اتفاقات و بیانات مهم امام خمینی (قدس سره) در سال 1362

مصطفی سلیمانی

1) اختلاف و خروج از زی طلبگی منشأ شکست روحانیت

مخاطب: بیانات امام (ره) در جمع نمایندگان مجلس خبرگان رهبری

زمان: 28 تیر 1362/ 8 شوال 1403- صحیفه امام، ج 18.

رسالت روحانیت از نگاه امام خمینی(ره)

* ساده زیستی:

امام دربارۀ روحانیت دو نگرانی داشتند. یکی اختلاف و دیگری از دست دادن زیّ طلبگی. (28/4/62)

امام در مبانی تفکر خود معتقد بودند که انسان اگر یک قدم به طرف دنیا رود از معنویتش کاهش می‌یابد (16/2/64) بنابراین حوزوی شرط ورودشان در علم، رفع تعلقات است برای عالم دین دورشدن از ساده‌زیستی و ورود در اشرافیت سم مهلک است. اشرافیت در عمل به تدریج خلق کاخ نشینی پدید می‌آورد و ملاشدن با خوی کاخ‌نشینی در تضاد است. «وقتی تشریفات زیاد شد، محتوا کنار می‌رود. وقتی ساختمان‌ها ماشین‌ها و دم و دستگاهها زیاد شود، موجب می‌شود بنیه فقهی اسلام صدمه ببیند، یعنی با این بساط‌ها نمی‌شود شیخ مرتضی و صاحب جواهر تحویل جامعه داد. این تشریفات اسباب آن می‌شود که روحانیت شکسته شود. زندگی صاحب جواهری را با زندگی روحانیون امروز که بسنجیم، خوب می‌فهمیم که چه ضزبه‌ای  به دست خودمان به خودمان می‌زنیم.» (11/6/63)

از ناحیه کارکرد تشریفات در حوزه‌ها هم امام معتقد بودند روحانیون نباید از زیّ طلبگی و ساده زیستی خارج شود. چون روحانی اگر به دنیا تمایل یافت نفوذش در مردم کم می‌شود. « مبادا یک وقتی به واسطه خارج شدن ماها از زی طلبگی مردم را از ما منصرف کنند و انصراف از روحانیت منتهی می‌شود به انصراف از اسلام. (28/4/62)

به نظر امام «هیچ چیز به زشتی دنیاگرایی روحانیت نیست. و هیچ وسیله‌ای هم نمی‌تواند بدتر از دنیاگرایی، روحانیت را آلوده کند.» (29/4/67)

* ایستادگی در برابر انحرافات و بدعت‌ها:

وظیفه مهم روحانی حفظ اسلام و احکام اسلامی است. (1/10/50) اگر بدعت‌ها و انحرافات و تحریفات و خرافات دامنگیر دین شود بر علماست که دانش خود را آشکار سازند. (18/10/57)

* سازش‌ناپذیری در برابر کفر و شرک:

روحانیون به شهادت تاریخ همواره سد راه اجانب و دول استعمارگر بوده‌اند (21/8/50) و در برابر دشمنان ملت و دین سازش ناپذیر بوده است. (29/4/67)

«روحانیت در مقابل ظلم و جور ایستادگی می‌کند و با آن‌که کتک می‌خورد، باز صحبت می‌کند» (12/2/42) به نظر امام «آن چیزی که در سرنوشت روحانیت واقعی نیست سازش و تسلیم شدن در برابر کفر و شرک است که اگر بند بند استخوان‌هایمان را جدا سازند، اگر سرمان را بالای دار برند، اگر زنده زنده در شعله‌های آتشمان بسوزانند. اگر زن و فرزندان و هستی‌مان را در جلوی دیدگان به اسارت و غارت برند هرگز امان نامه کفر و شرک را امضا نمی‌کنیم» (29/4/67)

* روحانیت پشتوانه و پناه مردمی:

روحانیت شیعه در طول تاریخ ملجا و پناه مسلمین عدالتخواه بوده است. (24/11/56) همواره در کنار مردم بوده و درد مردم داشته (11/8/64) و همواره دغدغه خدمتگزاری مردم داشته است. (23/6/58) روحانیون در مقاطعی که یأس و ناامیدی مبارزین و جامعه را فرامی‌گرفت امید دهنده بودند.

روحانیون مبارز و متعهد به اسلام در طول تاریخ، آماج طعن‌ها و تهمت‌ها بوده‌اند؛ در شرایطی که بسیاری از روشنفکران در مبارزه با طاغوت به یأس و ناامیدی رسیده‌بودند، روح امید و حیات را به مردم برگرداندند و از حیثیت و اعتبار واقعی مردم دفاع نموده‌اند؛ و هم‌اکنون نیز در هر سنگری از خطوط مقدم جبهه گرفته تا مواضع دیگری، در کنار مردمند؛ و در هر حادثة غمبار و مصیبت‌آفرینی شهدای بزرگواری را تقدیم نموده‌اند. (29/4/67)

2) لزوم تقویت قوۀ قضاییه ـ تبیین ظلم و جنایات قدرتها

مخاطب: بیانات امام (ره) در جمع أعضای شورای عالی قضایی کشور

زمان: 29 آبان 1362/ 14 صفر 1404- صحیفه امام، ج 18.

