زندانی اندیشه
زندانی اندیشه
شاید بتوانی جلوی حرف زدنم را بگیری
اما نمی توانی جلوی فکر کردنم را هم بگیری!
لاأقل بگذار در فکر کردن آزاد باشم
شاید دوست نداشته باشم آنطور که تو فکر می کنی، بفکرم!
بابا من هم اختیار دارم، بعضی اوقات دلم می خواهد غیر از تو فکر کنم
البته حق می دهم که اندیشه ام را زندانی کنی
زیرا...
نگهبانی از فکرها خیلی دشوار تر
از نگهبانی از جرم است...
[مصطفا]
+ نوشته شده در پنجشنبه ۱۳۹۲/۰۱/۲۹ ساعت ۶:۷ ب.ظ توسط مصطفی سلیمانی
|
(APPENDIX ITEM)