محدّث قمی؛ مرزبانِ ايمان و ميراثِ جاويدِ‏ تشيّع


[به مناسبت 23  ذی الحجة، سالروز رحلت شيخ عباس قمي (ره)]

  نویسنده: مصطفی سلیمانی

زندگینامه شیخ عباس قمی
شیخ عباس قمی  معروف به محدث قمی از محدثان شیعی پرکار قرن چهاردهم هجری است. در سال 1294 ق. شهر قم شاهد تولد كودكی سعادتمند بود. پدر او حاج محمدرضا قمی نام آن طفل سپید بخت را عباس گذاشت و او را آن گونه كه شایسته بود تعلیم و پرورش داد. 
حاج محمدرضا قمی مردی كاسب بود كه مردم او را نیك مردی با تقوا و آشنا به مسائل دینی می‎شناختند و برای یادگیری احكام دین به نزد وی می‎رفتند. و این باعث گردیده بود كه فرزند عزیزش در فضایی اینچنین تنفس كند. فضایی كه در آن عطر قرآن و اخلاص با نفسهای گرم خانواده در هم ریخته بود.  
وی دوران كودكی و نوجوانی را در زادگاهش شهر قم گذراند[تاریخ قم، ناصرالشریعه، ص 274؛ عاماس معاصرین، واعظ خیابانی تبریزی، ص 181] و دروس مقدماتی را نزد استادانی بزرگ فرا گرفت. استادانی كه معرفت الهی در روح آنان تجسم یافته بود. او از خرمن دانش این بزرگان خوشه‎ها چید ولی بیشترین بهره را از محضر عالم آگاه آیه الله حاج میرزا محمد ارباب قمی (متوفی 1341 ق) برد. عالم فرزانه و پرهیزگاری كه در هیچ حال امر به معروف و نهی از منكر را ترك نمی‎كرد و در هر محفل و مجلسی این دو فریضه را متذكر می‎شد استاد بسیار دقیق و پرمایه عصر خود بود.           
او كه در دوران نوجوانی مراحل آغازین تحصیلات حوزوی را به پایان برده بود سرانجام نتوانست خود را به اندوخته‎های محدود حوزه آن وقت قم قانع سازد از این رو تصمیم به هجرت گرفت. در سال 1316 ق. كوله‎بار سفر بست و به دنبال فراگیری دانش عازم نجف اشرف گردید.[علمای معاصرین، ص 181، تاریخ قم، ص 274] طلبه جوان در بدو ورود به زیارت بارگاه منور پیشوای شهیدان و نخستین مظلوم تاریخ شتافت و در كنار تربت پاكش با چهره‎ای غریبانه و دل گرفته بر غریبی آن مظلوم گریست. او آرزوهای دل را به مقتدایش عرضه داشت و عنایت و توجه بیشتر آن حضرت را از عمق جان درخواست نمود. گویی امام به این جوان قمی كه عصاره اخلاص قمیان بود و اینك زائر قبرش و طالب علوم علوی محسوب می‎شد، چنین خطاب كرد: «ای دلباخته‌ چشمه زلال معرفت، آرام بگیر و نویدت باد كه در آینده نزدیك یكی از ناقلان اخبار و راویان احادیث ماخواهی بود.»        
شیفتۀ حاج میرزا حسین نوری    
از آنجا كه شیخ عباس اشتیاق وصف ناپذیری به شناخت راویان و محدثان راستگو و نقل اخبار اهل بیت علیهم ‎السلام داشت استادی را برگزید كه از كوثر حدیث سیرابش سازد. از این رو از همان ابتدای ورود به نجف اشرف شیفته عالم آگاه، محدث و محقق بزرگ، حاج میرزا حسین نوری (متوفای 1320 ق.) گشت و در درس او شركت جست.[علمای معاصرین ، ص 181] شیخ عباس قمی بر آن بود تا آنچه را از استاد فرار می‎گیرد بی‎كم و كاست بنویسد و همانند استاد بازگویش كند. به همین سبب طولی نكشید كه به كمك حافظه قوی و تلاش پیگیر به مقام و منزلت والایی در نزد استاد دلسوز و پرتلاش خود دست یافت. تا آنجا كه در همان ایام استنساج كتاب با ارزش استادش، مستدرك الوسائل را در اختیار گرفت و به خوبی از عهده این كار بزرگ برآمد. همچنین وی در تألیفات دیگر استاد از كمك شایسته وی دریغ نداشت. محدث قمی درك محضر این استاد بزرگ را صفت خداوند می‎داند و می‎نویسد:      
«... پس خداوند متعال به من منت گذارد به ملازمت شیخنا الاجل الاعظم تقه الاسلام النوری الطبرسی انار الله برهانه. مستدرك الوسائل را برای او استنساج می‎كردم كه بفرستد برای طبع به ایران و در خدمت او بودم تا سنه‌ 1318 ق.»[علمای معاصرین، ص 182] وی چهار سال در محضر محدث نوری بود و در این چهار سال تلاش و كوشش او به حدی رسید كه جزو شاگردان طراز اول استاد به شمار رفت.           
آن زنده‎دار حدیث در سال 1322 ق. به قم بازگشت و مشغول تألیف و تدریس و وعظ و ارشاد مردم شد و تا سال 1329 ق. در این شهر مذهبی اقامت داشت. در این ایام عازم بیت الله الحرام شد و پس از مراجعت از زیارت خانه خدا همچنان در قم سكونت داشت. در سال 1332 ق. بنا به عللی و مخصوصاً به موجب تنگدستی به مشهد مقدس مهاجرت كرد و در آنجا سكونت گزید.[نقباء البشر، شیخ آقا بزرگ تهرانی، ج 3، ص 999]