حجاب روی مخ مردم...!

حجاب روی مخ مردم...!
 
چند سوال:
1- برای دانشجویی که به خاطر نمره حجاب را رعایت کند، در غیابِ این نیاز چه انگیزه ای برای حفظ حجاب باقی می ماند؟!
2- آیا یک توصیۀ مذهبی برای کسبِ نمره، در حدّ آیین نامه و اجبارِ دولتی، کار فرهنگی و تبلیغِ دین است؟!
3- آیا شأن حجاب برتر از نمره نیست؟! مگر نمرۀ دانشگاهی، یک مقولۀ علمی نیست؟! پس چرا به خاطر ظواهر فردی، نمرۀ درس زیاد یا کسر می شود؟!
----------------------
-----------
پ ن:
1. حجاب، یک دستور الهی است و عمل به آن، فراتر از دستور العمل های دولتی و دانشگاهی و ...، نیازمند ایمانِ افراد است، ضمناً نمی شود به افرادِ بدحجاب، انگ و برچسب زد!! شرایط و موقعیت و روحیاتِ آنها را هم باید درک کرد...
2. چقدر به دین لطمه می زنند کسانی که گمان می کنند رعایت ظواهر دینی را می توان تنها با زور و خشونت و... اجرا و اعمال کرد! کسانی که هیچگاه دین را با زبان خوش و بیان زیبا و لطیف اجرا نکرده اند و هرگز نگران آن نیستند که از پیام اصلی دین که اخلاق است اثری باقی نمانده و تنها می خواهند با خشونت بی اندازه ظواهر دینی را رعایت کنند! به هر حال این اعمال نه تنها سودی به حال دین ندارد بلکه بسیار زیانبار است.
3. تا دینداری مردم، تقویت نشود، درب بر همین پاشنه خواهد چرخید و به زور و تهدید و مصویه و بخشنامه، نمی توان کسی را نمازخوان یا محجبه کرد...
4. پیامبر پانزده سال روی مخ مردم کار کرد و جواب گرفت و ما سی و اندی سال است که روی مخ مردم راه می رویم و عمراً جواب نخواهیم گرفت.
5. نظرات این پست را پیگیری کنید تا مطالب بعدی را در آنجا قید کنم.
6. نظرات شما را دوست دارم بشنوم...!

حجاب روی مخ مردم...!

حجاب روی مخ مردم...!

0- در ابتدا بگم: «نظرتون برام مهمه!»
1- چقدر به دین لطمه می زنند کسانی که گمان می کنند رعایت ظواهر دینی را می توان تنها با زور و خشونت و زندان و باتوم،  اجرا و اعمال کرد! کسانی که هیچگاه دین را با زبان خوش و بیان زیبا و لطیف اجرا نکرده اند و هرگز نگران آن نیستند که از پیام اصلی دین که اخلاق است اثری باقی نمانده و تنها می خواهند با خشونت بی اندازه ظواهر دینی را رعایت کنند! به هر حال این اعمال نه تنها سودی به حال دین ندارد بلکه بسیار زیانبار است.
2- آیه حجاب در سال دوم هجری نازل شده یعنی بزرگترین کارشناس معنوی عالم برای واجب کردن حجاب پانزده سال روی مخ مردم کار کرده بعدا حجاب را واجب کرده.
متصدیان فرهنگی و دینی باید در اجرای معارف قرآنی روش پیامبر را ملاک قرار دهند.
یکی از همسران پیامبر می گوید: با نزول یک آیه تمام زنان انصار در مدینه با حجاب شدند.
پس می شود روشی را انتخاب کرد که با یک آیه همه با حجاب شوند و ممکن است شیوه ای را برگزید که با توپ و تانک و مسلسل و «باتوم» حتی یک نفر با حجاب نشود!
پیامبر پانزده سال روی مخ مردم کار کرد و جواب گرفت و ما سی سال است که روی مخ مردم راه می رویم و عمرا جواب نخواهیم گرفت.
3- ما گمان می کنیم می شود خدا را نشناخت با او ارتباطی نداشت و رفیقش نبود در عین حال به دستوراتش عمل کرد اما پیامبر معتقد بود مردم اول باید خدا را بشناسند و با او ارتباط بگیرند و مأنوس شوند و وقتی روی دنده ی رفاقت با او افتادند و او را لایق پرستش و اطاعت یافتند به حرفش گوش کنند.
او با این اندیشه بود که سال های سال انحراف مردم را دید اما امر و نهی نکرد چون باور داشت که امر و نهی قبل از تعلیم و تعلّم روی مخ مردم راه رفتن است.
چه بی چاره ایم اگر نبود این معلم را احساس نکنیم!
معلمی که می تواند یک عمر زشتی هایمان را سکوت کند و زیبایی هایمان را فریاد بزند!
معلمی خداگونه که در نیایش هایمان صدایش زده بودیم:
«یا من اظهر الجمیل و ستر القبیح»
بی او جهالت هامان چه پر آوازه شدند!
چقدر از قرآن دور افتاده ایم که خیال می کنیم ضمانت اجرای احکام خدا خطبه های آتشین و گرفتن باتوم به دست است!!
___________________
پ ن پ:
1- طبق آمارهای موجود، علت اصلی دین گریزی و دین ستیزی جوانان، عملکرد بد متدینین می باشد!
2- چه گمان بد و نادرستی است و چه انحراف عظیمی از سیره و روش پیامبر است که کسانی به نام دین خشونت می ورزند و زبانشان تنها شلاق و داغ و درفش و زندان و باتوم است.
3- دوستان عزیز! به خدا هستند برخی از طلبه ها و مذهبی ها که اسلام حاضر را قبول ندارند...