راست قامتان جاودانه تاریخ

 

((چهرۀ نفاق در شهادت شهدای مجلس شورای اسلامی))

 

مصطفی سلیمانی

اشاره:

یك هفته پس از پیروزی انقلاب اسلامی، جمعی از یاران صادق و وفادار امام (ره) و انقلاب كه از چهره‌های شناخته شده دوران طولانی مبارزه علیه طاغوت بودند و همواره با جمع همفكران درد آشنای خود تلاش سازنده‌ای برای ایجاد یك تشكل صد درصد اسلامی داشتند، در 30 بهمن 1357 ، موجودیت حزب جمهوری اسلامی ایران را اعلام نمودند و این حزب در مدت كوتاه فعالیت خود منشا تصمیمات بسیار مهم كشوری بود و از آنجایی كه نیروهای آن را همه افراد متعهد تشكیل می‌دادند خاری در چشم دشمنان اسلام بودند و به همین دلیل استكبار جهانی به فكر از میان برداشتن آنها توسط تعدادی از منافقین و مزدوران داخلی افتاد.

 

واقعه هفتم تیر و شهدای مجلس شورای اسلامی

یك روز پس از سوءقصد به جان آیت ا... خامنه‌ای در ششم تیر ماه 1360، در ساعت 20 و 30 دقیقه شامگاه روز یكشنبه هفتم تیر ماه 1360، جلسه‌ای در سالن اجتماعات دفتر مركزی حزب جمهوری اسلامی واقع در سرچشمه تهران برگزار شد.
افراد حاضر در جلسه نمایندگان مجلس و برخی از اعضای هیات دولت و... بودند و بحث روز درباره تورم بود، اما عده‌ای از اعضا خواستند كه درباره انتخابات ریاست جمهوری نیز صحبت شود. شهید بهشتی جملاتش را با این عنوان آغاز كرد:«ما بار دیگر نباید اجازه دهیم استعمارگران برای ما مهره‌سازی كنند و سرنوشت مردم ما را به بازی بگیرند و...» این آخرین كلمات آن بزرگوار بود كه ناگهان انفجار مهیبی روی داد و در كمتر از یك ثانیه، از سالن جلسات حزب جمهوری اسلامی جز تلی از خاك چیزی نماند.

حدود ساعت 21 و7 دقيقه هفتم تيرماه 1360، دو بمب بسيار قوي، در محل دفتر مركزي حزب جمهوري اسلامي منفجر شد كه بر اثر شدّت انفجار، تمامي سقف ساختمان فروريخت و موجب شهادت شهيد مظلوم آيت‌اللّه‏ دكتر سيد محمد حسيني بهشتي و 72 تن از شخصيت‏هاي سياسي ـ مذهبي گرديد  که از آن جمله شهدای مجلس شورای اسلامی بود.
وضعیت كشور پس از این حادثه خیلی سخت بود. مجلس در مرز سقوط از نظر عدد قانونی قرار گرفت. رئیس شورای عالی قضایی، دكتر بهشتی به شهادت رسیده بود و شورای ریاست جمهوری كه پس از عزل بنی صدر تشكیل شد نیز مهم‌ترین عضوش را از دست داد. چهار عضو فعال كابینه و چند تن معاون وزیر هم در میان آنان بودند. حزب جمهوری كه محور تنظیم امور كشور بود، هفت عضو شورای مركزی و دبیركلش را در یك لحظه از دست داده بود. شورای عالی دفاع، با عزل رئیس جمهور، شهادت دكتر چمران، دكتر بهشتی و نیز با وضعیت جسمانی آیت ا... خامنه‌ای حال و روز خوبی نداشت انفجار دفتر مركزی جمهوری اسلامی در تهران و شهادت 72 تن از برجستگان و نیروهای لایق و كارآمد انقلاب، عكس العمل استكبار جهانی و عوامل داخل آنها در قبال بركناری بنی صدر و حذف ضد انقلاب از صحنه سیاسی كشور توسط مسئولین نظام اسلامی بود. عوامل این حادثه بزرگ معتقد بودند كه در اثر كشتار مسئولان عالی رتبه، اوضاع كشور به هم می‌ریزد و انقلاب اسلامی از بین خواهد رفت. اما با امداد الهی و با حضور معدود مردان سیاسی در كنار رهبر انقلاب، اوضاع سیاسی كشور دوباره كمی سامان گرفت و این روز به خاطر شهید بهشتی، مرد شماره اول پس از رهبر انقلاب كه رئیس قوه قضائیه بود، روز قضائیه نامگذاری شد.

 

حزب جمهوري اسلامي

حزب جمهوري اسلامي در تاريخ 29/11/1357 يعني يك هفته پس از پيروزي انقلاب اسلامي، اعلام موجوديت كرد. اعضاء مؤسس اين حزب آقايان آيت الله سيّد محمد حسيني بهشتي، آيت الله سيّد علي حسيني خامنه اي، ﺣﺠت الاسلام محمد جواد باهنر، آيت الله اكبر هاشمي رفسنجاني و آيت الله سيّد عبدالكريم موسوي اردبيلي بودند.