قضا و قضاوت از ديدگاه امام خميني (ره)

* اجراي احكام و حدود الهي:

از آنجا كه يكي از مهمترين شئون حكومت اسلامي همانا برپا داشتن حق و احقاق حق صاحبان حقوق، ودفع باطل و طرد باطل‏گرايان، و در نهايت اجراي احكام و حدود الهي است و اين مقصود جز با وجود دستگاه قضايي مستقل، عدالت محور، مقتدر، قاطع و استوار- كه با كمال دقت و احتياط، و پرهيز از لغزش و انحراف، ضامن اجراي مقررات الهي باشد - قابل حصول نيست؛ به همين دليل در اسلام كمتر چيزي مانند قوه قضاييه مورد توجه بوده است؛ زيرا جان، مال، حيثيّت و ناموس مردم، همه در زير نفوذ آن قرار دارد و بارسنگين تامين امنيّت نفوس، اموال، آبرو و عزّت جامعه بر عهده آن است.

بر اين اساس رهبر كبير انقلاب و بنيانگذار جمهوري اسلامي ايران، قوه قضاييه را در اسلام جزء طراز اول مراكز با اهميّت اداري و حتي حسّاس ترين مكان نظام دانسته و به وجوبكفايي تصدي امر قضاوت (اجتهاداً يا تقليداً) فتوا داده و پرهيز و خودداري واجدان شرايط را از خدمت در دستگاه قضايي جايز نشمرده و از سوي ديگر، تضعيف و توهين قوه قضاييه را برخلاف موازين اسلامي دانسته‏اند.

* دستگاه قضايي و قاضيان آن پاسبان آبرو و حيثيّت اسلام:

گرچه همواره خطاي قاضي، بزرگ و عمد او، مصيبت بار است و از اين جهت در هيچ زمان و مكاني قابل قبول نيست؛ ليكن از ديدگاه امام راحل در اين عصر كه معارف ثقلين پس از قرنها غربت و مظلوميت، در سايه انقلاب عظيم و شكوهمند اسلامي شكوفا شده است، مسئوليت قضات نسبت به سابق، صد چندان نسبت به صدر اسلام نيز خطيرتر مي‏باشد؛ زيرا در صدر اسلام قضات شرع فقط به رعايت حقوق مردم سفارش مي‏شدند؛ امّا امروزه علاوه بر اين وظيفه، دستگاه قضايي و قاضيان آن پاسبان آبرو و حيثيّت اسلام و جمهوري اسلامي و حافظ كيان روحانيت هستند، چنانكه انحراف يا تخلف در فتوا و قضاوت، كه مايۀ از دست رفتن جان، مال، حيثيت و آبرو مي شود، مردم را از دستگاه قضايي مأيوس و به جمهوري اسلامي بدبين مي‏سازد و خداي ناكرده اصل اسلام را ناپسند جلوه مي‏دهد.

* بطن قصاص حاوی مهر الهی:

امام خميني (ره) در مورد قصاص می فرمایند: قصاص به افق رحمت نزديكتر بوده و هست تا به افق غضب و سخط.  قصاص كه گرچه متن آن تجلّي قهر خداست؛ بطن آن حاوي مهر الهي - كه همانا بارزترين جنبه آن حيات است - مي‏باشد، قصاص براي اين است كه زندگي بشر تامين بشود. [صحيفه نور - جلد ۶ - ص ۱۷۷] «و لكم في‏القصاص حيوهٌ يا اولي الالباب». [بقره/۱۷۹]

بدين گونه امام راحل از چهره حدودالهي كشف نقاب مي‏كند و سيماي مهر آنها را از پس پرده قهر نمايان مي‏سازد و جمال احكام الهي را با خلع كسوت جلال، جلوه‏گر مي‏نمايد؛ به نقد سخن ناآگاهان يا مغرضان كه احكام جزايي اسلام را، غير انساني، خشن و ناشي از خوي اعراب و مغاير باحقوق و مصلحت بشر معرفي كرده‏اند، مي‏پردازد.

* تبدیل زندان به مدرسۀ آموزش وتربيت اخلاقي:

حضرت امام (ره) به متصديان امور زندانها چنين توصيه مي‏فرمايند:

زندانها را به يك مدرسه آموزش وتربيت اخلاقي مبدل كنيد، چنانچه تاكنون عمل كرده‏ايد، تا منحرفان و گناهكاران شيريني عدالت اسلامي را بچشند و به اسلام و نظام اسلامي روآورند و از روي حقيقت توبه كنند و بازگشت به اسلام و خداي متعال نمايند، كه باب رحمتْ گنهكاران را بهترجذب مي‏كند؛ حتي آن كس كه مستحق حدود الهي است، از قتل و ديگر جزاها، بايد ازعطوفت ماموران، تا پاي دار و محل مجازات برخوردار باشند. [صحيفه نور - ج۱۸، ص۲۳۷]

