نسلی بود که انحصار گزارشگری را در صداوسیما شکست.
نفر سوم حاضر دز این عکس توابی است. کسی که کارش ارائه اطلاعات ریز درباره بازیهای فوتبال در زمانی بود که جامعه بی اینترنت تشنه این چیزها بود. توابی چندان در صداوسیما دوام نیاورد.

روی جلد تمام نشریات از تصاویر گلزار پر شده است !

 روی جلد تمام نشریات از تصاویر گلزار پر شده است !

سایت روزنامه ایران نوشت:

جمشید هاشم‌پور بازیگری که در دهه‌ شصت و تا حدودی هم هفتاد با ایفای نقش‌های ابرقهرمانانه در فیلم‌های اکشن مخاطبان بسیاری را به ویژه در شهرستان‌ها به سینما‌ها می‌کشاند، مدتی است کم کار شده و اغلب نقش‌های کوتاه آثاری را بازی می‌کند که در اکران هم چندان توجهی به آن‌ها نمی‌شود. آخرین بازی هاشم‌پور را در درام جنگی «گلوگاه شیطان» در نقش یک شکارچی کوسه دیدیم.

روی جلد تمام نشریات از تصاویر گلزار پر شده است !


چندی قبل هاشم‌پور را که در حال قدم زدن در خیابان شریعتی بود به طور اتفاقی دیدم و اولین پرسشی هم که از او داشتم دلایل کم کاری‌اش در سینما بود. جالب اینجاست که محل دیدار من و هاشم‌پور درست روبروی سینما صحرا بود که فیلم «خوابم می‌آد» را اکران می‌کرد و همین که من گفتم چرا در سینما کم کار شده‌اید، هاشم‌پور به سردر سینما صحرا اشاره کرد و گفت: «مگر سینمایی هم برای ما مانده که من پرکار شوم. سینمای ما در بهترین حالت فیلمی است مثل «خوابم می‌آد» و در چنین اوضاعی معلوم است که جایی برای من و امثال من نیست.»


هاشم‌پور که به لحاظ فیزیکی همچنان سرحال نشان می‌داد، ادامه داد: «مگر دیگر کسی مثل ملاقلی‌پور هم هست که «قارچ سمی» بسازد یا حداقل «میم مثل مادر» که من هم در آن ایفای نقش کنم؟! حداقل اثری مثل «استشهادی برای خدا» هم ساخته نمی‌شود که مرا ترغیب به ایفای نقش کند.»


از جمشید هاشم‌پور درباره دلایل دوری‌اش از فضای رسانه هم پرسیدم و او پاسخ داد: «سینمایی وجود ندارد که این همه رسانه برای آن منتشر شود. نمی‌دانم با این اوضاع کیفی، رسانه‌های مختلف چیزی هم برای عرضه به مخاطبان دارند؟!»


هاشم‌پور افزود: «روی جلد تمامی نشریات پر شده از تصاویر گلزار و بازیگرانی که فقط چهره دارند. دیگر جایی برای بازیگران واقعی نیست.»


پایان درد دل‌های هاشم‌پور این بود: «کسی حال ما را نمی‌پرسد و ما هم ترجیح می‌دهیم حال کسی را نپرسیم و زندگی بی‌حاشیه خود را ادامه دهیم.»

کودکی هنرمندان

 
 
 

حضور مدیرعامل پرسپولیس در نماز جمعه قم

حضور مدیرعامل پرسپولیس در نماز جمعه قم

فرهادی و حاتمی کیا ؛ 11 سال پیش

فرهادی و حاتمی کیا ؛ 11 سال پیش

اصغر فرهادی و ابراهیم حاتمی‌کیا 11 سال پیش در جریان نوشتن فیلمنامه «ارتفاع پست» با هم همکار بودند.

طرح معنادار پیراهن جدید پرسپولیس

طرح معنادار پیراهن جدید پرسپولیس


روی آستین پیراهن جدید پرسپولیس 6 خط کشیده شده است که به گفته برخی نزدیکان به باشگاه یادآور پیروزی پرگل پرسپولیس مقابل استقلال است..

عروسک گردانان مدرسه موشها

مدرسه موشها...

حمید جبلی و ایرج طهماسب سال ها پیش از اینها در مجموعۀ "مدرسه موشها" با همدیگه فعالیت می کردند.

جبلی عروسک گردان "کپل" بود و طهماسب "دم باریک"

نفر سمت راست تصویر "ایرج طهماسب" است. کنار وی "فاطمه معتمد آریا" که عروسک گردان "نارنجی" و "خواهر عینکی" بود.

نفر بعدی هم "حمید جبلی" است. کارگردانی این کارتون هم با "مرضیه برومند" بود.

عجب کارتون زیبایی بود!

 

محمدرضا شریفی نیا و دخترانش در منزل + عکس

0b841fe105ad1fc217f348e705410b01 محمدرضا شریفی نیا و دخترانش در منزل + عکس

عکس : خداي کچل اعلام موجوديت کرد!

خداي کچل!

عکس : خداي کچل اعلام موجوديت کرد!

به گزارش "جهان"، در پي طرح ادعاي خدايي از سوي يك شهروند خوزستاني، تعدادي جوان با گرويدن به اين فرقه ساختگي، به عبادت و پرستش اين شخص روي آورده‌اند.
اين شخص كه «ع.غ» نام دارد و به "صائد" معروف شده است از مدتي پيش با مطرح‌كردن خود به عنوان خدا و آفريننده انسان‌ها، به فريب مردم و به‌ويژه جوانان عرب‌زبان خوزستان روي آورده و به بهانه‌هاي مختلف آنان را براي پرستش، گرداگرد خود جمع مي‌كند.
اين در حالي است كه طرح ادعاي خدايي از سوي افراد مدعي تا كنون بسيار كم‌سابقه بوده و مدعيان معمولاً با در نظر گرفتن سطح شعور فريب‌خوردگان، تنها به طرح ادعاي ارتباط دائم با امام مهدي(عج) يا برانگيختگي به عنوان پيامبري جديد اكتفا مي‌كردند.
در فيلمي كه اخيرا در گوشيهاي تلفن همراه بلوتوث مي شود فردي حدودا 40ساله كه سر و صورتي تراشيده و كاملاً بي‌مو دارد ادعاي الوهيت و خالقيت و در عين حال قيافه‌اي مضحك دارد.
وي در تمام مدت حضور در جشن تولد خود، كلاهي لبه‌دار بر سر و يك پيراهن مشكي راه‌راه به تن داشته و هيچ كلامي از وي شنيده نشده است.
ادامه نوشته

عکس جالب از روش گرفتن توپ استقلالی ها از علی کریمی

عکس جالب از روش گرفتن توپ استقلالی ها از علی کریمی

منتخبی از عکس های بازیگران و همسرانشان

S A L I J O O N S A L I J O O N S A L I J O O N

ادامه نوشته