تقابل بين نيروهاي خط امام (ره) و بني صدر پس از انتخاب نخست وزير و كابينه نيز همچنان ادامه يافت و در زمستان 1359 دور تازه اي از منازعات شروع شد. سازمان مجاهدين خلق پس از اين وقايع، در 30 خرداد 1360، اعلام كرد كه فعاليت هاي اين سازمان وارد فاز نظامي شده است و اعضاي اين گروه كه مسلح به انواع اسلحه هاي سرد و گرم بودند به خيابان ها ريخته و به قتل و جرح مردم و پاسداران كميته و نيروهاي انتظامي و تخريب اموال عمومي پرداختند. ترورهاي كور يكي ديگر از استراتژي هاي سازمان در اين زمان بود. موج اين ترورها به قدري گسترده بود كه از مردم عادي در كوچه و خيابان تا مسئولين مملكتي را در بر گرفت. در ششم تير ماه سال 1360 جواد قديري يكي از عوامل سازمان منافقين در مسجد اباذر تهران با بمب گذاري به حضرت آيت الله خامنه اي سوء قصد نمود كه البته اين ترور نافرجام ماند. روز بعد يعني هفتم تيرماه، سازمان توسط عامل نفوذي خود محمد رضا كلاهي در حزب جمهوري اسلامي، دفتر مركزي حزب واقع در سرچشمه تهران را منفجر كردند كه به شهادت آيت الله بهشتي و 72 تن از پيروان خط امام منجر شد.

هفتاد و دو مهاجر عاشق

در هفتم تيرماه سال 1360، دفتر مركزي حزب جمهوري اسلامي، در حالي كه جمعي از بلندپايه‏ترين و دلسوزترين مسؤولان نظام، همچون آيت‏اللّه‏ بهشتي رئيس ديوان عالي كشور، چهار وزير، دوازده معاون وزير و حدود سي نماينده مجلس در آن جلسه حضور داشتند، با بغض منافقان منفجر شد و 72 يار وفادار انقلاب و امام، با ذكر خدا بر لب و بدن‏هاي پاره پاره، به ديدار حق شتافتند. در پي اين حادثه، مردم انقلابي ايران، در سراسر كشور مجالس عزاداري باشكوهي برگزار كردند و با اين كار، نفرت عميق خود را از دشمنان انقلاب و به ويژه منافقان نشان دادند.

حضرت امام خميني رحمه‏الله درباره اين حادثه جان‏سوز فرمودند: «ملت ايران در اين فاجعه بزرگ، 72 تن بي‏گناه، به عدد شهداي كربلا از دست داد».

 

27 صندلي؛ 27 دسته گل

پس از حادثه انفجار دفتر حزب جمهوري اسلامي در هفتم تيرماه سال 1360 و شهادت جمعي از نمايندگان مجلس شوراي‏اسلامي، نخستين جلسه‏علني مجلس، سه‏روز بعد، يعني چهارشنبه‏دهم‏تيرماه برگزار شد. درآن روز، به يادبود آن شهيدان، 27 دسته گل، بر روي 27 صندلي مجلس قرار داده بودند.

يكي از مسئولان نظام درباره آن روز مي‏نويسد: «نگران عدم تشكيل مجلس، به خاطر كمبود از حدنصاب لازم بودم خوش‏بختانه با يك ساعت تأخير، نصاب حاصل شد و جلسه علني رسميت يافت. موفقيتي بزرگ حاصل آمد؛ چون 27 نفر نماينده شهيد داشتيم و نُه نفر مجروح؛ گرچه جمعي از مجروحان، از بيمارستان به مجلس آمدند.

تشييع شهيدان خونين‏بال

دو روز بعد از فاجعه هفت تير، مردم براي تشييع شهدا، در ميدان حسن آباد جمع شدند و به سوي بهشت زهرا به حركت درآمدند. شهداي پاك‏باخته در راه حق، يكي پس از ديگري بر روي دست‏هاي گرم و توان‏مند مردم به خاك سپرده مي‏شدند و تا عصر آن روزفراموش نشدني، 28 تن از شهيدان دفن شدند و تشييع بقيه، از جمله شهيد مظلوم دكتر بهشتي، به وقت ديگري موكول شد. بامداد روز بعد با اين كه دفن شهدا اعلام نشده بود، اما سيل مردم به سوي بهشت زهرا سرازير شد و سرانجام در آن موقع، پيكر پاك آن شهيد مظلوم و تني چند از هم‏سنگرانش، روي دست‏هاي پاك مردم به محل دفنشان انتقال يافت و پيكرآنان ـ كه پاك‏تر از گُل بود ـ به خاك سپرده شد.

