نیمهی گمشدهی خود را پیدا کنید
نیمهی گمشده

-  میخواهم ازدواج کنم. 
- مبارک است.
- خبر خوب این که نامزدم دقیقاً عین خودم است. همهی خصوصیات و روحیاتش عین خودم است.
- نمیخواهم نارحتت کنم، ولی بهتر است با چنین کسی ازدواج نکنی.
- چرا؟
- همسرت باید نیمهی گمشدهات باشد و تو را کامل کند؛ نه این که همان خصوصیات و نقائص تو را داشته باشد. اگر در ازدواج فقط راحتی و آرامش خودت را در نظر بگیری و کسی را انتخاب کنی که از هر جهت شبیه خودت است ازدواجت چندان نتیجهبخش نخواهد بود.
- آخر چرا؟
- فرض کن همه این جور ازدواج کنند. مثلا اشخاص قانع و ملایم همیشه به کسانی میل کنند که مثل خودشان هستند؛ یا مثلا مردان شجاع زنانی را انتخاب کنند که دارای همین خصوصیتند.
- مگر چه اشکالی دارد؟
- اشکال این است که در این صورت خصوصیات مختلف با هم درنمیآمیزد. مثلاً وقتی زن و مردی که خیلی شجاع هستند با هم ازدواج کنند آنچه حاصل میشود شجاعتی است که از ملایمت تاثیر نپذیرفته.
- این که عالی است.
- بله! در آغاز عالی است و جلوهی درخشانی دارد؛ ولی در پایان کار به بیباکی و دیوانگی و سرکشی میانجامد؛ زیرا با ملایمت نیامیخته. روح ملایم و آرام نیز اگر با شهامت و دلاوری ارتباط پیدا نکند به سستی میگراید و سرانجام پژمرده و افسرده میشود.
- جالب است.
- فقط در صورتی انسانها به تعادل روحی و روانی میرسند که خصوصیات مختلف در روحشان با هم آمیخته و هماهنگ شده باشد. وقتی با کسی ازدواج میکنی که نیمهی دیگر تو است و کامل کنندهی کاستیهای تو، به آرامش و تعادل میرسی. هم خودت و هم فرزندانت.
- نکتهای که میگویی برایم تازه است. شاید بهتر باشد بیشتر فکر کنم.
 
- مبارک است.
- خبر خوب این که نامزدم دقیقاً عین خودم است. همهی خصوصیات و روحیاتش عین خودم است.
- نمیخواهم نارحتت کنم، ولی بهتر است با چنین کسی ازدواج نکنی.
- چرا؟
- همسرت باید نیمهی گمشدهات باشد و تو را کامل کند؛ نه این که همان خصوصیات و نقائص تو را داشته باشد. اگر در ازدواج فقط راحتی و آرامش خودت را در نظر بگیری و کسی را انتخاب کنی که از هر جهت شبیه خودت است ازدواجت چندان نتیجهبخش نخواهد بود.
- آخر چرا؟
- فرض کن همه این جور ازدواج کنند. مثلا اشخاص قانع و ملایم همیشه به کسانی میل کنند که مثل خودشان هستند؛ یا مثلا مردان شجاع زنانی را انتخاب کنند که دارای همین خصوصیتند.
- مگر چه اشکالی دارد؟
- اشکال این است که در این صورت خصوصیات مختلف با هم درنمیآمیزد. مثلاً وقتی زن و مردی که خیلی شجاع هستند با هم ازدواج کنند آنچه حاصل میشود شجاعتی است که از ملایمت تاثیر نپذیرفته.
- این که عالی است.
- بله! در آغاز عالی است و جلوهی درخشانی دارد؛ ولی در پایان کار به بیباکی و دیوانگی و سرکشی میانجامد؛ زیرا با ملایمت نیامیخته. روح ملایم و آرام نیز اگر با شهامت و دلاوری ارتباط پیدا نکند به سستی میگراید و سرانجام پژمرده و افسرده میشود.
- جالب است.
- فقط در صورتی انسانها به تعادل روحی و روانی میرسند که خصوصیات مختلف در روحشان با هم آمیخته و هماهنگ شده باشد. وقتی با کسی ازدواج میکنی که نیمهی دیگر تو است و کامل کنندهی کاستیهای تو، به آرامش و تعادل میرسی. هم خودت و هم فرزندانت.
- نکتهای که میگویی برایم تازه است. شاید بهتر باشد بیشتر فکر کنم.
       + نوشته شده در چهارشنبه ۱۳۹۱/۱۱/۲۵ ساعت ۱۲:۱۳ ق.ظ توسط مصطفی سلیمانی
        | 
       
   
 (APPENDIX ITEM)
	  (APPENDIX ITEM)