جايگاه احزاب در نظام ولا‌يي

اشاره:

 از موضوعات مهمي است كه از مقدمات ضروري پرداختن به تدوين نظام تحزب در كشور محسوب مي‌شود. تا به حال در اين زمينه ديدگاههاي گوناگوني ارائه شده است. برخي از اين ديدگاهها به طور كلي جمع بين تحزب و استقرار آن در نظام ديني را نفي مي‌كنند و گروهي ديگر با استناد به اين مطلب كه مفهوم حزب داراي اشتراك لفظي با معادل اين مفهوم و ديگر مكاتب فكري است، اعتقاد دارند كه حزب از مفاهيم قرآني است و تحزب اسلا‌مي‌ريشه در تفكر ديني دارد. فارغ از ارزش‌گذاري و تبيين هر يك از اين دو موضع، آنچه در پي مي‌آيد متن نوشتاري است كه از محقق ارجمند حجه‌الا‌سلا‌م والمسلمين خسروپناه – قائم مقام پژوهشي حوزه علميه قم – كه به تبيين ديدگاه خود در اين زمينه پرداخته است. هر چند ديدگاه نشريه در مواردي از اين بحث با نظر نگارنده تفاوت دارد ولي به جهت رعايت اصل تضارب آراء و افكار و جهت آشنايي مخاطبين با ديدگاههاي متنوع در اين زمينه، متن اين نوشتار بدون هيچگونه تصرفي ارائه مي‌گردد:
جايگاه و موقعيت احزاب و تشكل‌هاي سياسي در حكومت و نظام سياسي مبتني بر ولا‌يت فقيه، بسيار دقيق، مهم و حساس است كه بدون دقت در ابعاد مختلف انديشه سياسي اسلا‌م و زواياي مختلف احزاب، ارتباط اين دو پديده زميني و آسماني مشخص نخواهد شد. پرسش‌هاي اسلا‌مي‌در اين باره نشان دهنده ابهام در تصورات مسأله است. اين كه آيا احزاب در حكومت ولا‌يي حق فعاليت سياسي دارند، آيا قانون احزاب در قانون اساسي، با اصل ولا‌يت مطلقه فقيه سازگاري دارد؟ آيا اصولا‌ً اسلا‌م، مشاركت سياسي و اجتماعي در عرصه‌هاي مختلف را اجازه مي‌دهد؟ از اين گونه پرسش‌هاست.
تاريخ سياسي و اجتماعي گذشته و حال جوامع اسلا‌مي، از رابطه دين و سياست گزارش مي‌دهد و تمام مذاهب و فرقه‌هاي اسلا‌مي‌بر وجوب رهبري و نظام سياسي تأكيد دارند؛ اگرچه نظريه واحدي در نظام سياسي و دولت اسلا‌مي‌وجود ندارد و هر يك از مذاهب اهل سنت و شيعه در درون خود تفسيرها و قرائت‌هاي متعدد دارند و به همين دليل پاسخ به تمام اين پرسش‌ها به تبيين مبادي تصوري و بررسي مبادي تصديقي، بستگي دارد. تعريف دقيق حزب و تشكل سياسي، تبيين حكومت ولا‌يي، معناي مطلقه در ولا‌يت مطلقه فقيه، اختيارات ولي فقيه و حاكم اسلا‌مي‌و نظريه‌هاي سياسي به لحاظ ساختار ماهيت اقتدار، خصوصاً با توجه به نظرهاي انتصابي و انتخابي ولي فقيه، انواع نظام‌هاي حزبي، ضرورت، منافع و معايب احزاب در جوامع بشري و مانند اين‌ها نمونه‌هايي از مبادي تصوري و تصديقي جايگاه احزاب در حكومت ولا‌يي است.