 

علل فاجعه

عامل اصلي وقوع فاجعه هفتم تير، استكبار جهاني به سركردگي امريكا بود. در واقع آنها وقتي نتوانستند از پيروزي انقلاب اسلامي جلوگيري كنند، به توطئه عليه جمهوري اسلامي روي آوردند. البته طرح هاي آنها از جمله حمله نظامي و شكست در صحراي طبس، كودتاي نوژه، حمله نظامي صدام حسين و ... با شكست مواجه شد. در داخل كشور با تصويب قانون اساسي جمهوري اسلامي، پايه هاي اصلي نظام مستحكم و مجلس شوراي اسلامي به دست نيروهاي اصيل انقلابي و متدين افتاد. ارتش و سپاه قدرت يافتند و حزب جمهوري اسلامي نيز صحنه سياسي كشور حضور فعالي داشت. در چنين شرايطي كه گروهك هاي داخلي مطرود مردم و مسئولين شده و از بعد خارجي نيز نظام اسلامي منسجم و مقتدر شده بود، همه نگاه ها و بغض و كينه ها متوجه حزب جمهوري اسلامي و دبير كل آن آيت الله بهشتي شد. بنابراين اجراي برنامه اي براي حذف ايشان و ديگر اعضاي حزب كه اكثراً از مجلسيان و ساير قوا بودند، در دستور كار معاندين نظام اسلامي قرار گرفت. البته انفجار دفتر حزب جمهوري معلول عوامل چندي بود كه از ديگر عوامل اين فاجعه مي توان به موارد زير اشاره كرد:

1- بركناري بني صدر از فرماندهي كل قوا و رياست جمهوري

2- حركت مسلحانه منافقين

3- رخنه و نفوذ منافقين در نهادها، احزاب و ارگان هاي اسلامي و انقلابي

4- كوتاهي در حفاظت از مسئولين و شخصيت هاي نظام

5- تاثير تبليغات سوء و سانسور فكري بر روي اعضاء و هواداران گروهك هاي محارب

6- قاطعيت، صراحت و سازش ناپذيري مسئولين و شخصيت هاي خط امامي

7- پيروزي هاي ايران در جنگ تحميلي

8- موفقيت هاي خط امام در عرصه سياسي كشور

 

پيام امام خميني(ره) در مورد خيانت‏هاي منافقين

امام خميني رحمه‏الله در بخشي از پيام خود درمورد خيانت‏هاي منافقين مي‏فرمايد: «مي‏خواهيد با شهادت رساندن عزيزان ما، اين ملت فداكار را از صحنه بيرون كنيد. شما تا توانستيد به فرزندان اسلام، چون شهيد بهشتي و شهداي عزيز مجلس و كابينه با حربه ناسزا و تهمت‏هاي ناجوان‏مردانه حمله كرديد كه آن‏ها را از ملت جدا كنيد و اكنون كه آن حربه از كار افتاده و كوس رسوايي همه‏تان بر سرِ بازارها زده شد، در سوراخ‏ها خزيده و دست به جناياتي ابلهانه زده‏ايد كه به خيال خام خود، ملت شهيد پرور و فداكار را با اين اعمال وحشيانه بترسانيد و نمي‏دانيد كه در واژه شهادت، واژه وحشت نيست».

بهشتي از ديد دشمن

راديو بي‏بي‏سي انگليس، با همه دشمني‏هايي كه با شهيد مظلوم دكتر بهشتي داشت، در برنامه شبانگاهي هشتم تيرماه 1360 گفت: «آيت اللّه‏ دكتر سيد محمد حسيني بهشتي، رهبر حزب جمهوري اسلامي، رئيس ديوان‏عالي كشور و عضو شوراي رياست جمهوري، مردي خوش‏لباس، با چهره‏اي گيرا و پُر ابهت بود. بهشتي به عنوان يك نويسنده اسلامي در مسايلي از قبيل مفهوم دولت در اسلام و نيز نقش روحانيت در رابطه اسلام با مكتب‏هاي فكري جديد، مطالب فراواني نوشته است. سال‏هاي اقامت او در آلمان غربي، به عنوان رهبر جامعه مسلمانانِ هامبورگ، به علت علم، لياقت و نظم فكري‏اش به عنوان يك روحاني بود».

بهشتي از ديد امام خمینی(ره)

بهشتي، مظلوم زيست و مظلوم مُرد و خار در چشم دشمنان اسلام بود.

مراتب فضل ايشان و مراتب تفكر ايشان و مراتب تعهد ايشان برمن معلوم بود.

بهشتي، يك ملت بود.

من بيش‏تر از بيست سال ايشان را مي‏شناختم و برخلاف آن چه اين بي‏انصاف‏ها در سراسر كشور تبليغ كردند و مرگ بر بهشتي گفتند، من او را يك فرد متعهد، مجتهد، مدير، علاقه‏مند به ملت، علاقه‏مند به اسلام و به درد بخور براي جامعه خودمان مي‏دانستم.

من بيش‏تر از بيست سال است كه آقاي بهشتي را مي‏شناسم و در اين مدت، حتي نديدم يك كلمه از كسي غيبت كند.