با نگاهي به شرايط دوستي دختر و پسر

مقدّمه

يكي از نيازهاي اساسي روان انسان نياز به دل بستگي و تعلّق به گروه و ارتباط با همنوعان و همسالان است.1افراد انساني در هر مرحله از رشد و تحوّلات زندگي، محتاج گروه يا فردي هستند كه به آن تعلّق داشته باشند. اين گروه در ابتدا خانواده است و سپس مدرسه و دوستان و كمي بعد جامعه و افراد آن. فرد به وسيله دوستان و افراد جامعه و به وسيله قضاوت آنان، به خصوصيات اخلاقي و استعدادهاي خود پي مي برد و در ارتباط با جامعه، آداب و رسوم اجتماعي را مي آموزد و هنجارهاي اجتماع را كشف مي كند. دوست و ارتباطات دوستانه باعث رشد شخصيت و كمال آن مي شود. اگرچه دوستي و رفاقت با ديگران مي تواند ضررهايي هم براي انسان به وجود آورد، بخصوص اگر دوستي ها افراطي و غيرمتعادل باشند ـ مثل وابستگي بيش از حد به دوست و تقليد كوركورانه از او ـ ولي فوايد و ثمرات دوستي متعادل و سنجيده به حدّي هستند كه ضررهاي آن قابل قياس با فوايد آن نمي باشند.