دل كسي را نشكنيم!
دل كسي را نشكنيم!
گاهي نزديك ترين و صميمي ترين دوستمان از ما دلخور مي شود. با اينكه مي داند كه هميشه همراهش بوده ايم و كمك حالش. اما گاهي مي بينيم همان فرد از كسي كه كمي از او دورتر است، دلخور که نمی شود هیچ، هميشه هم ازديدنش شاد مي شود. علتش در خودمان است و بس!!
** چند نکته:
1- براي اينكه دوستمان داشته باشند، براي اينكه بعد از مرگمان- البته بعد از 120 سال- كسي از ما خاطره بدي به ياد نداشته باشد، براي اينكه برايمان فاتحه اي بخوانند و خدا بيامرزي بگويند، اصلا لازم نيست ديگري را در محبت خود غرق كنيم. قرار نيست تمام زندگيمان را با كسي تقسيم كنيم. اصلا لازم نيست سال ها هر كاري از دستمان بر مي آيد براي كسي انجام دهيم و خودمان را برايش بُكشيم، قرار نيست از جان و مالمان برايش بگذريم، فقط كافيست به كسي بدي نكنيم، دل كسي را نشكنيم و كسي را نيازاريم. يعني كاري نكنيم كه برنجد. همين!!
2- شرّ نرساندن مهم ترين و البته ارزشمندترين كار است كه ما مي توانيم در حق دوستانمان انجام دهيم و از آنها هم همين انتظاررا داشته باشيم. همين قانون طلايي كوچك تا زماني كه زنده هستيم همه را با اشتياق به سويمان مي آورد و بعد از مرگمان همه در اندوه مي گذارد.
(APPENDIX ITEM)