دهاتی که میگن، منظورشان چیست؟

افرادی هستند که دنیا را به اندازهء یک ده و روستا می بینند.
افرادی هستند که در یکی از محلات یک شهرستان زندگی می کنند و دنیا را به اندازهء آن محله می بینند. دنیای شان در حومهء آن محله و منطقه می گذرد. شاید هر از گاهی به مسافرت نیز بروند، اما ذهنشان را آن خانه و کوچه و مرکز خرید محله و شهرشان پر کرده است و با آن هم هویت شده اند. حتی بعضی از افراد به دلیل هم هویت شدگی با محیط خود، با بالش و تشک و ملافهء خود، فوبی مسافرت دارند و از مسافرت نیز پرهیز می کنند، مثل بعضی از افراد که از هر چیز ناشناختنی و تازه پرهیز می کنند، غافل از اینکه، زندگی در تازگی است!
انسان هایی نیز هستند که پایتخت نشین هستند و یا در شهرهای بزرگ زندگی می کنند و دنیا را به اندازهء همان شهرشان می بینند، شاید اینها شهری باشند!؟
عده ای نیز هستند که دنیا را به اندازهء کشوری که در آن زندگی می کنند می بینند، من این افراد را اصطلاحاً "کشوری" نامیده ام.
دسته ای نیز هستند که به خاطر حرفه و شغلی که دارند، در قاره ای خاص تردد می کنند و از آن هویت می گیرند و دنیا را به اندازهء آن قاره می بینند.
دسته ای دیگر، تعلق خاطر و ذهنی به کشور و قارهء خاص ندارند و به خاطر سرخوردگی ها و دلایل گوناگون دیگر، خود را "جهانی" می نامند و دنیا را به اندازهء کرهء زمین می بینند و مردم را به اتحاد دعوت می کنند تا در برابر موجودات سیارات دیگر، مسلح و متحد شوند، که گویی دشمن اصلی در سیارات دیگر باشد!
گروهی نیز هستند که هویتشان یگانگی و جاودانگی است. این افراد، خورشید را جدا از زمین نمی دانند و سیارات و فضاهای دیگر کشف نشده را نیز، جدا از وجود خود نمی دانند. اعتقاد دارند که همه چیز به هم وصل است. این افراد می توانند در یک روستا زندگی کنند و یا در اروپا و یا در خاورمیانه و یا در نقاط مختلف دنیا زندگی کنند. در دنیای اینان محدودیتی وجود ندارد، اینان پذیراگر بوده و تمام هستی می تواند در وجود این افراد جا بگیرد. اینان دشمن ندارند، حداقل در دل های شان دشمن وجود ندارد. اینان دشمنان خود را نیز، از خود می دانند!
حالا دهاتی یعنی چه؟
(APPENDIX ITEM)