تشکّر از همسرمان را فراموش نکنیم!
تشکّر از همسرمان را فراموش نکنیم!
از قدیمُ الأیام گفتند که از باجناق جماعت، فامیل در نمیاد! ولی ما سعی کردیم از ژیان هم ماشین در بیاریم!
الغرض! دیشب میهمانِ باجناقِ عزیز بودیم که نگو بینِ خانم ها در موردِ حضورِ همسرِ بنده در شهرستان ها [در ایّامِ تبلیغ] بحث شده بوده؛
که تو چه جوری تویِ شهر غریب ده پانزده روز دوام میاری؟!
عاخه نه اونها رو می شناسی! نه از فرهنگشون خبر داری!
همسرِ بنده هم تعجبی کرده و گفته بوده که؛
خوب غریبه هستیم، آشنا می شیم!
فرهنگشون رو هم یاد می گیریم، تازه اطلاعاتمون هم زیاد می شه که
-----------------------------------------
پ ن:
1- هدف از گذاشتن این پست، تشکر از همسرِ مهربانم هست که با سختی هایِ زندگیِ طلبگی، همه جوره کنار آمده و نه تنها خَم به ابرو ندارد، بلکه رضایتِ کامل دارد! [البته تعجبم اینه که با وجودِ من(!) چه جوری از زندگیش راضیه(!)]
2- سختی های زندگیِ طلبگی؛
سختی همسر طلبه از بداخلاقی طلبه است، سختی اش آنجایی است که همسرش دچار پدیدۀ دین زدگی شده و هجومِ حجم زیاد معلومات، کارش را به جایی برساند که دیگر رمقی برای عمل به آن نمانده باشد!
آری سختی زندگی همسر طلبه اینجاست که *من* از آن غافلم.
3- خطاب به اساتید و دوستانِ طلبه ام:
با گذشت تر و فداکار تر از همسر طلبه روی این کره خاکی پیدا نمی شود؛ قدرشان را بیشتر بدانیم... همین!
+ نوشته شده در چهارشنبه ۱۳۹۲/۰۹/۰۶ ساعت ۱:۲ ق.ظ توسط مصطفی سلیمانی
|