دوستي و ارتباط قبل از ازدواج
پاسخگو: مصطفی سلیمانی
پرسش:
دختري هستم 18 ساله ك چند سال است با پسري در ارتباط هستم و واقعا عاشق هم هستيم و از هم سير نشديم و قصدمان ازدواج است و مادر من نسبت به اين دوستي آگاه است. ولي ما به دلايلي نمي تونيم زياد همديگر و ببينيم و هر دو نسبت به مسائل ديني خود پايبنديم. سوال من اين است ما يك رابطه ي عاشقانه ايي با هم داريم البته نه زياد، چون تو اين مدت 5.6 سال ديگه نمي تونستيم طاقت بياريم.(فقط در حد عشق بازي و اين رابطه از روي عشق است نه هوس)مي خواستم بدونم بعد ازدواج هم اين به عنوان گناه براي ما ثبت مي شود يا بخشيده مي شود؟(مثل بچه حرامزاده كه بعد ازدواج حلال مي شود).
پاسخ:
نياز به جنس مخالف براي تأمين و تعادل سازي غريزۀ جنسي از نيازهاي طبيعي در انسان مي باشد، يعني در واقع امكان اينكه با ارتباط دو جنس مخالف بدون ضوابط، مشكلي پيش نيايد خيلي بعيد است. البته شيطان در ابتداي كار با سياست گام به گام خود پيش مي رود و با گذشت زمان كه علاقه و وابستگي ايجاد شد، زهر خود را مي ريزد. از نگاه روانشناسان، ارتباط دو جنس مخالف رو به اوج است و هر روز پيشرفتش بيشتر مي شود. پس در اين مسأله بايد دقت زيادي كرد.
- نكاتي مهم و ضروري را خدمتتان عرض مي نماييم:
1- از اينكه مادر خود را از اين جريان آگاه ساخته ايد، نشان از فهم و شعور شماست، گرچه انتظار مي رود كه پدر خود را هم از اين موضوع آگاه سازيد، زيرا دختران و پسران مسلمان و پاك، بايد بياموزند كه در اولين برخورد تأثيرگذار با جنس مخالف، آن را با پدر و يا مادر و يا با يك مشاور آگاه و مسلمان، مطرح كنند؛ تا بتوانند از تجربههاي علمي و عملي آنان بهره برده، پيش از اين كه دچار آسيبهاي جدي شوند، تصميم عاقلانهاي بگيرند. اگر دختر و پسر، مسائل و معاشرتهاي مهم روزانه خود را با افراد مجّرب مطرح كنند و والدين و مشاوران نيز بتوانند در حل مسائل آن ها نقش مفيد و سازندهاي را ايفا كنند، ميتوان اميدوار بود كه جلوي بسياري از روابط پنهاني و ناسالمي كه احتمال دارد. پس از برخورد نخستين شكل بگيرد، گرفته شود. انساني كه مقام و منزلت خود را ميداند، خود را به بهاي كم و اندك نميفروشد.
2- غالباً دوستي و ارتباط قبل از ازدواج، به خاطر همان عشق بازي كه مي گوييد، راه عقل را مسدود، چشم واقع بين انسان را كور ميسازد. اجازه نميدهد تا يك تصميم صحيح و پيراسته از اشتباه گرفته شود. اين نوع انتخابها كه در فضايي آكنده از احساسات و عواطف انجام ميگيرد، به دليل نبود شناخت عميق و واقع بينانه، اگر هم به ازدواج منتهي گردد، زندگي مشترك را تلخ و آينده را تيره و تار ميسازد.
3- ببينيد وابستگيهايي كه بين دختر و پسر ايجاد ميشود، مانع گزينش صحيح و دقيق براي شريك آينده زندگي ميشود. از آن جا كه دختر يا پسر به فردي خاص وابسته شده، تمام نيكيها، خوبيها، زيباييها را در فرد مورد علاقه خود ميبيند و ديگر توان مشاهده عيوب احتمالي طرف مقابل را ندارد؛ زيرا از روي علاقه و از پشت عينك وابستگي، به طرف مقابل نگاه ميكند؛ نه با نگاه خريدار و نه با نگاه نقادانه و بررسي كنندهاي كه تمام نقاط ضعف و قوت او را در ترازوي حقيقت بين، مورد دقت و مشاهده قرار دهد.
در روايت داريم:"حُبُّك للشّيءِ يُعْمي وَ يُصِمُّ؛ دوست داشتن چيزي[آن هم ناآگاهانه و از سر هيجان و احساسات]، انسان را كور و كر ميكند."(1)
4- نكات بيان شده، حاصل تجربيات روانشناسان ديني است كه با توجه به تجربه و مراجعاتي كه از دختران و پسران جوان داشته اند، بدست آمده است و واقعيتي است غير قابل انكار!

(APPENDIX ITEM)