يا چه نيكوست كه گويندگان متعهد در زندانها حاضر شده و آنان را تحت تربيت اسلامي - اخلاقي قرار دهند. [صحيفه نور، ج۱۴، ص۱۴۳]

* اجرای حدود زیر نظر مجتهد عادل:

چون اجراي عدالت عنصر محوري دستگاه قضايي در نظام حكومتي اسلام و به منزلۀ جوهره احكام الهي است كه تخطّي از آن هرگز جايز نمي‏باشد، به نظر شريف امام امت اجراي حدود الهي بايد زير نظر مجتهد عادل انجام گيرد تا مبادا در حق هيچ‏كس، حتي مجرمان و منحرفان از خدا بي خبر و زندانيان گروهك هاي محارب با نظام نيز ظلمي روا داشته شود و خداي ناكرده از معيارهاي اسلامي و حدود و تعزيرات مقرّره و مجرمي زايد برحدّ و تعزير شرعي، محدود و معزّر گردد يا علاوه بر سختي زندان، رنجي بر وي تحميل شود كه اين خود از نظر عدالت اسلامي محكوم و ممنوع بوده و جرمي است كه موجب كيفرخواهد بود.

بر اين اساس امام راحل (ره) از زندانبانان و متصديان امور زندانها به طور مكرّر و موكّد خواسته‏اند كه براي تحصيل رضوان الهي به پيروي از رسول اكرم (ص)، عفو و رحمت و اغماض را شيوه خود قرار دهند و به زندانيان احترام بگذارند، با آنان خوش رفتاري و معامله انساني - اسلامي نمايند و از خود عطوفت، رافت، مهرباني ورفتار برادرانه نشان دهند و از رويّه احسان كه بالاتر از عدالت است و جنبه تربيتي آن مشهود مي‏باشد و مرضي خداوند و مورد تاكيد قرآن كريم است، تبعيت نمايند و ازهرگونه آزار گفتاري نظير: درشت‏گويي، اهانت، گفتار ناهنجار، سب و مانند آن و ازهر نوع اذيّت رفتاري همچون: اعمال خشونت، در مضيقه قرار دادن، عصبانيت منجر به شكنجه، ضرب و جرح، انتقام جويي و بهانه‏گيري، گرسنگي دادن و مشابه آن نسبت به محبوسان و تعرض به خانواده آنان اجتناب نمايند و همچنين در تامين رفاه حال زندانيان و حفظ سلامت و بهداشت آنان و ايجاد تسهيلات شغلي براي آنها كوشا باشند.

* تساوی همگان نزد قاضی:

ازديدگاه امام راحل در اسلام به مقتضاي عدالت، براي مجازات مجرمان بين گروهها فرقي وجود ندارد و همه در مقابل قانون الهي و در پيشگاه قضاوت اسلامي برابرند و دراجراي احكام و حدود الهي احدي مستثنا نيست؛ بنابراين همگان بايد نزد قاضي دادگاه مساوي باشند، خواه رفيع و خواه وضيع. بر اين اساس حضرت امام (ره) هيچ كس را از مصونيّت قضايي برخوردار نمي‏داند و خود در اين امر پيشگام مي‏شود؛ نخست از عدم مصونيت نزديكان و وابستگان و پيوستگان خويش ياد مي‏كنند تا ديگر مسئولان كشور نيز به اين امر توجّه كافي داشته و مراقب اعمال خود و منسوبان خويش باشند: هر گروه و شخصي - اگر چه از بستگان و اقرباي اينجانب باشند- خود مسئول اعمال و اقوال خودهستند و اگر خداي نخواسته تخلف از احكام اسلام كردند، دستگاه قضايي موظف است آنان را مورد تعقيب قرار دهد. [صحيفه نور، ج ۱۴، ص ۱۴۵]

3) وحدت و همدلی خنثی کننده تبلیغات دشمنان

زمان: ۲۸ اردیبهشت ۱۳۶۲ / ۵ شعبان ۱۴۰۳- صحیفه امام، ج 17.
موضوع: اسلام خواهی ملت منشأ مخالفتهای دشمنان
مخاطب: فقهای شورای نگهبان

وحدت و همدلی خنثی کننده تبلیغات دشمنان

 

از تحمل زحمات و رنجهای شما تشکر می‌کنم. شما توقع نداشته باشید که مورد اهانت واقع نشوید. همه می‌دانید تا کسی کاری انجام ندهد کسی به او توهین نمی‌کند.

توهین برای کسانی است که می‌خواهند زنده باشند. هیچ کدام از ما نباید انتظار تعریف را داشته باشیم. باید به حکم خدا عمل کنیم و به این هم کاری نداشته باشیم که چه کسی از این کاری که برای خدا می‌کنیم خوشش می‌آید و یا چه کسی بدش می‌آید. من در تمام مواقعی که مقتضی بوده است، مجلس و شورای نگهبان را تأیید کرده‌ام. ما باید دست در دست یکدیگر بگذاریم تا یک کشور اسلامی درست کنیم. [صحیفه امام، ج 17، ص441]